صفحه 6 از 69 نخستنخست ... 23456789101656 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 683

موضوع: متن ترانه های ایرانی و خارجی با ترجمه

  1. #51
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    نجوا


    ای غم مقدس عشق
    درد عاشقانه من
    ای همیشه از تو گفتن
    آخرین ترانه من

    تو خود کلام عشقی
    گمشده توی کتابا
    تو از اینجا خیلی دوری
    مثل خورشید مثل گرما

    فاصله بین من و تو
    مثل من تا آسمونه
    از شکفتن شقایق
    تا غروب یک خزونه

    یه خدا تو آسمونه
    تو خدام روی زمینی
    خاک خیس گریه هامو
    زیر پاهات نمیبینی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #52
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ملک جمشید


    تو یه روز از اونور باغ گلای اطلسی
    خسته و گنگ و غریب پیاده از راه میرسی
    میبینم که با تنت خستگیای سفرت
    با چشات به من میگی این قدمای آخره
    اسب طوسی زمین زیر پاهات بی رمق
    توی قلب ترکشت نیزه سرخ شفق
    میشناسم میشناسمت تو مرد رویای منی
    خوب من هر چی باشی معنی حرفای منی
    برای شب زده های کوچه ها تو خود خورشیدی
    برای عاشق پاک قصه ها تو ملک جمشیدی
    از کدوم دریای خشک تو از کدوم جنگل زرد
    می رسی که قصه هات پر پر از خورشید سرد
    از کدوم خلیج خاک تو با کدوم قایق باد
    رد شدی که تن تو تن پوش بارونو میخواد
    از کدوم قصه میای تو از کدوم قصه خوب
    که پیش پات می میره سوار خسته غروب
    توی برج قصه ها با قصه گویی که منم
    بگو حرفاتو بگو که تشنه شنفتنم
    برای شب زده های کوچه ها تو خود خورشیدی
    برای عاشق پاک قصه ها تو ملک جمشیدی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #53
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    معما


    وجود تو برای من معماس
    یه لحظه قطره و یه لحظه دریاس
    دستای تو تو دستای غریبم
    یه لحظه آتیش و یه لحظه سرماس
    یه وقت نفس گیری مثل یه کابوس
    یه لحظه خواب ناز بچه هایی
    یه وقت میشی یه بنده پشیمون
    یه روز به مهربونی خدایی
    یه روز برنده مثل تیغ تیشه
    یه روز به سرسپردگی ریشه
    یه لجظه سنگی و یه لحظه شیشه
    یه لحظه هرگز یه وقت همیشه
    همیشه مثل قصه ای نگفته
    برام یه آشنای ناشناسی
    نمی دونم نمی دونم چی هستی
    تو عشقی یا که نفرت و هراسی
    وجود تو برای من معماس
    یه لحظه قطره و یه لحظه دریاس
    دستای تو تو دستای غریبم
    یه لحظه آتیش و یه لحظه سرماس
    یه لحظه شیرینی مثل یه لبخند
    یه لحظه طعم تلخ گریه هامی
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #54
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    سراب


    من همون پرنده مسافرم
    توي آسمون آفتابي تو
    اومدم راه درازي واسه
    ديدن اون شب مهتابي تو
    تو برام مثله يه رويا مي موني
    تو بزرگي مثله دريا مي موني
    توي آسمون تاريك دلم
    مثله خورشيد واسه فردا مي موني

    من يه خوابم تو يه رويا
    من كويرم تو يه دريا
    تو مثله نم نم بارون
    من مثله خشكي صحرام
    من يه خوابم تو يه رويا
    من كويرم تو يه دريا
    تو مثله نم نم بارون
    من مثله خشكي صحرام

    بي تو من مثله حباب روي آبم مي دوني
    بي تو من تشنه عشقت تو سرابم مي دوني
    بي تو آسمون نداره واسه من ستاره اي
    بي تو من مثله يه غنچه توي خوابم مي دوني

    من يه خوابم تو يه رويا
    من كويرم تو يه دريا
    تو مثله نم نم بارون
    من مثله خشكي صحرام
    من يه خوابم تو يه رويا
    من كويرم تو يه دريا
    تو مثله نم نم بارون
    من مثله خشكي صحرام

    بي تو من مثله حباب روي آبم مي دوني
    بي تو من تشنه عشقت تو سرابم مي دوني
    بي تو آسمون نداره واسه من ستاره اي
    بي تو من مثله يه غنچه توي خوابم مي دوني

    من يه خوابم تو يه رويا
    من كويرم تو يه دريا
    تو مثله نم نم بارون
    من مثله خشكي صحرام
    من يه خوابم تو يه رويا
    من كويرم تو يه دريا
    تو مثله نم نم بارون
    من مثله خشكي صحرام
    تو مثله نم نم بارون
    من مثله خشكي صحرام
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #55
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    آفتاب به آفتاب


    آفتاب به آفتاب پای پیاده
    به راه می افتم جاده به جاده
    با کوله باری از خستگیها
    دنبال شهر دلبستگی ها

