صفحه 34 از 64 نخستنخست ... 2430313233343536373844 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 331 تا 340 , از مجموع 631

موضوع: دیوان اشعار حافظ ( رباعیات )

  1. #331
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    دلم رمیده شد و غافلم من درویش

    که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش


    چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم

    که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش


    خیال حوصله بحر می‌پزد هیهات

    چه‌هاست در سر این قطره محال اندیش


    بنازم آن مژه شوخ عافیت کش را

    که موج می‌زندش آب نوش بر سر نیش


    ز آستین طبیبان هزار خون بچکد

    گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش


    به کوی میکده گریان و سرفکنده روم

    چرا که شرم همی‌آیدم ز حاصل خویش


    نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر

    نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش


    بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ

    خزانه‌ای به کف آور ز گنج قارون بیش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #332
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش

    بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش


    از بس که دست می‌گزم و آه می‌کشم

    آتش زدم چو گل به تن لخت لخت خویش


    دوشم ز بلبلی چه خوش آمد که می‌سرود

    گل گوش پهن کرده ز شاخ درخت خویش


    کای دل تو شاد باش که آن یار تندخو

    بسیار تندروی نشیند ز بخت خویش


    خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد

    بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش


    وقت است کز فراق تو وز سوز اندرون

    آتش درافکنم به همه رخت و پخت خویش


    ای حافظ ار مراد میسر شدی مدام

    جمشید نیز دور نماندی ز تخت خویش

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #333
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    قسم به حشمت و جاه و جلال شاه شجاع

    که نیست با کسم از بهر مال و جاه نزاع


    شراب خانگیم بس می مغانه بیار

    حریف باده رسید ای رفیق توبه وداع


    خدای را به می‌ام شست و شوی خرقه کنید

    که من نمی‌شنوم بوی خیر از این اوضاع


    ببین که رقص کنان می‌رود به ناله چنگ

    کسی که رخصه نفرمودی استماع سماع


    به عاشقان نظری کن به شکر این نعمت

    که من غلام مطیعم تو پادشاه مطاع


    به فیض جرعه جام تو تشنه‌ایم ولی

    نمی‌کنیم دلیری نمی‌دهیم صداع


    جبین و چهره حافظ خدا جدا مکناد

    ز خاک بارگه کبریای شاه شجاع

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #334
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بامدادان که ز خلوتگه کاخ ابداع

    شمع خاور فکند بر همه اطراف شعاع


    برکشد آینه از جیب افق چرخ و در آن

    بنماید رخ گیتی به هزاران انواع


    در زوایای طربخانه جمشید فلک

    ارغنون ساز کند زهره به آهنگ سماع


    چنگ در غلغله آید که کجا شد منکر

    جام در قهقهه آید که کجا شد مناع


    وضع دوران بنگر ساغر عشرت برگیر

    که به هر حالتی این است بهین اوضاع


    طره شاهد دنیی همه بند است و فریب

    عارفان بر سر این رشته نجویند نزاع


    عمر خسرو طلب ار نفع جهان می‌خواهی

    که وجودیست عطابخش کریم نفاع


    مظهر لطف ازل روشنی چشم امل

    جامع علم و عمل جان جهان شاه شجاع

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #335
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع

    شب نشین کوی سربازان و رندانم چو شمع


    روز و شب خوابم نمی‌آید به چشم غم پرست

    بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع


    رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد

    همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع


    گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو

    کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع


    در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست

    این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع


    در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست

    ور نه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع


    بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است

    با کمال عشق تو در عین نقصانم چو شمع


    کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت

    تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع


    همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو

    چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع


    سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین

    تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع


    آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت

    آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #336
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ

