صفحه 14 از 16 نخستنخست ... 410111213141516 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 140 , از مجموع 155

موضوع: دیوان اشعارصائب تبریزی

  1. #131
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    خدایا قطره‌ام را شورش دریا کرامت کن

    دل خون گشته و مژگان خونپالا کرامت کن


    نمی‌گردانی از من راه اگر سیل ملامت را

    کف خاک مرا پیشانی صحرا کرامت کن


    دل مینای می را می‌کند جام نگون خالی

    دل پر خون چو دادی، چشم خونپالا کرامت کن


    درین وحشت سرا تا کی اسیر آب وگل باشم؟

    مرا راهی به سوی عالم بالا کرامت کن


    به گرداب بلا انداختی چون کشتی ما را

    لبی خشک از شکایت چون لب دریا کرامت کن


    حضور گلشن جنت به زاهد باد ارزانی

    مرا یک گل زمین از ساحت دلها کرامت کن


    بهار طبع صائب، فکر جوش تازه‌ای دارد

    نسیم گلستانش را دم عیسی کرامت کن

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #132
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    ساقی دمید صبح، علاج خمار کن

    خورشید را ز پرده‌ی شب آشکار کن


    رنگ شکسته می‌***د شیشه در جگر

    از می خزان چهره‌ی ما را بهار کن


    فیض صبوح پا به رکاب است، زینهار

    این سیل را به رطل گران پایدار کن


    شرم از حضور مرده‌دلان جهان مدار

    این قوم را تصور سنگ مزار کن


    درد پیاله‌ای به گریبان خاک ریز

    سنگ و سفال را چو عقیق آبدار کن


    خود را شکفته‌دار به هر حالتی که هست

    خونی که می‌خوری به دل روزگار کن


    شبنم زیان نکرد ز سودای آفتاب

    در پای یار گوهر جان را نثار کن


    تا کی توان به مصلحت عقل کار کرد؟

    یک چند هم به مصلحت عشق کار کن

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #133
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    با حلقه‌ی ارادت ساغر به گوش کن

    یا عاقلانه ترک در میفروش کن


    چون می درین دو هفته که محبوس این خمی

    سرجوش زندگانی خود صرف جوش کن


    بسیار نازک است سخنهای عاشقان

    بگذار گوش را و سرانجام هوش کن


    چون صبح، در پیاله‌ی زرین آفتاب

    خونابه‌ای که می‌دهد ایام، نوش کن


    از روی تلخ توست چنین مرگ ناگوار

    این زهر را به جبهه‌ی واکرده نوش کن


    ساقی صبوح کرده ز میخانه می‌رسد

    صائب وداع صبر و دل و عقل و هوش کن

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #134
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    ای دل از پست و بلند روزگار اندیشه کن

    در برومندی ز قحط برگ و بار اندیشه کن


    از نسیمی دفتر ایام برهم می‌خورد

    از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن


    بر لب بام خطر نتوان به خواب امن رفت

    ایمنی خواهی، ز اوج اعتبار اندیشه کن


    روی در نقصان گذارد ماه چون گردد تمام

    چون شود لبریز جامت، از خمار اندیشه کن


    بوی خون می‌آید از آزار دلهای دو نیم

    رحم کن بر جان خود، زین ذوالفقار اندیشه کن


    گوشه‌گیری درد سر بسیار دارد در کمین

    در محیط پر شر و شور از کنار اندیشه کن


    پشه با شب زنده‌داری خون مردم می‌خورد

    زینهار از زاهد شب زنده‌دار اندیشه کن

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #135
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    ز بی‌عشقی بهار زندگی دامن کشید از من

    وگرنه همچو نخل طور آتش می‌چکید از من


    ز بیدردی دلم شد پاره‌ای از تن، خوشا عهدی

    که هر عضوی چو دل از بیقراری می‌تپید از من


    به حرفی عقل شد بیگانه از من، عشق را نازم

    که با آن بی‌نیازی، ناز عالم می‌کشید از من


    چرا برداشت آن ابر بهاران سایه از خاکم؟

    زبان شکر جای سبزه دایم می‌دمید از من


    نگیرم رونمای گوهر دل هر دو عالم را

    به سیم قلب نتوان ماه کنعان را خرید از من


    تو بودی کام دل ای نخل خوش پیوند، جانم را

    نپیوندند به کام دل، ترا هر کس برید از من!