    یه شهر خالی از نا رفیقی
    بدون حس عاشق فریبی
    با اینکه مقصد معلومه اما
    یه قلب عاشق نمیشه پیدا
    آفتاب به آفتاب پای پیاده
    به راه می افتم جاده به جاده

    مهتاب به مهتاب که برمیگردم
    می بینم حتی پیدا نکردم
    اونی که می شناخت قبله نورو
    اما نمی شناخت راه عبورو
    تو جاده های بدون عابر
    بدون رد پای مسافر
    تو جاده های بی روشنایی
    که مونده خالی از آشنایی
    تا همسفر نیست وقت سفر نیست
    گذشتن از این راه بی خطر نیست
    با من در این راه نمیشه همراه
    نه چشم خورشید نه صورت ماه

    آفتاب به آفتاب پای پیاده
    به راه می افتم جاده به جاده

    مهتاب به مهتاب که برمیگردم
    می بینم حتی پیدا نکردم
    اونی که می شناخت قبله نورو
    اما نمی شناخت راه عبورو
    تو جاده های بدون عابر
    بدون رد پای مسافر
    تو جاده های بی روشنایی
    که مونده خالی از آشنایی
    تا همسفر نیست وقت سفر نیست
    گذشتن از این راه بی خطر نیست
    با من در این راه نمیشه همراه
    نه چشم خورشید نه صورت ماه

    آفتاب به آفتاب پای پیاده
    به راه می افتم جاده به جاده
    با کوله باری از خستگیها
    دنبال شهر دلبستگی ها
    دلبستگی ها دلبستگی ها
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #56
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    شکوه


    از تو با تو شکوه کردم ، نازنینم درد دلهامو نوشتم
    شب سحر شد ، من هنوزم قصّه ی دل از تمامِ ، لحظه های ، سرنوشتم
    می نوشتم ، می نوشتم

    من تو را بر برگ گلها می نوشتم ، من تو را بر موج دریا می نوشتم
    من تو را با این نفس ها عاشقونه ، بر دل غمگین و تنها می نوشتم

    دونه دونه نامه هامو پاره کردی ، تو منو از شهر خود آواره کردی
    بعد من هرگز نگفتی او کجا رفت ، از کسی هرگز نپرسیدی چرا رفت
    رفتم و دیگر ز من نامی نبردی ، دل به عشق دیگری بی من سپردی
    بی تو من با عالمی بیگانه بودم ، هرچه بودم عاشقی دیوانه بودم

    بعد من با هرکی بی من نشینی ، آرزو دارم گل شادی نچینی
    تا که هستی روی خوشبختی نبینی ، روی خوشبختی نبینی


    ***************


    از تو با تو شکوه کردم ، نازنینم درد دلهامو نوشتم
    شب سحر شد ، من هنوزم قصّه ی دل از تمامِ ، لحظه های ، سرنوشتم
    می نوشتم ، می نوشتم

    بعد من با هرکی بی من نشینی ، آرزو دارم گل شادی نچینی
    تا که هستی روی خوشبختی نبینی ، روی خوشبختی نبینی


    ***************


    از تو با تو شکوه کردم ، نازنینم درد دلهامو نوشتم
    شب سحر شد ، من هنوزم قصّه ی دل از تمامِ ، لحظه های ، سرنوشتم
    می نوشتم ، می نوشتم ، می نوشتم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #57
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    روزگار


    یه روزگار یه وقتی
    نه غصه بود نه سختی
    میشد نشست تو آفتاب
    در سایه درختی

    میشد نوازشی کرد
    ز عشق ستایشی کرد
    حتی میشد با دشمن
    دوستانه سازشی کرد

    نوش نوش بادمون بود
    شعر و ترانه مون بود
    زندگی رو می ساختیم
    هر جور ارادمون بود

    شاه و پیادمون بود
    ناز و افادمون بود
    زندگی رو می ساختیم
    هر جور ارادمون بود

    یه روزگار یه وقتی
    نه غصه بود نه سختی
    میشد نشست تو آفتاب
    در سایه درختی
    میشد نوازشی کرد
    ز عشق ستایشی کرد
    حتی میشد با دشمن
    دوستانه سازشی کرد

    بهار رفت و خزون شد
    قحطیه سایه بون شد
    فصل شکستن گل
    به دست باغبون شد
    به دست باغبون شد

    در گذر دقایق
    نه دریا موند نه قایق
    نه قلب زندگی زد
    برای قلب عاشق
    در باغ پر شقایق
    برای قلب عاشق
    در باغ پر شقایق

    یه روزگار یه وقتی
    نه غصه بود نه سختی
    میشد نشست تو آفتاب
    در سایه درختی

    میشد نوازشی کرد
    ز عشق ستایشی کرد
    حتی میشد با دشمن
    دوستانه سازشی کرد

    نوش نوش بادمون بود
    شعر و ترانه مون بود
    زندگی رو می ساختیم
    هر جور ارادمون بود

