صفحه 16 از 69 نخستنخست ... 61213141516171819202666 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 683

موضوع: متن ترانه های ایرانی و خارجی با ترجمه

  1. #151
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    افسوس


    افسوس گذشته حاصلی نداره
    دست به دست بیا بسازیم دنیایی دوباره
    به دور از شعارها به دور از ریاها
    دست به دست بیا بسازیم فردایی دوباره
    تا کی رنج و محنت تا کی خشم و نفرت
    سر به زانوی غم تا کی اشک حسرت
    آن زمان گفتن از گذشته ها نیست
    خشم و کین رها کن فرصت رهایی ست
    دونه های بارون از میون ابرا
    قطره قطره ها جمع بشین
    تا بشیم یه دریا
    بس کنین شکایت با مهر و محبت
    دست به دست بیا بسازیم فردایی دوباره

    تا کی رنج و محنت تا کی خشم و نفرت
    سر به زانوی غم تا کی اشک حسرت
    آن زمان گفتن از گذشته ها نیست
    خشم و کین رها کن فرصت رهایی ست
    دونه های بارون از میون ابرا
    قطره قطره ها جمع بشین
    تا بشیم یه دریا
    بس کنین شکایت با مهر و محبت
    دست به دست بیا بسازیم فردایی دوباره
    فردایی دوباره فردایی دوباره
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #152
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    فریاد

    در شهر سکوت همچو فریاد رفتم از یاد
    چون ساز جدا مانده ز استاد رفتم از یاد
    چون برگ خزان خسته ز بیداد رفتم از یاد
    زان شعله که بر خشک و تر افتاد رفتم از یاد
    افسوس افسوس از تو ای زمانه
    عشق و آرزوها رفته به باد

    فریاد فریاد از دست تو فریاد
    فریاد فریاد رفتم دگر از یاد
    فریاد فریاد از دست تو فریاد
    فریاد فریاد رفتم دگر از یاد

    در شهر سکوت همچو فریاد رفتم از یاد
    چون ساز جدا مانده ز استاد رفتم از یاد
    چون برگ خزان خسته ز بیداد رفتم از یاد
    زان شعله که بر خشک و تر افتاد رفتم از یاد
    افسوس افسوس از تو ای زمانه
    عشق و آرزوها رفته به باد

    بسته ام خدابا کتاب نا تمامی
    کو برای گفتن پیامی و کلامی
    مانده در گلویم قصه های بیداد
    وه چه سرنوشتی زندگی به من داد
    وه چه سرنوشتی زندگی به من داد
    فریاد فریاد از دست تو فریاد
    فریاد فریاد رفتم دگر از یاد

    در شهر سکوت همچو فریاد رفتم از یاد
    چون ساز جدا مانده ز استاد رفتم از یاد
    چون برگ خزان خسته ز بیداد رفتم از یاد
    زان شعله که بر خشک و تر افتاد رفتم از یاد
    افسوس افسوس از تو ای زمانه
    عشق و آرزوها رفته به باد
    فریاد فریاد از دست تو فریاد
    فریاد فریاد رفتم دگر از یاد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #153
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    مقدمه خالق عشق (دکلمه)


    ببار اي خالق عشق
    همه عشق وهمه عشق
    مرا از مـن جـدا كن
    بـبــر تـا عـالـم عشـق
    ببار آن ابـر رحمت
    كـه باشـم محـرم عشـق
    مبــادا دل بـبـنــدم
    به هـر نـامحـرم عشـق
    يارب توهستي اولين عشق وتوهستي آخرين عشق
    منـم محتـاج ايـن عشـق و تويـي مشتـاق ايـن عشق
    تـو دنيـــا رو بنـا كــردي از اول عــاشـقـانـه
    گـل آدم زعشــق وايـن فلـك عشـق و زمـين عشق
    نور هستي...بردور اين هستي
    شور مستي...بر شور اين مستي
    عاشق هستي...عاشق ترين هستي،خدايا،ببــــار اي خالق عشق
    حافظا ز عشـق رندانـه گفتي
    از ملائك و ميخانه گفتي...تو به محرم عشق...چون زخاك من پيمانه كردند
    لايقـم برآن ميخانـه كردنـد...منو اين غم عشق
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #154
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    خالق عشق


