در برابر زمان
مجالی نيست، نازنين
زندگی را فرياد کن!
تپش پرحرارت قلب را مجالی نيست
سرخی خون را فرياد کن!
فرصتی نيست، نازنين
زندگی را تصوير کن!
فوران اشک شوق را فرصتی نيست
آبی عشق را تصوير کن!
که تنها نگاه روشنای نيلی صبح سپيد برای من کافیست.
در برابر زمان
مجالی نيست، نازنين
زندگی را فرياد کن!
تپش پرحرارت قلب را مجالی نيست
سرخی خون را فرياد کن!
فرصتی نيست، نازنين
زندگی را تصوير کن!
فوران اشک شوق را فرصتی نيست
آبی عشق را تصوير کن!
که تنها نگاه روشنای نيلی صبح سپيد برای من کافیست.
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
ضرورت ابلهانهایست، خنديدن!
به زمانی که بغض، يک يک ياختههای دونده را میکاود.
ضرورت ابلهانهایست، ديدن!
به زمانی که هر نگاه، پردهها را به تکرار ورق میزند و چيزی نمیآموزد.
ضرورت ابلهانهایست، دويدن!
به زمانی که راه نباشد! عشق نباشد! زندگی نباشد!
و چه ابلهانه نوشتم! چرا که انديشهای ندرخشيد و...
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
گفتند : " بهار است
پرده از پنجره بردار "
گفتم نه
باور نمي كنم
چرا كه هيچكس پرستوي غمگين صداي مرا
كه بر سيم تلگراف كز كرده بود
مخابره نكرد
در محكمه ي بي كسي
به جرم شاعر بودن گناهكارم شمردند
و هيات بي انصاف قبيله ام
راي به قتل نفسم دادند
و گلوي شعرم را بريدند
آنقدر ماندم
كه سايه ها افكار منقلبم را
جويدند
و تنم بوي كهنگي گرفت
گفتند : " بهار است
پرده از پنجره بر دار "
گفتم نه باور نمي كنم
مرغ خموشي بودم در حسرت يك قاب پرواز
از رويش خورشيد
بر چشمان منقرضم بيم داشتم
چرا كه كفتار سايه رد مرا مي پاييد
گفتند : " بهار است
باور كن
بي باور !!!"
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
صدای رفتنت را نشنیدم
نمی دانم هنوز چرا اینجایم
به هیچ چیز دست نخواهم زد
تا مبادا خاطراتم را دگرگون سازد
همانم که باید
هرچه می خواهم همان می کنم
اما پنهان نمی شوم
ازاینجا نخواهم رفت
آرام نخواهم گرفت
دم بر نخواهم زد
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
تنهايي لب دريا
توي ساحل
دوتا قلب نيمه كاره...
موجاي سفيدو وحشي
رو تن آبي دريا
ميگن انگار كه تو نيستي...
منم اينجا تك و تنها...
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
تکيه به شونه هام نکن من از تو افتاده ترم ما که به هم نمي رسيم بسه ديگه بزار برم کي گفته بود به جرم عشق يه عمري پرپرت کنم حيف تو نيست کنج قفس چادر غم سرت کنم من نه قلندر شبم نه قهرمان قصه ها نه برده اي حلقه به گوش نه ناجي فرشته ها من عاشقم همين و بس غصه نداره بي کسيم قشنکيه قسمت ماست که ما به هم نمي رسيم
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عشق: سرطان دوست داشتن است. عشق: عقد دائمي ما با غربت است. عشق :شماره تلفني است كه سالها به دنبال آن مي گرديم. عشق: آمپول ب كمپلكس معرفت است. عشق: اتوباني است كه تا ته ابديت مي رود
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
مث هميشه اين دلم فراغتو چله نشست
امشب ديگه به خاطرت بغض هزار ساله شكست
امشب صداي شيههي يه اسب بي سوار مي ياد
به جاي روي ماه تو از جاده ها غبار مي ياد
