نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: چهار ملک برگزیده خداوند

  1. #1
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    چهار ملک برگزیده خداوند

    رسول خدا ( ص ) فرمود:

    (( همانا خداوند تبارک و تعالی از هر چیزی چهار تا را اختیار کرده است و از میان ملائکه هم جبرئیل ، میکائیل ، اسرافیل و عزرائیل ( ملک الموت ) را اختیار نموده است.)) ( روضه الواعظین ، ج 2 )


    برگرفته از:

    کتاب عزرائیل ، مأمور معذور / تألیف جابر رضوانی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #2
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    نام ملک الموت چیست؟ اسم ملک الموت ، عزرائیل ( ع ) است.

    همچنانکه آیات قرآنی و روایات دلالت می کنند برای او یارانی است که بوسیله آن جان موجودات را می گیرد.

    خداوند تبارک و تعالی می فرماید:

    خدا روح مردم را به هنگام مرگشان به تمامی باز می ستاند. ( سوره زمر ، آیه 42 )

    می فرماید:

    بگو : فرشته مرگی که بر شما گمارده شده ، جانتان را می ستاند. ( سوره سجده ، آیه 11 )

    می فرماید:

    فرشتگان ما جانش بستانند ، در حالی که کوتاهی نمی کنند. ( سوره انعام ، آیه 61 )

    باز می فرماید:

    همان کسانی که فرشتگان جانشان را - در حالی که پاکند - می ستانند. ( سوره نحل ، آیه 32 )

    و می فرماید:

    همانان که فرشتگان جانشان را می گیرند در حالیکه بر خود ستمکار بوده اند. ( سوه نحل ، آیه 28 )

    خداوند تبارک و تعالی عزرائیل را مأمور گرفتن جان آدمیان قرار داده است. با استفاده از آیات و روایات به دست می آید که علاوه بر حضرت عزرائیل ( ع ) ، ملائکه دیگری نیز در گرفتن جان آدمیان نقش دارند و مأمور انتقال ارواح آدمیان از این جهان به جهان دیگر هستند. اگر می بینیم که در بعضی از آیات این موضوع به ملک الموت که همان عزرائیل است نسبت داده شده بدین خاطر است که او بزرگ فرشتگان مأمور قبض ارواح است. پس هم ملائکه قبض روح می کنند و هم خود ملک الموت . آنگاه خدا آن ارواح را از ملک الموت می گیرد. ( ترجمه تفسیر المیزان ، ج 16 )

    اگر فرشتگان زیر دست حضرت عزرائیل نبودند و تنها یک فرشته بود باز مشکلی ایجاد نمی شد زیرا تجرد وجودی او ایجاب می کند که دائره نفوذ عملش فوق العاده وسیع باشد زیرا یک موجود مجرد از ماده می تواند احاطه وسیعی نسبت به جهان ماده داشته باشد. همانطور که در حدیثی درباره فرشته مرگ ( ملک الموت ) از امام صادق ( ع ) نقل شده که هنگامی که پیامبر ( ص ) از احاطه او نسبت به جهان سوال کرد در جواب چنین گفت:

    این جهان و آنچه در آن است با تسلط و احاطه ای که خداوند به من بخشیده در نزد من همچون سکه ای است که در دست انسانی باشد که هر گونه بخواهد آن را می چرخاند. ( تفسیر نمونه ، ج 4 )


    برگرفته از:

    کتاب عزرائیل ، مأمور معذور / تألیف جابر رضوانی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #3
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    در توضیح آیه 61 سوره انعام ( تا هنگامی که یکی از شما را مرگ فرا رسد ، فرشتگان ما جانش بستانند در حالیکه کوتاهی نمی کنند ) ، باید گفت: آن ملک الموت و یارانش هستند که مدت پایان عمر بندگان را نمی دانند مگر آن که از جانب خداوند، گرفتن جان بندگان به آنها دستور داده شود. ( متشابه القرآن ، ج 1 )

    توضیح: حضرت عزرائیل و یارانش نمی دانند که یک شخص چقدر باید در دنیا زندگی کند و در چه زمانی باید از دنیا برود. علم آن در نزد پروردگار عالمیان است که هر وقت کاسه عمر بنده ای لبریز گردد، خداوند دستور گرفتن جان او را به عزرائیل و یارانش ابلاغ می فرماید و آنها نیز بنا بر فرمان الهی ، مأموریت خود را انجام می دهند.

