خلاصهي عبارت Enterprise Resource Planing است، كه در آن مهمترين كلمه Enterprise است. اين گونه از نرمافزارها ميكوشند تمام بخشها و عمليات داخل يك موسسه را در يكي سيستم يكپارچه كامپيوتري بگنجانند. بخشهاي مختلف (مالي، انبار، فروش و ...) ممكن است سيستمهاي كامپيوتري جداگانه خاص خودشان را داشته باشند، كه براي انجام كارهاي خاص آنها بهينهسازي شدهاند. ولي ERP همهي آنها را در قالب يك نرمافزار يكپارچه كه از يك پايگاه داده واحد استفاده ميكند، يكجا مينمايد. اينطوري بخشهاي مختلف ميتوانند اطلاعات را به اشتراك بگذارند و با هم ارتباط داشته باشند.
چطور ERP باعث بهبود عملكرد موسسه ميشود؟
مهمترين ارزشي كه ERPها ايجاد ميكنند، بهبود روشي است كه موسسه سفارشهاي مشتري را دريافت كرده آنها را پردازش مينمايد. ERP سفارش مشتري را ميگيرد و مسيري نرمافزاري براي تكميل اين فرم سفارش و طي شدن مراحل مختلف آن به صورت اتوماتيك فراهم ميكند. اين روياي ERP است، ولي واقعيت كمي خشنتر است.
مشكل اصلي
مردم دوست ندارند تغيير كنند، و ERP از آنها ميخواند روش كارشان را عوض كنند. اين دليل سخت بودن كسب مزاياي ERP است. خود نرمافزار اهميت بسيار كمتري از صورت گرفتن تغييرات در روند كار موسسه دارد. اگر نرمافزاري تهيه و نصب كنيد، بدون آنكه تغييري در روند كار افراد موسسه خود ايجاد نماييد، ممكن است هيچيك از مزاياي ERP را بدست نياوريد، و حتي برعكس، ممكن است نرمافزار جديد باعث كندتر شدن كار آنها شود.
انجام يك پروژه ERP چقدر طول ميكشد؟
نصب يك ERP كار چندان سادهاي نيست. اگر فروشنده نرمافزار ادعا ميكند در مدت كوتاهي مثل سه يا شش ماه سيستم جديد را را راهاندازي خواهد كرد، نبايد گول بخوريد. كاري كه در چنين زمان كوتاهي انجام شود حتما ناقص است: يا موسسه خيلي كوچك بوده، يا پيادهسازي ERP به بخش كوچكي از موسسه محدود شده، و يا آنكه موسسه فقط از امكانات مالي ERP استفاده مينمايد (كه در اين صورت ERP چيزي بيشتر از يك برنامه حسابداري خيلي گران نيست). براي آنكه ERP درست بكار گرفته شود، حتما بايد تغييراتي در وظايف و روند كار كاركنان موسسه ايجاد شود، و اين كاري سخت است. در غير اين صورت، اگر روند كار تغيير نكند، به آن معني است كه روشهاي مورد استفاده در موسسه شما كاملا عالي بودهاند، كه در اين حالت شما دليلي براي فكر كردن دربارهي ERP نداريد. انتقال به يك سيستم ERP به طور متوسط بين يك تا سه سال طول ميكشد، ولي مهمترين مسالهاي كه بايد مورد توجه قرار بگيرد اين نيست. مساله اصلي اين است كه شما چرا به ERP احتياج داريد و چطور از آن براي بهبود كارتان استفاده ميكنيد.