    ببار ای خالق عشق
    همه عشق و همه عشق
    مرا از من جدا کن
    ببر تا عالم عشق
    ببار آن ابر رحمت
    که باشم محرم عشق
    مبادا دل ببندم
    به هر نامحرم عشق

    یارب تو هستی اولین عشقو
    تو هستی آخرین عشق
    منم محتاج این عشقو
    تویی مشتاق این عشق
    تو دنیا را بنا کردی از اول عاشقانه
    گل آدم ز عشق و ای فلک عشق و زمین عشق
    نور هستی بر نور این هستی
    شور مستی بر شور این مستی
    عاشق هستی عاشقترین هستی خدایا
    ببار ای خالق عشق

    حافظا ز عشق رندانه گفتی
    از ملائک و میخانه گفتی
    تو به محرم عشق
    چون ز خاک من پیمانه کردند
    لایقم بر آن میخانه کردند
    من و این غم عشق
    من و این غم عشق
    ببار ای خالق عشق
    همه عشق و همه عشق
    مرا از من جدا کن
    ببر تا عالم عشق
    ببار آن ابر رحمت
    که باشم محرم عشق
    مبادا دل ببندم
    به هر نامحرم عشق

    حافظا ز عشق رندانه گفتی
    از ملائک و میخانه گفتی
    تو به محرم عشق
    چون ز خاک من پیمانه کردند
    لایقم بر آن میخانه کردند
    من و این غم عشق
    من و این غم عشق
    ببار ای خالق عشق
    همه عشق و همه عشق
    مرا از من جدا کن
    ببر تا عالم عشق
    ببار آن ابر رحمت
    که باشم محرم عشق
    مبادا دل ببندم
    به هر نامحرم عشق
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #155
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    عاشق شدم


    عاشق شدم من در زندگانی
    بر جان زد آتش عشق نهانی
    جانم از این عشق بر لب رسیده
    اشک نیازم بر رخ چکیده
    یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی
    در این میانه دل می کشاند ما را به سویی

    زین عشق سوزان بی عقل و هوشم
    می سوزم از عشق اما خموشم
    ای گرمی جان هر جا که بودی بی ما نبودی
    هر جا که رفتی من با تو بودم تنها نبودی
    یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی
    در این میانه دل می کشاند ما را به سویی

    زین عشق سوزان بی عقل و هوشم
    می سوزم از عشق اما خموشم
    ای گرمی جان هر جا که بودی بی ما نبودی
    هر جا که رفتی من با تو بودم تنها نبودی
    یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی
    در این میانه دل می کشاند ما را به سویی

    عاشق شدم من در زندگانی
    بر جان زد آتش عشق نهانی
    جانم از این عشق بر لب رسیده
    اشک نیازم بر رخ چکیده
    یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی
    در این میانه دل می کشاند ما را به سویی
    یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی
    در این میانه دل می کشاند ما را به سویی
    ما را به سویی ما را به سویی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #156
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    چشمه نور


