نتیجه گیری:

یکی از مهمترین فعالیتهای آموزشی در طول سالهای اولیه دبستان و پس از آن خواندن است.
اهمیت این فعالیت بقدری است که از آن به عنوان شاخصی برای موفقیت در تحصیل یاد می کنند به همین دلیل وظیفۀ اصلی بنیادهای آموزشی است که دانش آموزان را در آن به مهارت برسانند.
نارساخوانی به عنوان یکی از زیرگروههای ناتوانی های خاص یادگیری در نظر گرفته می شود و آن یک اختلال خاص زبانی است که به طول خاصی خواندن و نوشتن را درگیر می کند. کودکانی که در خواندن اختلال دارند می توانند کلمات را روی صفحۀ کاغذ ببیند اما ممکن است مفهومی از آن را درک نکنند. تاکنون بخی از ویژگی های متمایز کننده آنها تعیین شده است که براساس آن می توان تصمیمات آموزشی مرتبط با ویژگی خاص هر کودک را اتخاذ نمود.


معلمان موفق با ارائه تمرینهایی که مویزان موفقیت دانش آموزان را افزایش می دهد امکان پیشرفت آنها را فراهم می کنند.
بسیاری از دانش آموزان که دارای اختلال خواندن هستند متأسفانه برچسب کودن، کم ذهن، عقب مانده، را مثال آن زده می شود که هیچکدام صحیح نیست.



مطالعات نشان می دهد که این اختلال قابل درمان است. آموزگاران و والدین اگر به دانش و حوصله لازم مجهز باشند قادرند این مشکلات را تا حد زیادی حل کنند. ممکن است بسیاری از این دانش آموزان در زمینه های متعدد به پیشرفتهای چشمگیری دست یابند. معلمان باید فعالیتهایی را که رغبت کودکان را تحریک می کند تدارک ببینند و به دانش آموزان فرصتی دهند که خود جریان یادگیریشان را در دست گیرند. معلمان باید لوازم و شرایط را برای پیشرفت دانش آموزان فراهم کنند.


منبع: برگرفته از پروژه خانم کرامتی دانشجوی روانشناسی