اینک به گفتار هرودوت در پایان این جنگ
بنگریم که ما را از پایگاه و شکوه مادها در این هنگام بهتر آگاه می سازد :
« از لاکدمونیان (اسپارتیان ) دو هزار تن پس از چهاردهم ماه با شتابی فراوان به آتن آمدند تا به گاه جنگ خود را رسانیده باشند. چنان که سه روزه به آتن رسیدند. با آنکه بس دیر به میدان آمده بودند باز خواستار دیدن کشتگان مادی شدند. پس به ماراتن شتافتند و بر پیکر کشتگان نگریستند و چون به اسپارت بازگشتند آتنیان و کار ایشان را ستودند .»
اتحاد یونانیان نتیجه داد: شکست داریوش
۶- یونانیان که نخستین بار از ترس با هم متحد شدند بر ایران پیروز گشتند. این خبر با خبر شورش مصر در یک زمان به داریوش رسید و همچنان در تردید بود که نخست به کدام یک بپردازد، اما مرگ او را فرو گرفت .
پسرش خشایارشا نخست به مصر رفت و یک شهربان پارسی بر آنجا گمارد. گفتار هرودوت که باید به یادداشت که یونانیی میهن پرست بود در هنگام شرح این روی دادها به نهایت هیجان می رسد! او می گوید :
« نبود مردمی که در این جنگ شرکت نکرد؟ کجاست رودی جز رودهای بزرگ که آب آن برای سیرابی این سپاه بسنده باشد؟ مردمانی پیاده نظام بودند و مردمی سواره نظام . بعضی نیروی دریایی و برخی کشتیهای دراز برای ساختن پلها و حمل و نقل . گروهی به فراهم آوردن خوار و بار گمارده شدند و جمعی سرگرم هموار ساختن و مرمت راهها گشتند ».
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)