تلمود با مسائل انتزاعى و كاملاً غيرواقعى، با همان شيوه برخورد با معمولى‏ترين وقايع در زندگى روزمره روبه‏رو مى‏شود. در عين حال، در پرهيز از اصطلاحات انتزاعى موفق است. با آن كه مبتنى بر اصول سنت و انتقال حجّيت از نسلى به نسل ديگر است، اشتياق آن به طرح سؤال و بازانديشى درعهد وديدگاه‏هاى مسلّم وپذيرفته شده و يافتن علل اساسى، بى‏نظير است. در روش بحث تلاش مى‏كند تا به باريك‏بينى‏هاى رياضى نزديك شود؛ با اين حال از كاربرد نمادهاى رياضى يا منطقى مى‏پرهيزد.
بهترين راه براى شناخت و درك تلمود، تحليل اهداف نويسندگان و گردآورندگان آن است. هزاران دانشمندى كه عمر خويش را در مجادله و گفت‏وگو در صدها مركز كوچك و بزرگ آموزشى صرف كردند، چه هدفى داشتند؟ پاسخ اين پرسش را بايد در نام اين اثر يافت: تلمود، يعنى مطالعه و يادگيرى. تلمود تجسّم مفهوم بلند ميصواىِ تلمود تورا(4)، تكليف شرعى يادگيرى و مطالعه تورات، دانش‏اندوزى و خردورزى است، تحصيلى كه خود، هدف تلمود و پاداش آن است. در اين باره يكى از حكيمان تلمودى كه از او چيزى جز نام و اين كلمه قصار براى ما باقى نيست، گفته است:
آن را بارها و بارها زير و رو كنيد؛ چون همه چيز در تورات آمده است. آن را در زندگى لحاظ كنيد و با آن، پا به سن بگذاريد و هيچ‏گاه آن را به كنار ننهيد؛ چون هيچ ارزش بالاترى وجود ندارد