    بذار شب چشماشو رو هم بذاره

    تا بگم چقدر دلم دوست داره

    نمیگم اندازه ستاره ها

    نمیگم تو رو میخوام قد خدا

    من تو رو قد خودت دوست دارم

    زندگیمو روی چشمات میذارم

    من تو رو قد خودت دوست دارم

    زندگیمو روی چشمات میذارم



    تو دلت شکستنی مثل صداس

    تو وجودت چیزی غیر از آدماس

    تو باید گل میشدی تو باغ نور

    تو زیادی واسه این چشمای شور

    بذار شب چشماشو رو هم بذاره

    تا بگم چقدر دلم دوست داره

    نمیگم اندازه ستاره ها

    نمیگم تو رو میخوام قد خدا

    من تو رو قد خودت دوست دارم

    زندگیمو روی چشمات میذارم

    من تو رو قد خودت دوست دارم

    زندگیمو روی چشمات میذارم



    تو دلت شکستنی مثل صداس

    تو وجودت چیزی غیر از آدماس

    تو باید گل میشدی تو باغ نور

    تو زیادی واسه این چشمای شور

    بذار شب چشماشو رو هم بذاره

    تا بگم چقدر دلم دوست داره

    نمیگم اندازه ستاره ها

    نمیگم تو رو میخوام قد خدا

    من تو رو قد خودت دوست دارم

    زندگیمو روی چشمات میذارم

    من تو رو قد خودت دوست دارم

    زندگیمو روی چشمات میذارم

    من تو رو قد خودت دوست دارم

    زندگیمو روی چشمات میذارم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #157
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    بیا بیا

    بیا بیا که پا بندم به عشق تو هنوزم
    شبونه از سفر بیا که از تو باشه روزم
    بیا که بعد تو رنگ منو آفتاب ندیده
    گیسوی انتظار من به زانوهام رسیده
    اما از اون روزا دیگه نیومدی به خواب من
    فریاد من هر چی که بود کسی نداد جواب من
    بیا بیا که پا بندم به عشق تو هنوزم
    شبونه از سفر بیا که از تو باشه روزم
    بیا که بعد تو رنگ منو آفتاب ندیده
    گیسوی انتظار من به زانوهام رسیده

    از اون روزا حتی تو رو تو فال حافظ ندیدم
    خط فراموشی دیگه روی اسم تو کشیدم
    هر چی که از تو مونده بود برای من خاطره شد
    مثل یه باغ پاییزی روبروی پنجره شد
    پاهای من منتظر سرود رفتن تو شد
    پیرهنی که دوخته بودم اندازه تن تو شد
    قاصدکا مژده میدن که دیگه از راه میرسی
    تا نفسی تازه بدی به لحظه های بی کسی
    بیا بیا که پا بندم به عشق تو هنوزم
    شبونه از سفر بیا که از تو باشه روزم
    بیا که بعد تو رنگ منو آفتاب ندیده
    گیسوی انتظار من به زانوهام رسیده

    از اون روزا حتی تو رو تو فال حافظ ندیدم
    خط فراموشی دیگه روی اسم تو کشیدم
    هر چی که از تو مونده بود برای من خاطره شد
    مثل یه باغ پاییزی روبروی پنجره شد
    پاهای من منتظر سرود رفتن تو شد
    پیرهنی که دوخته بودم اندازه تن تو شد
    قاصدکا مژده میدن که دیگه از راه میرسی
    تا نفسی تازه بدی به لحظه های بی کسی
    بیا بیا که پا بندم به عشق تو هنوزم
    شبونه از سفر بیا که از تو باشه روزم
    بیا که بعد تو رنگ منو آفتاب ندیده
    گیسوی انتظار من به زانوهام رسیده
    بیا بیا که پا بندم به عشق تو هنوزم
    شبونه از سفر بیا که از تو باشه روزم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #158
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ندای آسمانی