ERP چه چيزهايي را اصلاح ميكند؟
پنج دليل اصلي براي استفاده از ERP ها وجود دارد:
• يكپارچه كردن اطلاعات مالي
• يكپارچه كردن اطلاعات سفارش مشتري
• استاندارد كردن وسرعت دادن به فرآيند توليد
• كاهش اسناد كاغذي
• استاندارد كردن اطلاعات منابع انساني
هزينههاي پنهان ERP
اغلب موسساتي كه نرمافزارهاي ERP را بكار گرفتهاند معترفند كه هزينههاي مهمي ناديده يا دستكم گرفته شدهاند. مواردي كه بيشتر باعث كسري بودجه در پروژههاي ERP ميشوند اينهايند:
1) آموزش
اين مهمترين هزينهاي است كه ناچيز انگاشته ميشود. هزينهي آموزش از آن رو زياد ميشود كه كاركنان مجبورند يك مجموعه فرآيند تازه را بياموزند، نه يك نرمافزار جديد را. به همين دليل هم موسسات آموزشي بيروني نميتوانند كمكي به شما بكنند و بايد براي ايجاد يك برنامهي آموزشي اختصاصي براي كاركنان خود آماده باشيد.
2) يكپارچه سازي و تست
تست و آزمايش اتصال بين ERP و ابزارها و برنامههاي ديگري كه به طور موردي در موسسات مختلف وجود دارند، ممكن است يكي ديگر از هزينههاي دستكم گرفته شده باشد. اين ميتواند از موارد عمده (مثل سيستمهاي تجارت الكترونيك و يا زنجيرهي پشتيباني) تا موارد جزيي (مانند ابزارهاي خواندن باركد و محاسبهي ماليات) را شامل شود. همهي اين موارد بايد با ERP ارتباط برقرار نمايند. اگر فروشندهي ERP راهحلهايي براي اين مشكلات ارائه نكند، ناچار ميشويد خود ملحقاتي براي اين موارد ايجاد نماييد. تست يكپارچه سازي ERP بايد برپايهي فرآيند باشد (Process-oriented). كهنهكارها توصيه ميكنند به جاي ايجاد دادههاي الكي و حركت دادن آنها بين اجزاي نرمافزار، يك سفارش واقعي را روي سيستم آزمايش كنيد: از نقطهي شروع سفارش تا ارسال آن و دريافت رسيد، و ترجيحا هم با مشاركت خود كاركنان موسسه و ايفاي وظايفشان در مراحل انجام اين سفارش.
3) اهلي كردن (Customization)
ملحقاتي كه دربارهشان صحبت شد تنها شروع هزينههاي يكپارچه سازي ERP هستند. چيز پرهزينهتر (كه در صورت امكان بايد از آن اجتناب هم كرد) اهلي كردن خود برنامهي ERP و سازگار كردن آن با موسسه است. اين اتفاق وقتي ميافتد كه برنامهي ERP همهي نيازهاي تجارت شما را برآورده نسازد و شما تصميم بگيريد نرمافزار را دستكاري كنيد. در اين صورت شما با آتش بازي ميكنيد! اهلي كردن ممكن است همهي اجزاي ERP را متاثر نمايد، چون آنها با هم مرتبطند. در اين صورت ارتقاي ERP هم كابوس ديگري خواهد بود، چون بايد همهي مراحل اهلي سازي را براي نسخهي جديد تكرار كنيد. ممكن است كار كند، ممكن است كار نكند. به هر حال فروشنده نرمافزار به شما كمك نخواهد كرد. شما بايد افرادي را براي اهلي سازي استخدام كنيد و هميشه آنها را براي نگهداري سيستم حفظ كنيد.
4) تبديل دادهها
انتقال اطلاعاتي چون ركوردهاي مشتريان و تهيهكنندگان، دادههاي طراحي محصول و مانند اينها از سيستم قديمي به سيستم جديد كاري هزينهبر است. در بسياري از سيستمهاي قديمي اطلاعات بدرد نخور زيادي جمع شده است، كه موقع انتقال به سيستم جديد دردسر ساز ميشود. حتي دادههاي تميز هم ممكن است براي هماهنگ شدن با تغيير فرآيندها در ERP مشكلاتي داشتهباشند.
