صفحه 8 از 18 نخستنخست ... 456789101112 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 71 تا 80 , از مجموع 175

موضوع: اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم

  1. #71
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    نهالي در ذهنم
    داسي در دستم
    شوري در سينه ام
    سكوتي بر لبانم
    نوري در يأسم
    غمي بر چشمم
    آفتابي در انديشه ام
    رگباري بر زبانم
    چگونه با درون همسفرت كنم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  2. #72
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    بر خاك سرد خفته بودم
    با بانگ اميدت چه بي تابانه از خاك بر شدم
    نزديك ها اميدي بر نمي داد
    چه عاشقانه به دورها نگريستم
    و دورها چه بي صبرانه از پس نگاه منتظرانه ام
    محو مي شدند
    و هنوز از باور عاشقانه ام تهي نشدم
    كه غريبانه از خاك پر شدم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  3. #73
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    این یکی از شعرای حمید مصدقه که من خیلی دوستش دارم(بخونید ضرر نمی کنید)

    تو به اندازه ي تنهايي من خوشبختي
    من به اندازه ي زيبايي تو غمگينم
    چه اميد عبثي
    من چه دارم كه تو را در خور ؟
    هيچ
    من چه دارم كه سزاوار تو ؟
    هيچ
    تو همه هستي من ، هستي من
    تو همه زندگي من هستي
    تو چه داري ؟
    همه چيز
    تو چه كم داري ؟ هيچ
    بي تو در مي ابم
    چون چناران كهن
    از درون تلخي واريزم را
    كاهش جان من اين شعر من است
    آرزو مي كردم
    كه تو خواننده ي شعرم باشي
    راستي شعر مرا مي خواني ؟
    نه ، دريغا ، هرگز
    باورنم نيست كه خواننده ي شعرم باشي
    كاشكي شعر مرا مي خواندي
    بي تو من چيستم ؟ ابر اندوه
    بي تو سرگردانتر ، از پژواكم
    در كوه
    گرد بادم در دشت
    برگ پاييزم ، در پنجه ي باد
    بي تو سرگردانتر
    از نسيم سحرم
    از نسيم سحر سرگردان
    بي سرو سامان
    بي تو - اشكم
    دردم
    آهم
    آشيان برده ز ياد
    مرغ درمانده به شب گمراهم
    بي تو خاكستر سردم ، خاموش
    نتپد ديگر در سينه ي من ، دل با شوق
    نه مرا بر لب ، بانگ شادي
    نه خروش
    بي تو ديو وحشت
    هر زمان مي دردم
    بي تو احساس من از زندگي بي بنياد
    و اندر اين دوره بيدادگريها هر دم
    كاستن
    كاهيدن
    كاهش جانم
    كم
    كم
    چه كسي خواهد ديد
    مردنم را بي تو ؟
    بي تو مردم ، مردم
    گاه مي انديشم
    خبر مرگ مرا با تو چه كس مي گويد ؟
    آن زمان كه خبر مرگ مرا
    از كسي مي شنوي ، روي تو را
    كاشكي مي ديدم
    شانه بالازدنت را
    بي قيد
    و تكان دادن دستت كه
    مهم نيست زياد
    و تكان دادن سر را كه
    عجيب !‌عاقبت مرد ؟
    افسوس
    كاكش مي ديدم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  4. #74
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    عشق در چشمان تو

    عشق درچشمان تو موج مي زند
    گويي كه نگاهت سخن از اوج مي زند
    در سينه اين دل من شاد مي شود
    مغرور مي شود
    سخن از تاج مي زند
    دل اگر كه بازيچه ي توست
    كجاست آنكه بر دل علاج مي زند
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  5. #75
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    غزل خوان

    آن روزكه ديدم رخ او شاد شدم
    آشفته شدم
    خوار شدم
    مست شدم
    بي دل وبيمار شدم
    بر طعمه ي اين دام گرفتار شدم
    با خنده ي خود ملك سليمان بردم
    آشفته چو شد جمله پريشان كندم
    امشب اي خواب تو از چشم تر من بگريز
    كه غم دوري او در ره مستان بردم
    و تو اي شمع بسوز خواب ز چشمم بربا
    شايد آن نور تو امشب به گلستان بردم
    و تو اي ماه بيا تا كه رخش بينم باز
    عشق اونعره زنان , مست و غزل خوان بردم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  6. #76
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    هياهو

    صداي تپشهاي دل مي رسد
    صداي هياهو ز گل مي رسد
    تو كردي دل ساده را بي قرار
    تو دشت خيالم تويي تك سوار
    بيا تا بگوييم ز شبهاي تار
    بيا تا بباريم چو ابر بهـار
    بازهم آيينه ها غمناكند
    بازهم چشمهاي تو نمناكند
    بگو از دلي مرده در هجر يار
    بگو از درختي در اين شوره زار
    تو با قصه هايت به من خستگي مي دهي
    تو با غصه هايت به من زندگي مي دهي
    سفر كرده ام با هزاران اميد
    سفر كرده ام با دو بال سپيد
    نه ابري بباريد بر جسم من
    نه نوري بتابيد بر قلب من
    چرا قلب شيشه پر از كينه است
    چرا بر تنش زخم ديرينـه است
    نگر بر قلنـدر كه خوابيده است
    نگر بر صنوبر كه خشكيده است
    سكوت سحر را به تو مي دهم
    سكوتي اگر بشكني در شبـم
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  7. #77
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ساقی