    ای همه خوبی و شادی من اسیرم

    سجده گاه من تویی نذار بمیرم

    شن خشکم انتظار یک کویرم

    آب پاک تشنگی ببار نمیرم

    تو ندای آسمونی

    تو ندای آسمونی

    تو سخاوت زمینی

    تو سخاوت زمینی

    تو صداقت مثل گندم

    تو صداقت مثل گندم

    تو صدای آخرینی

    تو صدای آخرینی

    تو یه شعری واسه شاعر

    تو یه جاده واسه عابر

    تو یه موجی واسه ساحل

    تو زیارتگاه زائر

    تو ندای آسمونی

    تو ندای آسمونی

    تو سخاوت زمینی

    تو سخاوت زمینی

    تو صداقت مثل گندم

    تو صداقت مثل گندم

    تو صدای آخرینی

    تو صدای آخرینی



    تویی نیاز دست من

    تویی صدای قلب من

    فرداست روز آخرم

    تو بیا دربدرم

    طلوع صبح پاک من

    تویی وجود گرم من

    به آسمون نگاه نکن

    تویی آرزوی من



    تو یه شعری واسه شاعر

    تو یه جاده واسه عابر

    تو یه موجی واسه ساحل

    تو زیارتگاه زائر

    تو ندای آسمونی

    تو ندای آسمونی

    تو سخاوت زمینی

    تو سخاوت زمینی

    تو صداقت مثل گندم

    تو صداقت مثل گندم

    تو صدای آخرینی

    تو صدای آخرینی



    تویی نیاز دست من

    تویی صدای قلب من

    فرداست روز آخرم

    تو بیا دربدرم

    طلوع صبح پاک من

    تویی وجود گرم من

    به آسمون نگاه نکن

    تویی آرزوی من
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #159
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    گل زرد


    وقتی تو ایوون نشستم
    در به روی غصه بستم
    وقتی که بودم باز بی قرارت
    مثل همیشه در انتظارت
    پیغوم تو جای تو اومد خالی و سرد
    رسید به دستم با یه شاخه گل زرد

    من که به جز تو فکری نداشتم
    با یاد تو سر روی بالشم میذاشتم
    وقتی که قلبم تو سینه لرزید
    وقتی که از من اسمتو پرسید
    پیغوم تو جای تو اومد خالی و سرد
    رسید به دستم با یه شاخه گل زرد

    من برای تو که مثل پیرهنی کهنه نبودم
    عروسک خیمه شب بازی روی صحنه نبودم
    حرفای تو خوب و شیرین اما من بچه نبودم
    توی دستای تو که مثل یه بازیچه نبودم
    وقتی که چشمم به کوچه خشکید
    آیینه وقتی تنها منو دید
    پیغوم تو جای تو اومد خالی و سرد
    رسید به دستم با یه شاخه گل زرد

    وقتی تو ایوون نشستم
    در به روی غصه بستم
    وقتی که بودم باز بی قرارت
    مثل همیشه در انتظارت
    پیغوم تو جای تو اومد خالی و سرد
    رسید به دستم با یه شاخه گل زرد

    من که به جز تو فکری نداشتم
    با یاد تو سر روی بالشم میذاشتم
    وقتی که قلبم تو سینه لرزید
    وقتی که از من اسمتو پرسید
    پیغوم تو جای تو اومد خالی و سرد
    رسید به دستم با یه شاخه گل زرد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #160
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دو پرنده

    دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت

    نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت

    ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت

    تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت

    نه رفیقی نه سلامی

    نه کسی با یه پیامی

    رو درختی تنها توی دشت و صحرا بی پناهیم

    سر توی بال هم اما باز محتاج یه نگاهیم

    پاک و معصوم بی گناهیم

    خالی از حرف پر آهیم

    دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت

    نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت

    ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت

    تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت



    دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت

    نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت

    ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت

    تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت

    هر زمستون که میمیریم

    تو بهار باز جون می گیریم

    تنای سرد ما واسه دست آفتاب بیقراره

    تا بهارو دیدن چاره ما تنها انتظاره

    انتظاره انتظاره چاره تنها انتظاره

    دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت

    نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت

    ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت

    تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت

    دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت

    نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت

    ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت

    تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت

    دو تا پرنده هستیم رو شاخه های غربت

    نه اهل قصه گفتن نه خوندن و نه صحبت

    ما بس که نپریدیم پریدن یادمون رفت

    تو راه موندیم و دیگه رسیدن یادمون رفت
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 16 از 69 نخستنخست ... 61213141516171819202666 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/