5) تحليل دادهها
خيلي وقتها دادههاي ERP براي پردازش و تحليل شدن بايد با دادههاي سيستمهاي خارجي تركيب شوند. كساني كه نيازهاي تحليلي زيادي دارند بايد هزينهي يك انبارهي دادهاي (Data warehouse) را در بودجهي ERP پيشبيني كنند. اين امر دشواريهاي خاص خودش را دارد: به روز كردن همهي اطلاعات ERP در انبارهي داده به طور روزانه كار سختي است و ERP ها براي مشخص كردن اينكه چه دادههايي در طول هر روز تغيير كرده كمك چنداني نميكنند. نتيجه اينكه آدمهاي عاقل قبل از تنظيم بودجه همهي نيازهاي تحليليشان را ميسنجند.
6) مشاوره تا بينهايت
در مواقعي كه تحويل سيستم ERP با موفقيت انجام نميشود، هزينههاي مشاوره سر به فلك ميگذارند. براي پيشگيري از اين مشكل بايد در هنگام آموزش كاركنان اهدافي قابل اندازهگيري مشخص و به مشاور ابلاغ شود.
7) جايگزيني نيروها
موفقيت يك پروژه ERP به مقدار زيادي بستگي به نيروهاي با تجربهي آن دارد. از دست دادن اين نيروها ميتواند هزينههاي جانبي براي پروژه ايجاد كند.
8) تيم پيادهسازي نميتواند متوقف شود
خيلي از موسسات پياده سازي يك ERP را با انجام پروژههاي ديگر نرمافزاري مشابه ميدانند. آنها انتظار دارند وقتي كه نرمافزار نصب شد، كار تيم سازندهي آن تمام شود. ولي اين اتفاق دربارهي نميافتد. كساني كه ERP را پيادهسازي كردهاند براي موسسه بسيار با ارزش خواهند بود، چون آنها به دليل درگير بودن با ERP موسسه، دربارهي فرآيندهاي كاركنان بيشتر از خود آنها ميدانند. موسسات نميتوانند تيم پروژه را مرخص كنند، چون پس از ساخت نرمافزار كارهاي زياد ديگري باقيميماند. فقط نوشتن گزارشها يكسالي طول ميكشد. متاسفانه موسسات كمتر براي آشفتگي پس از ERP برنامهريزي ميكنند و آنرا در بودجه خود منظور نمينمايند.
9) انتظار برگشت سرمايه (ROI)
از جمله اشتباهات بازمانده از روشهاي سنتي مديريت پروژههاي نرمافزاري اين است كه موسسه انتظار دارد به محض نصب نرمافزار، از ارزش افزودهي ناشي از آن بهرهمند شود، و تيم نرمافزار هم منتظر يك دوره استراحت و شايد هم تشويق است. هيچكدام از اين انتظارات در ERP برآورده نميشوند. اغلب سيستمها تا زماني كه مدتي كار نكنند و اثر خود را بر فرآيند تجاري سيستم نگذارند، ارزش خود را نشان نميدهند. و تيم نرمافزار هم تا وقتي كه تلاشهايش به نتيجه نرسد پاداشي نميگيرد.
10) دورهي افسردگي پس از ERP
اغلب اوقات ERP ها پس از نصب باعث اختلالاتي در موسسه ميشوند. نتايج يك بررسي نشان ميدهد يك چهارم موسساتي كه از ERP استفاده كرده بودند تصديق ميكنند كه پس از شروع بكار ERP دچار كاهش كارايي شدهاند. درصد حقيقي مسلما بيش از اين است. دليل اصلي كاهش كارايي اين است كه همهي كارها به شكلي متفاوت با قبل انجام ميشوند. وقتي افراد نميتوانند كارهايشان را با روشهاي متداول انجام دهند و هنوز هم به روش جديد تسلط ندارند، تجارت موسسه دچار تشنج ميشود.