    ز بس از غیرت من کشتگان را خون به جوش آمد

    چراغان شد ز خون تازه، خاک هر شهید از من


    ز انصاف فلک، دلسرد غواصی شدم صائب

    ز بس گوهر برون آوردم و ارزان خرید از من

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #136
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    عاشق سلسله‌ی زلف گرهگیرم من

    روزگاری است که دیوانه‌ی زنجیرم من


    نکنم چشم به هر نقش سبکسیر سیاه

    محو یک نقش چو آیینه‌ی تصویرم من


    مرغ بی‌پر به چه امید قفس را ***د؟

    ورنه دلتنگ ازین عالم دلگیرم من


    نشود دیده‌ی من باز چو بادام به سنگ

    بس که از دیدن اوضاع جهان سیرم من


    هست با مردم دیوانه سر و کار مرا

    دل همان طفل مزاج است اگر پیرم من


    بهر آزادی من شب همه شب می‌نالد

    بس که از بیگنهی بار به زنجیرم من


    گر چه صائب شود از من گره عالم باز

    عاجز قوت سرپنجه‌ی تقدیرم من

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #137
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    زبان چو پسته شود سبز در دهن بی‌تو

    گره چو نقطه شود رشته‌ی سخن بی‌تو


    نفس گسسته چو تیری که از کمان بجهد

    برون ز خانه دود شمع انجمن بی‌تو


    صدف ز دوری گوهر، چمن ز رفتن گل

    چنان به خاک برابر نشد که من بی‌تو


    شود ز شیشه‌ی خالی خمار می‌افزون

    غبار دیده فزاید ز پیرهن بی‌تو


    به چشم شبنم این بوستان گل افتاده است

    ز بس گریسته در عرصه‌ی چمن بی‌تو


    ز ما توقع پیغام و نامه بیخبری است

    گره فتاده به سررشته‌ی سخن بی‌تو


    تو رفته‌ای به غریبی و از پریشانی

    شده است شام غریبان مرا وطن بی‌تو


    به روی گرم تو ای نوبهار حسن، قسم

    که شد فسرده دل صائب از سخن بی‌تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #138
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    به ساغر نقل کرد از خم، شراب آهسته آهسته

    برآمد از پس کوه آفتاب آهسته آهسته


    فریب روی آتشناک او خوردم، ندانستم

    که خواهد خورد خونم چون کباب آهسته آهسته


    ز بس در پرده‌ی افسانه با او حال خود گفتم

    گران گشتم به چشمش همچو خواب آهسته آهسته


    سرایی را که صاحب نیست، ویرانی است معمارش

    دل بی‌عشق، می‌گردد خراب آهسته آهسته


    به این خرسندم از نسیان روزافزون پیریها

    که از دل می‌برد یاد شباب آهسته آهسته


    دلی نگذاشت در من وعده‌های پوچ او صائب

    شکست این کشتی از موج سراب آهسته آهسته

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #139
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    عقده‌ای نگشود آزادی ز کارم همچو سرو

    ز یربار دل سرآمد روزگارم همچو سرو


    محو نتوان ساختن از صفحه‌ی خاطر مرا

    مصرع برجسته‌ی باغ و بهارم همچو سرو


    خاطر آزاده‌ی من فارغ است از انقلاب

    دربهار و در خزان بر یک قرارم همچو سرو


    تا به زانو پایم از گرد کدورت در گل است

    گر چه دایم در کنار جویبارم همچو سرو


    آن کهن گبرم که از طوق گلوی قمریان

    بر میان صد حلقه‌ی زنار دارم همچو سرو


    خجلت روی زمین از سنگ طفلان می‌کشم

    بس که از بی‌حاصلیها شرمسارم همچو سرو


    میوه‌ی من جز گزیدنهای پشت دست نیست

    منفعل از التفات نوبهارم همچو سرو


    کوه را از پا درآرد تنگدستیها و من

    سال‌هاشد خویش را بر پای دارم همچو سرو


    نارسایی داردم از سنگ طفلان بی نصیب

    ورنه از دل شیشه‌ها در بارم دارم همچو سرو


    بس که خوردم زهر غم، چون ریزد از هم پیکرم

    سبزپوش از خاک برخیزد غبارم همچو سرو


    با هزاران دست، دایم بود در دست نسیم

    صائب از حیرت عنان اختیارم همچو سرو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #140
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    یارب از عرفان مرا پیمانه‌ای سرشار ده

    چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده


    هر سر موی حواس من به راهی می‌رود

    این پریشان سیر را در بزم وحدت بار ده


    در دل تنگم ز داغ عشق شمعی برفروز

    خانه‌ی تن را چراغی از دل بیدار ده


    نشاه‌ی پا در رکاب می ندارد اعتبار

    مستی دنباله‌داری همچو چشم یار ده


    برنمی‌آید به حفظ جام، دست رعشه دار

    قوت بازوی توفیقی مرا در کار ده


    مدتی گفتار بی‌کردار کردی مرحمت

    روزگاری هم به من کردار بی‌گفتار ده


    چند چون مرکز گره باشد کسی در یک مقام؟

    پایی از آهن به این سرگشته، چون پرگار ده


    شیوه‌ی ارباب همت نیست جود ناتمام

    رخصت دیدار دادی، طاقت دیدار ده


    بیش ازین مپسند صائب را به زندان خرد

    از بیابان ملک و تخت از دامن کهسار ده

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 14 از 16 نخستنخست ... 410111213141516 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/