    ازمن نمي ماند به جا
    جز قامتي خسته به راه
    ازمن نمي آيد صدا
    جز هق هق و ناله وآه
    محتاج باتو بودنم
    اي كه تو خورشيدي و ماه
    بر جسم بي جانم كنون
    تنها تويي يك تكيه گاه
    چشم تو خورشيد پگاه
    افسون كني با هر نگاه
    خنجر زني اين خسته را
    زخمي كني دلبسته را
    از شوق تو راهي شدم
    در آ‌ب چون ماهي شدم
    من از براي ديدنت
    تاآسمان ها رفته ام
    حتي در اين يخ بستگي
    تا عمق دريا رفته ام
    من خسته ام من خسته ام
    با عشق پيمان بسته ام
    هفت خان ها ديده ام
    من از خطر ها جسته ام
    با من تو از دوري مگو
    شايد نمي خواهي مرا
    در دام تو افتاده ام
    از من نمي پرسي چرا
    من گويمت من گويمت
    گوش كن بهر خدا
    آن روز كه اندوه زمان
    در چهره ي من شد نهان
    با گرمي دستان خود
    دادي به من تاج شهان
    مهر تو در قلبم نشست
    اندوه شب ها را شكست
    شادي وجودم را گرفت
    ساقي به مهماني نشست
    مي جامي از عشق تو بود
    مي عقل و هوشم را ربود
    آنگه كه گشتم مست تو
    ناجي نبود جز دست تو
    اكنون بيا جامم بده
    از آن مي نابم بده
    من غرق درياي تو ام
    يك جرعه معنايم بده
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  8. #78
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    تو هستي

    رو مي كنم به هر جا ، در هر كجا تو هستي
    از ابتدا تو بودي، تا انتها تو هستي
    در جاده هاي خاكي ،آن سوي ناكجا آباد
    هر لحظه رو به روي چشمان ما تو هستي
    كشتي شكسته ماييم . اما در اين هياهو
    هم با خدا تو هستي ، هم نا خدا تو هستي
    گويي درون چشمت خورشيد لانه كرده !
    سر چشمهء تمام آيينه ها تو هستي
    در بين هر ركوع و در بين سجده هايم
    هم دلگشا تو هستي ، هم دلربا تو هستي
    امروز اگرچه دنيا در دست كافران است
    فردا سرود فتح هر ماجرا تو هستي
    او ، من ، شما و هستي مشتقّ اسم اعظم
    سر منشا تمام او ، من ، شما ، تو هستي
    شعر و غزل نوايي جز تو نمي شناسند
    پايان خوب شعر هر بينوا تو هستي
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  9. #79
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    براي خوبي انسان بهانه لازم نيست
    كنار نغمهء باران ترانه لازم نيست
    بخوان ترانه وتيري به قلب غنچه بزن
    براي كشتن گل تازيانه لازم نيست
    قسم به رقص پرستو ميان سفرهء باد
    پرنده را قفس و آشيانه لازم نيست
    بيا چو ابر بهاري سرود قطره بخوان
    كه فصل زرد خزان را جوانه لازم نيست
    نشان خانهء حق را ز بوي باران پرس
    ميان اين همه حجّت ،نشانه لازم نيست
    براي اينكه دلم را به شعله بنشاني
    بزن به تير نگاهت زبانه لازم نيست
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


  10. #80
    عضو سایت
    گاه برای ساختن باید ویران کرد، گاه برای داشتن باید گذشت ، و گاه در اوج تمنا باید نخواست!
    تاریخ عضویت
    Jun 2011
    محل سکونت
    یک خانه
    نوشته ها
    25,040
    تشکر تشکر کرده 
    3,527
    تشکر تشکر شده 
    5,275
    تشکر شده در
    3,184 پست
    حالت من : Akhmoo
    قدرت امتیاز دهی
    4452
    Array

    پیش فرض

    ما مرغ اسيريم و پريدن هوس ما

    تنهايي دوران همه جا پيش و پس ما
    قلبي نشكستيم و جفايي ننموديم
    هر لحظه ولي جور و جفا ، هم نفس ما
    در بغض ترك خوردهء ما عشق نهان است
    ماييم و همين مهر و وفا ، دادرس ما
    افسانهء بودن همه را صحبت عشق است
    اين كفر پرستي نبود خار و خس ما
    بر شب شده گان نغمهء بيدار نخوانيد
    صبحيم و همين روشني روز ، بس ما
    دل از ورق آينه اسرار خدا گفت
    گنج ازلي خفته ز خاك نفس ما
    در گردش اين كون و مكان راز بزرگي ست
    درياب ، كه بازيچه پرستي قفس ما
    ما در ره معشوق سر و جان نشناسيم
    اين بي سر و پايي همه جا خويش وكس ما
    پرواز امير از پي آهنگ خدا بود
    ما مرغ اسيريم و پريدن هوس ما
    [دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]
    غافل از آنیم که کج میرویم



    [SIGPIC][/SIGPIC]


صفحه 8 از 18 نخستنخست ... 456789101112 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/