چرا پروژههاي ERP اغلب شكست ميخورند؟
مهمترين دليلش همان است كه پيش از اين هم گفته شد. ERP روند كار افراد را در تمام موسسه دگرگون ميكند. اگر كاركنان در هر يك از بخشها با اين امر كه روشهاي جديد بهتر از روشهاي قبلي هستند موافق نباشند، در مقابل استفاده از نرمافزار مقاومت ميكنند، يا از بخش IT ميخواهند كه نرمافزار را طوري تغيير دهد كه با روش كار فعليشان منطبق شود. اين جايي است كه پروژه ERP زمين ميخورد. اينجاست كه جنگي سياسي بر سر اينكه نرمافزار چطور كار كند درميگيرد. بخش IT بودجه بيشتري مصرف ميكند تا خواستههاي افراد صاحب نفوذ موسسه را تامين كند. اين اهلي سازي نرمافزار را ناپايدار (Unstable) و نگهداري آن را سختتر ميكند. ريشهي اغلب قصههاي وحشتناكي كه در مطبوعات دربارهي ERP ها ميخوانيد در تغييراتي است كه موسسه در هستهي اصلي ERP ايجاد كرده تا آن را منطبق بر روشهاي كاري خود كند. چون ERP بيشتر فعاليتهاي موسسه را پوشش ميدهد، يك خرابي در نرمافزار ميتواند كار كل موسسه را مختل كند.
ولي بخش IT ميتواند در بيشتر موارد اشكالات را برطرف كند، و كمتر موسسهي بزرگي ميتواند از اهلي سازي اجتناب نمايد. چون هر تجارتي ويژگيهايي دارد كه سازنده نرمافزار در هنگام ساخت نميتوانسته آنها را پيشبيني كند. اشتباهي كه موسسات مرتكب ميشوند اين است كه تصور ميكنند تغيير عادات كاركنان آسانتر از اهلي كردن نرمافزار است. اين طور نيست. مقاومت دروني موسسه در برابر تغيير يكي از دلايل متداول شكست پروژههاي ERP است.
اگر اين مسائل هم حل شوند، باز هم نصب برنامهاي به پيچيدگي يك ERP دشواريهاي زيادي دارد. تنظيم سوييچهاي ERP براي آنكه با نيازهاي موسسه منطبق شود، نياز به درك عميقي از روند عمليات فعلي دارد؛ عملياتي كه پس از تنظيم ERP بازسازي خواهد شد.
روشهاي اجراي پروژهي ERP
سه روش متداول براي نصب يك ERP وجود دارد:
انفجار بزرگ (The Big Bang)- اين روش بلندپروازانهترين و سختترين راه ايجاد يك ERP است. در اين روش موسسه يكباره همهي سيستمهاي قديمي خود را كنار ميگذارد و يك سيستم ERP واحد در تمام موسسه راه مياندازد. هرچند روزگاري اين روش بر ايجاد ERP ها حكمفرما بود، امروز كمتر از آن استفاده ميشود. واداشتن همه به پذيرش سيستم جديد به طور يكدفعه و همزمان كاري مهيب است، چون سيستم جديد هيچ مدافعي ندارد. هيچكس در موسسه تجربهي كار با آن را ندارد، بنابراين هيچكس اطمينان ندارد كه سيستم جديد كارش را درست انجام ميدهد.
راهبرد انتخابي (Franchising Strategy)- اين روش به شركتهاي بزرگ توصيه ميكند خيلي از فرآيندها را بين بخشهاي مختلف به اشتراك نگذارند، بلكه در هر بخش نسخهي مجزايي از ERP نصب شود و تنها از طريق برخي فرآيندهاي خاص (مانند نگهداري اطلاعات مالي) در همهي موسسه مشترك باشند. اين متداولترين راه است. در اين حالت هر بخش از موسسه نسخهي خاص خودش از ERP را دارد كه سيستمي جدا با پايگاه دادهاي جداست. اين سيستمها تنها از طريق به اشتراك گذاشتن اطلاعات لازم براي بدست آوردن تصويري كلي از كار همهي واحدهاي موسسه (مثلا سود واحدهاي مختلف) به هم مربوط ميشوند، يا از طريق فرآيندهايي كه در همهي بخشها تقريبا يكسان هستند (مثلا مديريت منابع انساني). در اين روش ابتدا يكي از بخشها كه صبر و حوصله بيشتري دارد و درصورت پيش آمدن اشكل به اصل تجارت ضربه نميزند، براي راه اندازي يك سيستم آزمايشي انتخاب ميشود و پس از رفع نقايص ERP در اين بخش، كار روي بخش هاي ديگر آغاز ميشود. برنامهريزي براي اين روش بلند مدت است.
