نقش آينده نگرى در پيروزى
اَلظَّفَرُ بِالْحَزْمِ
پيروزى با دورانديشى و آينده نگرى به دست مى آيد
بر چكاد انديشه
اَعْقَلُ النّاسِ اَنْظَرُهُمْ فِى الْعَواقِبِ
عاقل ترين مردم كسى است كه بيشتر در عاقبت كارهايش بينديشد
ثمره آينده نگرى
مَنْ راقَبَ الْعَواقِبَ سَلُمَ مِنَ النَّوائِب
آن كه در عاقبت كارها دقيق شود از گرفتارى ها مصون مى ماند
تو نيكى مى كن و در دجله انداز
اَحْسِنُوا فى عَقَبِ غَيْرِكُمْ تُحْفَظُوا فى عَقَبِكُمْ
در حـق بـازمـانـدگـان ديـگـران نـيـكـى كـنـيـد تـا شـمـا را در نسلهاى آينده تان پاس دارند
لذت ها و عواقب آن ها
اُذْكُرُوا انْقِطَاعَ اللَّذَّاتِ وَ بَقَاءَ التَّبِعَاتِ
زودگـذر بـودن لذّتـهـا [ى نـامـشـروع ] و مـانـدگار بودن بازتاب آن را همواره به ياد داشته باشيد
نكن كارى كه باز آرد پشيمانى
لا تُغْلِقْ باباً يُعْجِزُكَ افْتِتاحُهُ
هرگز درى را كه از باز كردنش وامى مانى ، به روى خودت مبند
لزوم پيشگيرى
اِيّاكَ وَ ما يُعْتَذَرُ مِنْهُ
از انجام كارى كه عذرخواهى و شرمسارى تو را در پى دارد، بپرهيز.
رعايت اصل هوشيارى اَلْحـَذَرَ مـِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ، فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّما قارَبَ لِيَتَغَفَّلَ، فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَاتَّهِمْ فى ذلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ
از دشمن خود پس از آشتى بپرهيز كه بسا دشمن به نزديكى گرايد تا غفلتى يابد ـ و كمين خود بگشايد ـ پس دور انديش شو! و به راه خوش گمانى مرو
ارزش دورانديشى
اَلْحَزْمُ بِضاعَةٌ دورانديشى سرمايه است
نشانه دورانديشى
اَلْحازِمُ مَنْ لا يَشْغَلُهُ النِّعْمَةُ عَنِ الْعَمَلِ لِلْعاقِبَةِ.
ِ.(59)
دورانـديـش كـسـى اسـت كـه نـعـمـت او را از پـرداخـتـن بـه عمل براى آخرت بازندارد
فرجام دورانديشى
مَنْ نَظَرَ فِى الْعَواقِبِ سَلِمَ
هر كس در عاقبت كار بينديشد سالم مى ماند
منشاء تدبير
اَلْحَزْمُ بِإِجالَةِ الرَّاءْىِ وَالرَّاءْىُ بِتَحْصينِ الاسرار
دورانديشى در به كار انداختن انديشه است و انديشه به نگهدارى اسرار
به عاقبت خويش بينديش
اِسْعَ فى كَدْحِكَ وَ لا تَكُنْ خازِناً لِغَيْرِكَ
سـعـى در انـجـام عـمـل بـراى خـود داشـتـه بـاش و خـزانـه اى بـراى مال دنياى ديگران مباش (جمع كنى و براى ديگران بگذارى)