نیلوفر آبی
كاش من هم، همچو ياران، عشق ياري داشتم
خاطري مي خواستم يا خواستاري داشتم
تا كشد زيبا رخي بر چهره ام دستي ز مهر،
كاش، چون آيينه، بر صورت غباري داشتم
اي كه گفتي انتظار از مرگ جانفرساتر است!
كاش جان مي دادم اما انتظاري داشتم.
شاخه ي عمرم نشد پر گل كه چيند دوستي
لاجرم از بهر دشمن كاش خاري داشتم
خسته و آزرده ام، از خود گريزم نيست، كاش
حالت از خود گريزِ چشمه ساري داشتم.
نغمه ي سر داده در كوهم، به خود برگشته ام
كه به سوي غير خود راه فراري داشتم،
محنت و رنج خزان اين گونه جانفرسا نبود
گر نشاطي در دل از عيش بهاري داشتم
تكيه كردم بر محبت، همچو نيلوفر بر آب
اعتبار از پايه ي بي اعتباري داشتم
پاي بند كس نبودم، پاي بندم كس نبود
چون نسيم از گلشن گيتي گذاري داشتم
آه، سيمين! حاصلم زين سوختن افسرده است
همچو اخگر دولت ناپايداري داشتم!...
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)