فروكوفتن (Slam Dunk)- در اين روش ERP فرآيند طراحي را ديكته ميكند، و تمركز تنها روي تعداد كمي از فرآيندهاي كليدي (مانند آنهايي كه در مدل مالي سيستم هستند) است. اين روش بيشتر براي موسسات كوچكي مناسب است كه ميخواهند با ايجاد ERP رشد كنند. در اين روش هدف راهاندازي سريع ERP است، و جدا شدن از روشهاي پيچيده ي مهندسي مجدد، با استفاده از فرآيندهاي بقچهبندي (Canned) شدهي ERP. موسساتي كه ERP را اينگونه به خدمت گرفتهاند نميتوانند ادعا كنند برگشت سود زيادي از سيستم جديد بردهاند. اغلب آنها از اين سيستم به عنوان زيربنايي براي كوششهاي بعدي استفاده ميكنند. چنين سيستمي فقط كمي از سيستمهاي قديمي بهتر است، چون كاركنان را وادار به تغيير هيچيك از عادات قديميشان نميكند.
چطور ERP با تجارت الكترونيك سازگار ميشود؟
همه براي حملهي تجارت الكترونيك آماده نبودند. برنامههاي ERP پيچيدهاند و براي استفادهي عمومي ساخته نشدهاند. آنها فرض ميكنند كساني كه سفارشها را پيگيري ميكنند فقط كاركنان موسسه شما هستند كه براي استفاده از اين سيستم آموزش ديدهاند. اما اكنون مشتريان و كارپردازان شما هم خواستار دسترسي به همان اطلاعات از طريق وب سايت شما هستند (چيزهايي مثل وضعيت سفارش، فاكتور و ...). اين يعني بخش IT بايد دو كانال جديد براي دسترسي به ERP ايجاد كند: Business-to-Consumer و Business-to-Business. فروشندگان سنتي ERP مشغول تلاشي سخت براي ايجاد ايين قابليتها در محصولاتشان هستند.
يكي از مهمترين مشكلات يكپارچه سازي ERP و تجارت الكترونيكي اين است كه اينترنت هيچوقت نميايستد. برنامههاي ERP بزرگ و پيچيده هستند و به نگهداري احتياج دارند. وصل كردن مستقيم سايت وب به ERP راه خوبي نيست، چون باعث ميشود در مواقعي كه ERP براي نگهداري و تعميرات غير فعال است، وب سايت هم كار نكند. اغلب كهنهكاران تجارت الكترونيك ارتباط بين ERP و تجارت الكترونيك را طوري ميسازند كه قابل انعطاف باشد و در مواقعي كه ERP براي تعميرات و نگهداري غير فعال است، برنامه تجارت الكترونيك به كارش ادامه دهد.
براي حل مشكلات اين ارتباط، نرمافزارهاي ميانافزار (Middleware) و EAI ايجاد شدهاند. اين ابزارها نقش مترجم را ايفا ميكنند، يعني اطلاعات را از ERP ميگيرند و آن را به فرمتي تبديل ميكنند كه نرمافزار تجارت الكترونيك بتواند از آن استفاده كند.
