مجمع كبير هم‏چنين، وظيفه صدور دستورعمل‏هاى بى‏شمار جديد را، براساس نيازى كه مطرح مى‏شد، برعهده داشت. بايد يادآور شد كه جامعه يهوديان در يهوديه(15)، در آغاز دوره معبد دوم از لحاظ تركيب [جمعيتى‏] و ساختار، تفاوت فراوانى با جامعه دوره معبد اول داشت. جمعيت يهوديه از گروهى از بازگشتگان از تبعيد بابلى(16) و باقى‏مانده جمعيت بومى مقيم آن‏جا تشكيل مى‏شد. آثار تقسيم‏بندى‏هاى قديمى و قبيله‏اى با اين‏كه هنوز باقى بود، ديگر اهميت زيادى نداشت. املاك ديگر آن تقسيم‏بندى گذشته را نداشتند. كاهنان و لاويان نيز نمى‏توانستند در همه شهرهايى كه زمانى متعلق به آنها بود، ساكن شوند. حتى معبد، دقيقاً مطابق با نقشه معبد اول ساخته نشد و بسيارى از قسمت‏هاى آن را نداشت. برجسته‏ترين چيزى كه در معبد جديد وجود نداشت، تابوت عهد(17) بود. در مجموع، حكومت تغيير كرده بود؛ به جاى نظام پادشاهى كه در دوره معبد اول حاكميت داشت، اينك كانون قدرت سياسى به تدريج از نجيب زاده‏هاى نسل پادشاهى به كاهن اعظم و شوراى حكيمان(18) كه بعدها به سنهِدرين(19) مبدّل شد، در حال جابه‏جايى بود. تمام اين‏تحولات مستلزم صدها دستورعمل ومصوبه جديد براى تنظيم حيات فرهنگى ودينى بود