    اسباط بن سالم گوید، به امام صادق عرض کردم : فدایت گردم آیا ملک الموت هنگام جان گرفتن، می داند جان چه کسی را می گیرد؟

    فرمود: نه ، بلکه از آسمان نامه ای می آید که جان فلان بن فلان را بگیر. ( کافی ، ج 3 )


    برگرفته از:

    کتاب عزرائیل ، مأمور معذور / تألیف جابر رضوانی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #4
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    ابن عباس گوید: از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: هنگامی که به آسمان ها برده شدم، به هر گروه از ملائکه ای که برخورد می کردم ، از علی بن ابیطالب سوال می کردند به طوریکه گمان کردم نام علی در آسمان ها از نام من مشهورتر است.

    چون به آسمان چهارم رسیدم ، ملک الموت را دیدم که به من گفت: ای محمد! خداوند هیچ مخلوقی را نیافریده مگر آن که جانش را من می گیرم مگر تو و علی که خداوند روح شما دو نفر را با قدرت خویش می گیرد. ( کنزالفوائد ، ج 2 )


    برگرفته از:

    کتاب عزرائیل ، مأمور معذور / تألیف جابر رضوانی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #5
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    رسول خدا (ص) فرمود: مردی را در خواب دیدم که ملک الموت برای گرفتن جانش آمده بود. پس نیکی به پدر و مادر آمده و مانع مرگ او شد. ( روضه الواعظین ، ج 2 )

    از حضرت علی (ع) روایت شده که فرمودند: شخص نیکوکار به پدر و مادر با خوشرفتاری و نیک کرداری خود زندگی می کند؛ همانا ملک الموت به صورت شخص نیکوکار می خندد و به صورت شخص عاق والدین ، ترشرو می باشد. ( مستدرک الوسائل ، ج 15 )

    حضرت رسول خدا (ص) می فرمایند: مرد نیکوکار به پدر و مادرش در کنار مردی که مورد عاق پدر و مادرش بود ، در حال احتضار بود.

    خداوند عزوجل به ملک الموت فرمود: ای ملک الموت، از عمر شخص مورد عاق چه مدت باقی مانده است؟

    گفت: سی سال.

    فرمود: آن مدت باقیمانده عمر را به عمر این شخص نیکوکار به پدر و مادر اضافه کن. ( مستدرک الوسائل ، ج 15 )


    برگرفته از:

    کتاب عزرائیل ، مأمور معذور / تألیف جابر رضوانی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #6
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    در فلسفه و عرفان . در متون فلسفی و عرفانی ، جبرئیل با مفاهیم و اصطلاحاتی همچون عقل و روح پیوند دارد. ابن سینا با بیان اینکه منظور از عقول ، ملائکة مقرب اند، در تبیین کیفیت وحی ، معتقد به اتصال رسول اکرم به عقل فعال و دریافت معارف از این طریق است. او فرشتة نازل کنندة وحی را روح القُدُس می خواند و آن را شریف ترینِ ارواح و نفس قدسی یا واسطه میان واجب و عقل اول معرفی می کند .
    شهاب الدین سهروردی نیز جبرئیل را در سیر نزولی عقول و کلمات الاهی ، آخرین کلمه و عقل دهم دانسته است . در اصطلاح فلسفة اشراق ، جبرئیل از جملة انوار قاهره و از بزرگ ترین آنان و صاحب طلسم نوع انسانی است.
    سهروردی پیدایش عالم عنصری و محسوس و نیز ارواح آدمیان را معلول فعل جبرئیل دانسته و علاوه بر بخشش حیات ، اعطای علم و فضیلت را نیز به او نسبت داده است. به نظر سهروردی جبرئیل یا روح القدس ، نفوس انسانی را از قوه به فعل می آورد و اگر انسانها استعداد لازم را در خود فراهم آورند، می توانند به او متصل شوند و از گنجینة علم و فضائل او بهره مند گردند. در این دیدگاه ، نسبتی که جبرائیل با نفوس انسانی دارد، به نسبت خورشید با چشم یا قلم با لوح تمثیل شده است . به این ترتیب ، جبرئیل واسطة وجود و منشأ معرفت نفوس انسانی است .