ERP (برنامه ريزي منابع سازماني) چيست ؟ کلمه ERP در اصل مخفف واژگان Enterprise Resource Planning يا سامانه تخصيص منابع سازمان است که طيف وسيعي از فعاليتهاي مختلفي را که به بهبود عملکرد سازمان منتهي مي شود در بر دارد. ERP توسط برنامه هاي کاربردي که شامل چندين زيربرنامه کاربردي ديگر است پشتيباني مي شود بطوريکه فعاليتها را در گستره واحدهاي عملياتي سازمان يکپارچه مي سازد. اين فعاليتها مي تواند بازه وسيعي از مديريت توليد، خريد قطعات، کنترل موجودي انبار، ارسال مواد به واحدهاي توليدي تا ردگيري سفارشات را شامل شود. ERP همچنين مي تواند زير برنامه هاي کاربردي در زمينه مديريت مالي و مديريت منابع انساني سازمان را هم در بر داشته باشد.
تعريف ERP سيستمي است که داراي اهداف، اجزا و محدوده مشخص و معيني است. در ادامه ERP را بر حسب هر يک از اين جنبه ها تعريف مي کنيم. هدف ERP – هدف از يک سيستم ERP بهبود و تسريع فرايندهاي داخلي کسب و کار سازمان است که براي رسيدن به اين منظور عموماً به مهندسي مجدد فرايندهاي سازمان نياز است.
اجزاي يک سيستم ERP نرم افزار ERP - هسته اصلي هر سيستم ERP بخش نرم افزار آن است. نرم افزار ERP در عمل بر مبناي زير برنامه هاي کاربردي قرار دارد. هر يک از زير برنامه هاي کاربردي فعاليتهاي عملياتي بخشي از سازمان را به شکل مکانيزه شبيه سازي مي کند. زير برنامه هاي معمول نرم افزارهاي ERP مديريت توليد، خريد مواد اوليه، کنترل موجودي انبار،، ارسال مواد به واحدهاي توليدي و ردگيري سفارشات را پوشش مي دهد.
فرايندهاي کسب و کار کارآمد – فرايندهاي کسب و کار سازمان به سه سطح کلي تقسيم بندي مي شوند – فرايندهاي استراتژيک، کنترلهاي مديريتي و کنترلهاي عملياتي. ERP ها به تدريج به راه حلهاي جامعي براي کارآمد کردن فرايندهاي سازمان در هر سه سطح مذکور ارتقا يافته اند. بخش عمده اي از موفقيت سيستمهاي ERP به يکپارچه کردن فعاليتها در کل سازمان باز مي گردد.
کاربران - کاربران سيستمهاي ERP مي توانند کليه کاربران سازمان در هر سطحي از هرم سازماني را شامل شوند.
معمولترين سيستم عامل براي کاربري نرم افزارهاي ERP سيستم عامل UNIX مي باشد. علاوه بر اين Windows NT و Linux ديگر سيستمهاي عامل مورد استفاده براي نرم افزارهاي ERP اند اما اکثر سيستمهاي ERP بزرگ بر مبناي سيستم عامل UNIX قرار دارند. UNIX سيستم عاملي است که در اصل براي استفاده همزمان جندين کاربر طراحي شده و پروتکل ارتباطي TCP/IP را در خود دارد. از ديد فني دلايل زيادي براي توجيه قرارگيري ERP بر روي سيستم عامل UNIX وجود دارد.
محدوده سيستم ERP – محدوده سيستم ERP از محدوده سازماني که ERP در آن پياده سازي مي شود کوچکتر است. بر عکس ERP ، مرز سيستمهاي زنجيره اي تأمين و تجارت الکترونيک از محدوده سازمان فراتر رفته و تا تأمين کنندگان ، شرکا و مشتريان سازمان گسترش مي يابد. با اين حال، عملاً پياده سازي بسياري ا ز سيستمهاي ERP مستلزم يکپارچه سازي با سيستمهاي اطلاعاتي خارج از محدوده سازمان است.
