فر وشکوه وعظمت هر دین و فرهنگ را باید با احترامی که آن کیش برای زن قایل است اندازه گرفت و سنجید.منظور ما از احترام ،آن احترام مسخره امیزی که در عصر شوالیه بازی در اروپا رواج داشت نیست.در آیین زرتشتی مقام زن آنچنان والاست که در هر جا از هر لحاظ با مرد برابر است واین برابری در جای اوستا به چشم می خورد.چنانکه در یسناهات سی و پنج بند سه آمده است:"ما همه فروهران و روانهای زنان و مردان پارسا و راست را می ستاییم".در هفتن یشت بزرگ کرده سه چنین آمده:"ما می خواهیم روان فروهرهای مردان وزنان پاک را بستاییم".
کلمه بانودر اصل"ریتابا غیانو"است که پرتوالهی معنی می دهد.پورچیستا که در ایران قدیم نام دختر بوده،دردین یشت به معنی"علم پر"آمده است.مقام واعتباری که زرتشت برای زن در نظر گرفته بسیار جالب است،زیرا در دنیای قدیم همه جا نسبت به زن مانند برده وکنیز رفتار می شد.حتی در رم که مترقی ترین کشور اروپا بود،زن حق مرد دانسته می شد،به این معنی که مرد حق داشت هر طور صلاح بداند بازن رفتار کند ومی توانست زن خود را به عنوان کنیز بفروشد.ولی زرتشت دریافت که تحقیر زن که در واقع یک بال دیگر وجود انسانی است،عملی زشت و نابخردانه است،لذا برای زن و مرد حقوقی مساوی یکدیگر قایل شد.در کتابهای دینی زرتشی دستور اختیار یک همسر داده شده است،به این ترتیب که نه زن حق دارد بیش ازیک شوهرونه شوهر حق دارد بیش از یک زن داشته باشد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)