    شاه و پیادمون بود
    ناز و افادمون بود
    زندگی رو می ساختیم
    هر جور ارادمون بود

    یه روزگار یه وقتی
    نه غصه بود نه سختی
    میشد نشست تو آفتاب
    در سایه درختی

    میشد نوازشی کرد
    ز عشق ستایشی کرد
    حتی میشد با دشمن
    دوستانه سازشی کرد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #58
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    بهار عشق


    اومد بهار و بوی یار و ،
    این بهار است بهار است
    از در رسید و ما رو دید و با نگاهی عاشق ما شد

    گفت باورم کن ، عاشقم من
    عاشقونه باورش کردم
    گفت از بهشت عشق چشمات تا قیامت بر نمیگردم

    خورشید عالمتابه ، تنها به من می تابه
    با رنگ و بویی تازه ، رنگین کمون می سازه
    دنیا رفیق ما شد ، یار شفیق ما شد
    از لابه لای ابرا ، خورشید ما پیدا شد

    اومد بهار و بوی یار و ،
    این بهار است بهار است
    از در رسید و ما رو دید و با نگاهی عاشق ما شد


    **********


    می دونستم یه روز پیداش می شه از آسمون ها
    می دونستم اینو عاشق ترین مهربون ها
    می دونستم میاد و می بره ، ما رو به همراش
    برو ای دل ، برو ای دل برو ، فکر فکر باش

    اومد بهار و بوی یار و ،
    این بهار است بهار است
    از در رسید و ما رو دید و با نگاهی عاشق ما شد
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #59
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    خبر تازه


    وقتی گوش شنوا نیست
    حرف تازه ای ندارم
    سر عاشقی نمونده
    که به صحرا بگذارم
    که به صحرا بگذارم

    شور شاعرانه ای نیست
    غزل و ترانه ای نیست
    به لب آئینه حتّی
    حرف عاشقانه ای نیست

    ********
    هرکسی می پرسد از من
    در چه حالی در چه کاری
    تو که اهل روزگاری
    خبر تازه چه داری
    می بینن امّا می پرسن
    چه سوال خنده داری

    وقتی گوش شنوا نیست
    حرف تازه ای ندارم
    سر عاشقی نمونده
    که به صحرا بگذارم
    که به صحرا بگذارم

    چی بگم وقتی که هیچکس
    منو از من نمیفهمه
    حرفای نگفتنی رو
    جزو گفتن نمی فهمه
    غم آدم دیدنی نیست
    قصّه ی شنیدنی نیست
    بعضی حرفا رو باید دید
    بعضی حرفا گفتنی نیست

    وقتی گوش شنوا نیست
    شوق گفتن نمونه
    وقتی جاده رو به هیچه
    پای رفتن نمی مونه
    پای رفتن نمی مونه

    خبر تازه چه دارم
    خبر تازه چه داری
    تو چرا باید بپرسی
    تو که اهل روزگاری
    می بینی امّا می پرسی
    چه سوال خنده داری

    وقتی گوش شنوا نیست
    حرف تازه ای ندارم
    سر عاشقی نمونده
    که به صحرا بگذارم
    که به صحرا بگذارم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #60
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ایتالیائی

    Lasciatemi cantare
    Con la chitarra in mano
    Lasciatemi cantare
    Sono un’italiana
    Buongiorno Italia, gli spaghetti al dente
    E un partigiano come presidente
    Con l'autoradio sempre nella mano destra
    E un canarino sopra la finestra
    Buongiorno Italia con i tuoi artisti
    Con troppa america sui manifesti Con le canzoni, con amore, con il cuore
    Con più donne sempre meno suore
    Buongiorno Italia, buongiorno Maria
    Con gli occhi pieni di malinconia
    Buongiorno Dio
    Lo sai che ci sono anch'io
    Lasciatemi cantare con la chitarra in mano
    Lasciatemi cantare una canzone piano piano
    Lasciatemi cantare perchè sono fiero
    Sono un'Italiana, un'Italiana vera
    Buongiorno Italia che non si spaventa
    Con la crema da barba alla menta
    Con un vestito gessato sul blu
    E la moviola la domenica in TV
    Buongiorno Italia col caffè ristretto
    Le calze nuove nel primo cassetto
    Con la bandiera in tintoria
    E una Seicento giù di carrozzeria
    Buongiorno Italia, buongiorno Maria
    Con gli occhi dolci di malinconia
    Buongiorno Dio
    Lo sai che ci sono anch'io
    Lasciatemi cantare con la chitarra in mano
    Lasciatemi cantare una canzone piano piano
    Lasciatemi cantare perchè ne sono fiero
    Sono un'Italiana, un'Italiana vera
    la lay la lay la la la
    la lay la la ...

    Lasciatemi cantare con la chitarra in mano
    Lasciatemi cantare una canzone piano piano
    Lasciatemi cantare perchè ne sono fiera
    Sono un'Italiana, un'Italiana vera
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 6 از 69 نخستنخست ... 23456789101656 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/