تاريخچه ERP سيستمهاي ERP در اصل تحول يافته سيستمهاي برنامه ريزي نيازمندي توليد يا (MRPII) هستند. از منظر کسب و کار سازمان ERP حاصل تلفيق فرايندهاي توليد با فرايندهايي است که کليه ابعاد سازمان را در بر دارند. از منظر تکنولوژيک نيز مي توان سيستمهاي ERP را تحول يافته سيستمهاي قديمي به معماري سه لايه client-server دانست.
مديريت و کنترل موجودي انبار مديريت و کنترل موجودي انبار ترکيبي است از سيستمها و فرايندهايي که موجودي هر کالا درا نبار را در سطح مناسب و معيني نگه مي دارند. فعاليتهاي مديريت انبار شامل تشخيص نيازمنديهاي انبار، هدف گذاري، گزينه ها و راهکارهاي کسري قطعات، ردگيري مصرف هر يک از قطعات، موازنه انبار و گزارش وضعيت موجودي انبار است.
برنامه ريزي نيازمندي مواد اوليه (MRP) برنامه ريزي نيازمندي توليد يا MRP الگوريتم و زمانبندي مشخصي است که به براي فرايندهاي توليدي با چندين سطح از توليد طراحي شده است. MRP با استفاده اطلاعات ورودي، نيازمنديهاي توليد محصولات نهايي مختلف، ساختار سيستم توليد، سطح موجودي فعلي انبار از هر يک از کالاهاي تمام شده و ميزان lot معين براي هر بار توليد، برنامه اي زمانبندي شده براي عمليات توليد و خريد مواد اوليه ارائه مي دهد.
فرآيندهايي که ERP از آن پشتيباني مي کند فرايندهاي مديريتي سازمان را به سه سطح کلي تقسيم بندي کرده است – فرايندهاي استراتژيک، کنترلهاي مديريتي و کنترلهاي عملياتي. ERP ها به تدريج به راه حلهاي جامعي براي کارآمد کردن فرايندهاي سازمان در هر سه سطح مذکور ارتقا يافته اند. بخش عمده اي از موفقيت سيستمهاي ERP به يکپارچه کردن فعاليتها در کل سازمان باز مي گردد. موفقيت ERP ها در سطوح برنامه ريزي استراتژيک و کنترلهاي مديريتي به تعهد و همکاري مدت مديريت ارشد سازمان وابسته است.
کمک به کاهش هزينه هاي عملياتي نرم افزارهاي ERP به منظور يکپارچه سازي فرايندهاي کسب و کار در کل سازمان و زيربخشهاي آن و از طريق سيستمي اطلاعاتي که کليه سازمان را در بر دارد، طراحي شده اند. مهمترين مزيت ERP ها بهبود هماهنگي بين بخشهاي سازمان و افزايش کارايي فرايندها است. نخستين مزيتي که از ERP در کوتاه مدت و پس از پياده سازي مي توان انتظارد اشت، کاهش هزينه هاي عملياتي نظير کاهش هزينه هاي کنترل موجودي انبار، کاهش هزينه توليد، کاهش هزينه هاي بازاريابي و پشتيباني است.
تسهيل کارهاي روزمره مديريت مزيت ديگري که از پياده سازي ERP در سازمان مي توان انتظار داشت، تسهيل انجام روندهاي روزمره مديريتي است. پياده سازي ERP با ايجاد backbone قوي از انباره داده ها، دسترسي بهتر و سريعتر به داده ها را براي مديريت امکانپذير ساخته و به اين ترتيب مدير مي تواند براي تصميم گيري به سرعت به اطلاعات مورد نياز خود دسترسي داشته باشد.
