صفحه 16 از 18 نخستنخست ... 612131415161718 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 175

موضوع: اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم

  1. #151
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    خودشكن

    اين مرد خودپرست
    اين ديو اين رها شده از بند
    مست مست
    استاده روبه روي من و خيره در منست
    گفتم به خويشتن
    آيا توان رستنم از اين نگاه هست ؟
    مشتي زدم به سينه او
    ناگهان دريغ
    آيينه تمام قد رو به رو شكست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #152
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    مرگ برگ

    در اوج شادماني
    در قله غرور
    در بهترين دقايق اين عمر نابپاي
    در لذت نوازش برگ و نسيم صبح
    در لحظه نهايت نسيان رنجها
    در لحظه اي كه ذهن وي از ياد برده است
    خوف تگرگ را
    كز شاخسار باغ جدا كرده برگ را
    ناگاه
    غرنده تر ز رعد و شتابنده تر ز برق
    احساس مي كند
    چون پتك جانگدازي اين پيك مرگ را
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #153
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    اميد وفا
    من آن كبوتر بشكسته بال در دامم
    كه بهر صيد من اين چرخ دانه اي نفكند
    مرا به همت آن مرغ آسمان رشك است
    كه رخت خويش به هيچ آشيانهاي نفكند
    به سيل حادثه تا خود نسازدش ويران
    زمانه هيچ زمان طرح خانه اي نفكند
    من آن غريب درخت كوير سوخته ام
    كه سنگ رهگذر از من جوانه اي نفكند
    به غير كه وفا از پري رخان خواهم
    به شوره زار كس از مهر دانه اي نفكند
    فرشتهاي كه خبرداشت از شراره عشق
    چرا به من نگه عاشقانه اي نفكند ؟
    حميد هيچ زمان شعر تازه اي نسرود
    طنين نامتو تا در ترانهاي نفكند
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #154
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    صدر جهان

    برمن چو ميگذري ......................................... چون آفتابي
    هوشم ز سر ببري ......................................... مانا شرابي
    بهر شكسته دلان ......................................... مرهم تويي تو
    بر چشم خسته من ......................................... داروي خوابي
    هم شهره اي به نشاط ......................................... شط نشيطي
    هم شعله اي ز شرار ......................................... شور شرابي
    شرمنده ام كه تو را ......................................... در خور ندارم
    جز جان كههديه كنم ......................................... تو روح نابي
    مرداب را تو در آن ......................................... نيلوفرستي
    در عمق آبي بحر ......................................... در خوشابي
    برما چه مي نگري .........................................همچو � تو مستيم
    اي چشم دلبر من ......................................... چون من خرابي
    مهر از تو مي طلبم ؟ ......................................... هيهات بر من
    بر هر كه چشمه نوش ......................................... بر من سرابي
    ك لب به كجا ......................................... روي آورم روي ؟
    مستقيم من و تو ......................................... درياي آبي
    من مستمند و تو ......................................... صدر جهاني
    يك ذره ام من و تو ......................................... صد آفتابي
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #155
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ترا من چشم در راهم شبا هنگام
    که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی
    و زان دل خستگانت راست اندوهی فراهم
    ترا من چشم در راهم
    شبا هنگام ، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
    در آن نوبت که بنده نیلوفر به پای سرو کوهی دام
    گردم یاد آوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم
    ترا من چشم در راهم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #156
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    هیس ! مبادا سخنی ! جوی آرام
    از بر دره بغلتید و برفت .
    آفتاب ، از نگهش سرد به خاک
    پرشی کرد و برنجید و برفت .

    در همه جنگل مغموم دگر
    نیست ریبا صنمان را خبری .
    دلربایی ز پس استهزا
    خنده یی کرد و پس آنگه گذری .

