اين شيوه جديد زندگى در عين حال كه تغيير و پيشرفت را مورد توجه قرار داد، به قانون مدوّن موسوى نيز وفادار بود. عهد كبير (نگاه كنيد به نِحِميا باب‏9) - كه مى‏توان آن را اولين قانون اساسى جهان دانست - صرفاً يك اعلاميه تشريفاتى حاكى از ملزم بودن مردم به رعايت تمامى احكام تورات نبود، بلكه پذيرش بسيارى از دستورعمل‏ها و آداب ديگر را نيز اعلام مى‏داشت. اعضاى مجمع كبير، اينك با وظيفه تهيه الگوهاى ثابت رفتارى در بسيارى از حوزه‏ها روبه‏رو بودند، كه پيش از اين به تشخيص افراد، واگذار شده بود. بر اين اساس، آنان آيين عبادى منظمى را به وجود آوردند. شِمُونِه عِسرِه(20) (بركت‏هاى هجده‏گانه) دعاى اصلى آيين عبادى يهودى تا زمان حاضر، مانند دعاهاى ديگر و آداب مختلف، در اصل، ساخته مجمع كبير است.
كاتبان به مسائل ايمانى نيز توجه داشته‏اند. مى‏توان مدعى شد كه در ايام باستان و حتى در دوره معبد اول، هيچ تقرير دقيقى از اين موضوع‏ها وجود نداشت و آنها به عنوان بخشى از سنت عمومى، بدون تأكيدى خاص، از يك دوره به دوره‏اى ديگر منتقل مى‏شدند. با وجود اين، انبيا و مكاتب نبوى، يا به گفته كتاب مقدس، پسران انبيا كانون‏هاى مطالعه و تأمل بودند. اما در دوره مجمع كبير، نبوت خاتمه يافت و نهاد ياد شده با وظيفه‏اى ديگر، [يعنى‏] انتقال ميراث معنوى انبيا به نسل جديد، روبه رو شد. بخش‏هايى از اين ميراث معنوى در آيين عبادى و دعاهايى كه كاتبان نوشته‏اند، جاى گرفت و جنبه‏هايى از آن نيز در تفسيرهاى شريعت مكتوب منعكس شد. بخش‏هاى ديگر اين ميراث كه سرشتى عرفانى داشت، درقالب درس‏هاى جداگانه و تا حدى به طور سرى و مخفيانه، تدريس مى‏شد وبعداً درموضوع مَعَسِه بِرِشيت(21) (قانون‏خلقت) ومَعَسِه‏مِركاوا(22) (تدبير الهى) كه بخش آخر از آيين قَبالا را تشكيل مى‏دادند، وارد شد.