پشتيباني از برنامه ريزي استراتژيک برنامه ريزي استراتژيک مجموعه اي است از فرايندهاي مشخصي که براي ارزيابي و تشخيص نيازهاي و منابع سازمان، تعيين مشتريان بالقوه، تنظيم اهداف و آرمانها، برنامه ريزي و طراحي استراتژيهاي هماهنگ بين بخشهاي مخالف با تضمين عملي بودن و موفقيت، اجر مي شود. اين فرايند همچنين ارتباط منطقي بين استراتژيهاي اتخاذ شده با نيازها، دارائيها و نتايج به دست آمده را تعريف کرده و فرايند و نتايج آنرا اندازه گيري و ارزيابي مي کند. بخشي از نرم افزاره اي ERP موجود، عملاً براي پشتيباني از بخش برنامه ريزي منابع فرايند برنامه ريزي استراتژيک طراحي شده اند، اما در عمل اين قابليت به نوعي ضعيفترين ويژگي ERP هاست ودليل آن هم پيچيدگي و عدم اطمينان بالاي برنامه ريزي استراتژيک ونبود يکپارچگي کافي با سيستمهاي پشتيباني تصميم (DSS) است.
مزاياي ERP مزاياي سيستمهاي برنامه ريزي تخصيص منابع سازمان (ERP) را مي توان به شکل زير خلاصه کرد:
کاهش هزينه هاي انبار (نگهداري، حمل و نقل . ..) کاهش هزينه سفارشها کاهش هزينه توليد کاهش هزينه عمليات حسابداري و ثبت وقايع مالي کاهش هزينه حمل و نقل کاهش حجم مورد نياز سرمايه گذاري در تجهيزات و ماشين آلات کاهش حجم مورد نياز سرمايه گذاري در کارخانه کاهش حجم مورد نياز سرمايه گذاري براي خريد زمين کاهش هزينه ناشي از توقف خط توليد فرايند توليد منعطف و قابل تغيير کاهش هزينه خطاهاي ناشي از هماهنگي ضعيف بين واحدها مختلف سازمان کاهش هزينه ها نهايتاً به افزايش فروش و سهم بازار بيشتر متهي مي گردد کاهش زمان تکميل و نهايي کردن محصول افزايش شفافيت و ردگيري فرايند توليد براي مشتري افزايش قابليت متناسب سازي براي مشتري و نهايتاً تطبيق بيشتر با نيازهاي وي افزايش رضايتمندي مشتري در تمام فرايندهايي که وي با آنها درگير است، از لحظه سفارش تا دريافت و حمل ونقل محصول
نرم افزار توليد ERP طيف وسيعي از فعاليتهايي است که براي بهبود عملکرد فرايندهاي داخلي سازمان به کار مي رود. ERP از طرف نرم افزارهاي با چند زيرسيستم که فعاليتها را در تمام بخشهاي سازمان يکپارچه مي کنند، پشتيباني مي شود. اين زيرسيستمها شامل برنامه ريزي توليد، خريد قطعات، کنترل موجودي انبار، توزيع قطعات و مواد اوليه و يا ردگيري سفارشها مي گردد.
ويژگيهاي نرم افزارهاي توليد ERP سيستمهاي ERP در اصل تحول يافته سيستمهاي برنامه ريزي نيازمندي توليد يا (MRP) II هستند. در حال حاضر طراحي و پياده سازي نرم افزارهاي توليد ERP در مرحله جلوتري نسبت به ساير نرم افزارهاي ERP قرار دارد. نرم افزارهاي توليد ERP داري فرايندهاي کاري داخلي هستند که به شکل خاص براي بنگاههاب توليدي و به منظور مديريت کل چرخه از سفارش تا محصول نهايي هستند. اين چرخه شامل مراحل مختلفي از جمله تأمين مواد اوليه، برنامه ريزي توليد، توليد، بازاريابي، فروش و ثشخيص و ثبت نهايي عمليات فروش. برخي از تأمين کنندگان ERP فرايندهاي توليد را به شکل الکترونيکي و real-time به مشتري ارائه مي دهند. سازمان مي تواند با کارآمد کردن فرايندها و بهينه سازي چرخه سفاش محصول و فرايندهاي توليد، استفاده از منابع را به حداکثر رسانده و هزينه را کمينه کند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)