    این زمان بالش در خونش فرو ،
    جغد بر سنگ نشسته ست خموش .
    هیس ! مبادا سخنی ! جغدی پیر ،
    پای در قیر به ره دارد گوش .
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #157
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    دلم گرفته است
    دلم گرفته است
    به ایوان می روم و انگشتانم را
    بر پوست کشیده ی شب می کشم
    چراغ های رابطه تاریکند
    چراغ های رابطه تاریکند
    کسی مرا به آفتاب
    معرفی نخواهد کرد
    کسی مرا به مهمانی گنجشک ها نخواهد برد
    پرواز را به خاطر بسپار
    پرنده مردنی است
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #158
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    می تراود مهتاب
    می درخشد شب تاب
    نیست یکدم شکند خواب به چشم کس ولیک
    غم این خفته ی چند
    خواب در چشم ترم می شکند

    نگران با من استاده سحر
    صبح می خواهد از من
    کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر

    در جگر لیکن خاری
    از ره این سفرم می شکند
    نازک آرای تن ساق گلی
    که به جانش کشتن
    و به جان دادمش آب
    ای دریغا به برم می شکند

    دستها می سایم
    تا دری بگشایم
    بر عبث می پایم
    که به در کس آید
    در و دیوار به هم ریخته شان
    بر سرم می شکند

    می تراود مهتاب
    می درخشد شب تاب
    مانده پای آبله از راه دراز
    بر دم دهکده مردی تنها

    کوله بارش بر دوش
    دست او بر در، می گوید با خود :
    غم این خفته ی چند
    خواب در چشم ترم می شکند .
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #159
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ديدار



    عمری گذشت و عشق تو از ياد من نرفت
    دل ، همزباني از غم تو خوب تر نداشت
    اين درد جانگداز زمن روی برنتافت
    وين رنج دلنواز زمن دست برنداشت

    تنها و نامراد در اين سال های سخت
    من بودم و نوای دل بينوای من
    دردا كه بعد از آن همه اميد و اشتياق
    دير آشنا دل تو ، نشد آشنای من

    از ياد تو كجا بگريزم كه بي گمان
    تا وقت مرگ دست ندارد ز دامنم
    با چشم دل به چهره خود مي كنم نگاه
    كاين صورت مجسم رنج است يا منم ؟

    امروز اين تويی كه به ياد گذشته ها
    در چشم رنجديده من می كني نگاه
    چشم گناهكار تو گويد كه ” آن زمان
    نشناختم صفای تورا “ – آه ازين گناه !

    امروز اين منم كه پريشان و دردمند
    مي سوزم و ز عهد كهن ياد می كنم
    فرسوده شانه های پر از داغ و درد را
    نالان ز بار عشق تو آزاد مي كنم .

    گاهی بخوان ز دفتر شعرم ترانه ای
    بنگر كه غم به وادی مرگم كشانده است .
    تنها مرا به ” تشنه طوفان “ من مبين
    ای بس حديث تلخ كه ناگفته مانده است .

    گفتم : ز سرنوشت بينديش و آسمان
    گفتی : ” غمين مباش كه آن كور و اين كر است “ !
    ديدی كه آسمان كر و سرنوشت كور
    صدها هزار مرتبه از ما قوی تر است ؟
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #160
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    بهار
    شب سردي است، و من افسرده.

    راه دوري است، و پايي خسته.

    تيرگي هست و چراغي مرده.

    ***

    مي كنم، تنها، از جاده عبور:

    دور ماندند ز من آدم ها.

    سايه اي از سر ديوار گذشت،

    غمي افروز مرا بر غم ها.

    ***

    فكر تاريكي و اين ويراني

    بي خبر آمد تا با دل من

    قصه ها ساز كند پنهاني.

    ***

    نيست رنگي كه بگويد با من

    اندكي صبر، سحر نزديك است.

    هر دم اين بانگ بر آرم از دل:

    واي، اين شب چقدر تاريك است!
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 16 از 18 نخستنخست ... 612131415161718 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/