    که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ


    به جلوه گل سوری نگاه می‌کردم

    که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ


    چنان به حسن و جوانی خویشتن مغرور

    که داشت از دل بلبل هزار گونه فراغ


    گشاده نرگس رعنا ز حسرت آب از چشم

    نهاده لاله ز سودا به جان و دل صد داغ


    زبان کشیده چو تیغی به سرزنش سوسن

    دهان گشاده شقایق چو مردم ایغاغ


    یکی چو باده پرستان صراحی اندر دست

    یکی چو ساقی مستان به کف گرفته ایاغ


    نشاط و عیش و جوانی چو گل غنیمت دان

    که حافظا نبود بر رسول غیر بلاغ

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #337
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف

    گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف


    طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من

    گر چه سخن همی‌برد قصه من به هر طرف


    از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد

    وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف


    ابروی دوست کی شود دست کش خیال من

    کس نزده‌ست از این کمان تیر مراد بر هدف


    چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل

    یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف


    من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک

    مغبچه‌ای ز هر طرف می‌زندم به چنگ و دف


    بی خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل

    مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف


    صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می‌خورد

    پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف


    حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق

    بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #338
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زبان خامه ندارد سر بیان فراق

    وگرنه شرح دهم با تو داستان فراق

    دریغ مدت عمرم که بر امید وصال

    به سر رسید و نیامد به سر زمان فراق


    سری که بر سر گردون به فخر می‌سودم

    به راستان که نهادم بر آستان فراق


    چگونه باز کنم بال در هوای وصال

    که ریخت مرغ دلم پر در آشیان فراق


    کنون چه چاره که در بحر غم به گردابی

    فتاد زورق صبرم ز بادبان فراق


    بسی نماند که کشتی عمر غرقه شود

    ز موج شوق تو در بحر بی‌کران فراق


    اگر به دست من افتد فراق را بکشم

    که روز هجر سیه باد و خان و مان فراق


    رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب

    قرین آتش هجران و هم قران فراق


    چگونه دعوی وصلت کنم به جان که شده‌ست

    تنم وکیل قضا و دلم ضمان فراق


    ز سوز شوق دلم شد کباب دور از یار

    مدام خون جگر می‌خورم ز خوان فراق


    فلک چو دید سرم را اسیر چنبر عشق

    ببست گردن صبرم به ریسمان فراق


    به پای شوق گر این ره به سر شدی حافظ

    به دست هجر ندادی کسی عنان فراق

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #339
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق

    گرت مدام میسر شود زهی توفیق


    جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است

    هزار بار من این نکته کرده‌ام تحقیق


    دریغ و درد که تا این زمان ندانستم

    که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق


    به مأمنی رو و فرصت شمر غنیمت وقت

    که در کمینگه عمرند قاطعان طریق


    بیا که توبه ز لعل نگار و خنده جام

    حکایتیست که عقلش نمی‌کند تصدیق


    اگر چه موی میانت به چون منی نرسد

    خوش است خاطرم از فکر این خیال دقیق


    حلاوتی که تو را در چه زنخدان است

    به کنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق


    اگر به رنگ عقیقی شد اشک من چه عجب

    که مهر خاتم لعل تو هست همچو عقیق


    به خنده گفت که حافظ غلام طبع توام

    ببین که تا به چه حدم همی‌کند تحمیق

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #340
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    اگر شراب خوری جرعه‌ای فشان بر خاک

    از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک

    برو به هر چه تو داری بخور دریغ مخور

    که بی‌دریغ زند روزگار تیغ هلاک


    به خاک پای تو ای سرو نازپرور من

    که روز واقعه پا وامگیرم از سر خاک


    چه دوزخی چه بهشتی چه آدمی چه پری

    به مذهب همه کفر طریقت است امساک


    مهندس فلکی راه دیر شش جهتی

    چنان ببست که ره نیست زیر دیر مغاک


    فریب دختر رز طرفه می‌زند ره عقل

    مباد تا به قیامت خراب طارم تاک


    به راه میکده حافظ خوش از جهان رفتی

    دعای اهل دلت باد مونس دل پاک

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 34 از 64 نخستنخست ... 2430313233343536373844 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/