ناهيد

ناهيد در اوستا به صورت ānāhitā آمده است .نام يکي از ايزدان دين زرتشتي که يشت پنجم يعني آبان يشت به نام اوست. اناهيتا يا ناهيد ،ايزد آب است و در اوستا به صورت دوشيزه اي بسيار زيبا ، بلند بالا و خوش پيکر توصيف شده است.(معين،1377،ص2102)

نام اناهيتا مرکب است ار «ا» نفي و «اهيته» به معني آلوده که روي هم رفته يعني ناآلوده،پاک. اين کلمه در اوستا صفت ايزدي است مادينه که نگهبان آب است و مخفف آن ناهيد مي باشد. بعدها ناهيد و اناهيد را به ستاره ي زهره يعني همان ستاره ي زيبايي که روميان عنوان الهه ي وجاهت بدان داده اند (venūs ) اطلاق کرده اند .

ناهيد نام ديگر کتايون همسر گشتاسب که دخت قيصر روم بود و مادر اسفنديار و پشوتن نيز گفته شده است. اما دکتر صفا در يادنامه ي دقيقي مي نويسد که ناهيد بنابر داستاني که از عشقبازي گشتاسب در شاهنامه آمده دختر قيصر بوده ولي در متون پهلوي و اوستايي هوتوس از خاندان نوذر و از نسل کيان بوده است و به نظر مي رسد اين داستان به اواخر عهد ساساني باز گردد.

همچنين ناهيد دختر فيلقوس و همسر داراب شاه ايران نيز معرفي شده است. در شاهنامه مي خوانيم که چون داراب فيلقوس رومي را شکست داد او پيشنهاد دوستي داد و داراب نيز دخترش ناهيد را خواستگاري کرد. پس داراب بعد از ازدواج با ناهيد از بوي دهانش در رنج بود . پزشکان او را در مان کردند اما کام او را سوزاندند و داراب را ديگر مهري بر او نبود . ناهيد به روم نزد پدر بازگشت و باردار بودنش را پنهان داشت. چون فرزندي به دنيا آمد قيصر وانمود کرد که فرزند اوست و او را اسکندر نام نهادند.

اسکندر باليد و بر داراب غلبه يافت و روشنک را به زني گرفت. ناهيد را به نزد خود خواست و او را هديه هاي فراوان داد . ناهيد پس از مرگ زود هنگام اسکندر به اسکندريه شتافت و سوکواري ها کرد.(رستگار فسایی،همان،1051-1049)


نویسنده: فروغ شمسیان