می‌گویند یا به شدت شجاع است یا وقیح! به شدت صادق است یا ظالم! «مردی با سه همسر» با همین عنوان ساده و پرمغز(!) مشهور‌ترین چهره هفته‌های اخیر بود. البته الان از این که در تلویزیون آن حرف ها را زده پشیمان است

هیچکس متوجه نمی‌شود که چرا شما به تلویزیون رفتید؟ هدفتان چه بوده؟ گویا پیامد‌های خیلی بدی هم داشته برای شما!
من کاملاً معتقدم که یک کار فرهنگی کردم به خاطر خدا این کار را کردم. نامردی همه جا را برداشته، حتی بین دوستان خودم. ولی من این کار را نکردم. من کاملاً رو بودم و این طوری خودم را ارضا کردم و به این صورت ذهنم مشغول شده. هم برای کمک کردن به دیگران و هم کمک به خودم. ولی نامردی‌های زیادی در این روز‌ها دیده‌ام.

دل پری دارید‌ها!
خلاف شرع که نکردم... اگر هم ازدواج کردم، برای این بوده که به انحراف کشیده نشوم. چون مشکلاتی داشتم که از این طریق آنها را حل کردم.

حالا این نامردی‌ها و نامرادی‌های چه بود؟
راستش را بخواهید، خیلی سنگین برای من تمام شد. همه یک جور‌هایی در مورد من حرف می‌زدند، چه خوب، چه بد. ولی من دوست نداشتم این اتفاق بیفتد.

به‌هرحال هر موضوعی چه کوچک و چه بزرگ وقتی رسانه‌ای می‌شود. باز خورد‌هایی هم دارد.
بله البته. ولی من نمی‌دانستم چون تجربه‌ای نداشتم. فکر نمی‌کردم این اتفاق بیفتد. فکر می‌کردم به آنهایی که زن دارند و می‌روند خلاف جهت زندگی، این کار را انجام می‌دهند و به انحراف و اینها کشیده می‌شوند، یک راه‌حل نشان بدهم. می‌خواستم بگویم اگر این کار را انجام دهید بهتر است،‌ حتی راحت‌تر هستند؛ خوش هم می‌گذرد. حالا نظر شما چیست.

نظر من؟! این کاری که شما کردید خلاف شروع نبوده ولی در عرف فعلی هم کار پسندیده‌ای نیست. شاید حتی رسانه‌ای کردنش هم درست نبوده باشد.
خب چرا در عرف نیست؟ باید طوری باشد که اگر خواستی پنج تا زن هم بگیری، راحت باشی.

آقا جان، اسلام هم چهار تایش را مجاز دانسته!
خب بله. اگر به من باز هم فشار آی و مشکل دیگری پیش بیایید، یکی دیگر هم می‌گیرم!

اجازه دهید موضوع را باز کنیم؛ این مشکلات و فشار‌هایی که می‌فرمایید چه بوده؟ روانی یا جنسی؟
اولین آنها بچه است. همسر اولم بچه‌دار نمی‌شد. مجبور شدم دوباره ازدواج کنم. البته با رضایت کامل همسر اول؛ حتی با رضایت‌نامه کتبی او. ما اصلاً مشکلی با هم نداشتیم. همسر دوم خیلی مادی بود و اصلاً با من نساخت. برای همین هم زن سوم را گرفتم.

یعنی چه؟ یعنی چون همسر دومتان خیلی اهل مادیات بود. مجبور شدید سه باره زن بگیرید؟
بله. پدر من را در آورد! چون تمام این حرف‌ها را به خودش هم گفته‌ام می‌گویم. الان هم هر سه تایشان هستند و راحت در حال زندگی هستیم. هیچ کم‌وکسری‌ای هم هیچ کدامشان ندارند. تمام زندگی‌شان هم کاملاً مساوی است. کاملاً تأمین‌شان می‌کنم.

برخورد فامیل و آشنا چه بود؟
خیلی بد! خیلی بد. یکی از خانم‌های فامیل گفت «حالا همه عالم و آدم باید بفهمند تو سه تا زن داری؟» گفتم مگر عیبی دارد؟ گفت «این کارت روی شوهران ما تأثیر می‌گذارد»

خب راست گفته! کار شما روی خیلی‌ها تأثیر می‌گذارد. چون رسانه‌ای است و تأثیر‌گذاری عمومی.
به نظر من چرخاندن یک زندگی شق‌القمر است، چه برسد به سه تا زندگی معلوم نیست من چطور توانسته‌ام برای همین هم خیلی از افراد فقط دوست دارند همه چیز‌شان مخفی باشد و اصلاً رو نمی‌کنند ولی من جراتش را دارم.

حرف دیگری دارید برای تبرئه خودتان؟
فکر می‌کنید دارم خودم را تبرئه می‌کنم؟! من کار خلافی نکرده‌ام که تبرئه کنم. اصلاً چرا من باید مورد تهاجم خانم‌ها و آقایان قرار بگیرم؟ اگر می‌دانستم این همه پیامد برای من دارد، اصلاً این کار را نمی‌کردم.