وقتي نباشي اون بالا ستاره گوشه گير شده
اين جا براي عاشقي هميشه ديرِ دير شده
بي تو توي نقاشي ها هيچ كسي خورشيد نكشيد
هيچ عاشقي تو رويا هم به وصل يارش نرسيد
بي تو تموم عاشقات خيره شدن به آسمون
روي درختامون پر از كلاغ سياه بي شگون
اين جا گلا سر به سر پروانه هامون مي زارن
شاعرانون حوصلهي قافيه بازي ندارن
از اين حضور غايبت آينه شكايت مي كنه
تيك تيك ساعت داره باز ما رو شماتت مي كنه
من مي دونم يه روز مي ياي تو اي عزيز بي بدل
با كوله بار عاطفه با مُشتي از شور و غزل
اون موقع از چشمهي عشق به اوج دريا مي رسيم
روزاي خط خوردهي من پس كي به فردا مي رسيم؟
من مي دونم كه فرداها طلوع خورشيد روشنه
بتاب كه اين طلوع تو ظلمت و از شب مي كَنه
امير عصر فاجعه! آخر كار ظلمتي
قله نشين من تويي هميشه در نهايتي
تو از تبار نرگسي از نسل ياس و حيدري
تويي كه از دل دل اين ثانيه ها قشنگتري
يه روز مي ياي كه مرهم زماي شاپرك ها شي
رو جا نماز آدما گلاي شب بومي پاشي
خوبِ سفر كردهي من! تو اي هميشه دل پذير
حيثيت مسافرا تو اي عزيز بي نظير
تو نبض تقويم و بگير كه از تو عاشقونه شه
شعله بزن به شعر من بذار برات ديوونه شه
يه عمريه با واژه هام به سوي تو پر مي كشم
به پاي انتظار تو چله نشين ترين منم
خسته از اين حال و هوام يه عاشق سر پاپتي
واس وجود خواب زدهَم شبيه كوك ساعتي
دلم از اين فاصله ها بد جوري ترسيده عزيز
اين آسمون واس سفر تو رو پسنديده عزيز
امير عصر فاجعه! آخر كار ظلمتي
قله نشين من تويي هميشه در نهايتي
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
تموم زندگي من سهم دو تا چشم شماس
ياد شما مث قديم هنوز همين دور و وراس
آسمون دنياي من خلاصه تو نگاتونه
طنين هر چي خوبيه تو حرفا و صداتونه
شمدونياي صورتي تجسم گونه هاتون
كوه كم آورده عزيزم مقابل شونه هاتون
خوبياي شما عزيز يك دو تا نيس كه بگم
نذارين بيشتر از اينا جنونم و نشون بدم
اگه شما بياين پيشم يه دفه بارون مي گيره
زندگي شاپركا يه جوري سامون مي گيره
شما اصيل و ساده اين مث تموم شاعرا
حيف كه هميشه خاليه جاتون مث مسافرا
شما مث يه بيت شعر عزيز و ناب و تازه اين
مث يه آهنگ جديد كه عاشقي مي سازه اين
به گريه انداخته منو چن شبه جاي خاليتون
حضور سوت و كورتون تو جادة خياليتون
دست خودم نيس اين شبا دلم بهونه گير شده
اونم گناهي نداره طفلي يه جور اسير شده
خلاصه هر چي كه بگم تموم نمي شه غصه هام
فقط بذارين يادتون بيدار بمونه تو شبام
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
نگاهت را بردار
هر چه باشدتو از من بلندتري
لااقل قَدَت مي رسد
كه از آسمان هفتم انگور بچيني
وقتي صدايت
چابك تر از باد
از گوش دختركان ايل مي آويزد
نيازي به هجاي گم شدة من نداري
صداي خش خشِ قدم هاي راديو
وجديدترين خبر:
برمودا كشف شد!...
نگاهي كه غرق مي كند از آنِ توست
تو حتماً ميانِ آدم هاي يك بار مصرف جايي نداري
دلت را چشماني پُف كرده لو مي دهند
يادش بخير!
يادش بخير آخرين راهي را كه با هم مي رفتيم
و جِن ها ما را مي پاييدند
وتو با آرامي
خيره بر جادة دوديِ سرِ سيگارت
مشق شب هاي مرا
به دَمِ باد سپردي
راحت...
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)