    ملاصدرا جبرئیل و روح القدس و عقل فعال را یکی دانسته است . از نظر او جبرئیل فرشتة هدایت است و در میان فرشتگان ، نقش برجسته ای در تکمیل نفوس دارد و به واسطة او علوم به نفوس و وحی به انبیا افاضه می شود. از نظر ملاصدرا ، جبرئیل در افاضه علم به انسانها، همه را برابر می داند و درجه و میزان کسب علوم و معارف ، به تفاوت استعدادها و قابلیتهای نفوس ــ که زمینه ساز ارتباط با جبرئیل یا عقل فعال است ــ بستگی دارد. به نظر ملاصدرا ، جبرئیل دو مَقام دارد که به تناسب آنها دو لقب به او داده شده است : مادامی که از آسمانِ تجرد و قرب ، نزول نیافته ، شایستة لقب «روح القدس » است و هنگامی که از آن مقام تنزل بیابد و در صورتی متناسب ، متمثل شود، تعبیر «روح » برای او به کار می رود .

    در متون عرفانی ، جبرئیل مبدأ حیات ، مظهر علم حق تعالی ، صورت متمثلة عقل ، موکَّل بر تحصیل علوم و تدبیر معاش و استاد رسل خوانده شده است ( رجوع کنید به ابن عربی ، الفتوحات المکیّة ، ج 3، ص 400؛ همو، فصوص الحکم ، ج 1، ص 138). او یکی از چهار فرشته ای است که قبل از قیامت ، و نیز یکی از هشت حاملی است که در هنگام قیامت ، عرش الاهی را حمل می کنند . به گفتة فناری مُقام جبرئیل در سدرة المنتهی است و آن مقام ، برزخی میان عالم طبیعتِ عنصری و عالم طبیعتِ کلیِ ثابت است که مختص است به عالم مثال و عرش و کرسی و آنچه مشتمل بر آنهاست ؛ از این رو، صورت جبرئیل که در آن مقام ظاهر شده مشتمل بر خواص چیزهایی است که فوق سدره و مادون آن است . جبرئیل ناقل کلمة الاهی است که گاهی فعلی و گاهی قولی است . انتقال کلمة الاهی به مریم سلام اللّه علیها و تولد عیسی علیه السلام از نوع اول است و به همین اعتباربه او روح القدس گفته می شود، اما روح الامین ، لقب او به اعتبار دوم (قولی ) است . به عقیدة ابن عربی ( فصوص الحکم ، ج 1، ص 140)، چون جبرئیل به صورت بشر نزد مریم متمثل شد، عیسی نیز به صورت انسان متولد شد.

    سیدحیدر آملی به اعتباری جبرئیل را همان عقل اول دانسته است اما به اعتقاد جیلی خدا جبرئیل را از عقل اول که همان روحانیت حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم است ، در ازل خلق کرد و به این سبب ، رسول اکرم پدر جبرئیل و اصلِ همة عالم است . به همین دلیل در شب معراج ، جبرئیل که فروتر از رسول اکرم است ، از ادامة عروج به مراتب بالاتر باز ماند. او معتقد است که «حقیقت محمدیه » یا «روح »، اشرف فرشتگان و برترینِ موجودات است و بسیاری از ملائک و از جمله جبرئیل ، صورتی از وی و مخلوق اویند.


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/