صفحه 29 از 64 نخستنخست ... 1925262728293031323339 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 281 تا 290 , از مجموع 631

موضوع: دیوان اشعار حافظ ( رباعیات )

  1. #281
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ابر آذاری برآمد باد نوروزی وزید

    وجه می می‌خواهم و مطرب که می‌گوید رسید


    شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام

    بار عشق و مفلسی صعب است می‌باید کشید


    قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت

    باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید


    گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش

    من همی‌کردم دعا و صبح صادق می‌دمید


    با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ

    از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید


    دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک

    جامه‌ای در نیک نامی نیز می‌باید درید


    این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت

    وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید


    عدل سلطان گر نپرسد حال مظلومان عشق

    گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید


    تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد

    این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #282
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    معاشران ز حریف شبانه یاد آرید

    حقوق بندگی مخلصانه یاد آرید


    به وقت سرخوشی از آه و ناله عشاق

    به صوت و نغمه چنگ و چغانه یاد آرید


    چو لطف باده کند جلوه در رخ ساقی

    ز عاشقان به سرود و ترانه یاد آرید


    چو در میان مراد آورید دست امید

    ز عهد صحبت ما در میانه یاد آرید


    سمند دولت اگر چند سرکشیده رود

    ز همرهان به سر تازیانه یاد آرید


    نمی‌خورید زمانی غم وفاداران

    ز بی‌وفایی دور زمانه یاد آرید


    به وجه مرحمت ای ساکنان صدر جلال

    ز روی حافظ و این آستانه یاد آرید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #283
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بیا که رایت منصور پادشاه رسید

    نوید فتح و بشارت به مهر و ماه رسید


    جمال بخت ز روی ظفر نقاب انداخت

    کمال عدل به فریاد دادخواه رسید


    سپهر دور خوش اکنون کند که ماه آمد

    جهان به کام دل اکنون رسد که شاه رسید


    ز قاطعان طریق این زمان شوند ایمن

    قوافل دل و دانش که مرد راه رسید


    عزیز مصر به رغم برادران غیور

    ز قعر چاه برآمد به اوج ماه رسید


    کجاست صوفی دجال فعل ملحدشکل

    بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید


    صبا بگو که چه‌ها بر سرم در این غم عشق

    ز آتش دل سوزان و دود آه رسید


    ز شوق روی تو شاها بدین اسیر فراق

    همان رسید کز آتش به برگ کاه رسید


    مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول

    ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #284
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید

    از یار آشنا سخن آشنا شنید


    ای شاه حسن چشم به حال گدا فکن

    کاین گوش بس حکایت شاه و گدا شنید


    خوش می‌کنم به باده مشکین مشام جان

    کز دلق پوش صومعه بوی ریا شنید


    سر خدا که عارف سالک به کس نگفت

    در حیرتم که باده فروش از کجا شنید


    یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان

    دل شرح آن دهد که چه گفت و چه‌ها شنید


    اینش سزا نبود دل حق گزار من

    کز غمگسار خود سخن ناسزا شنید


    محروم اگر شدم ز سر کوی او چه شد

    از گلشن زمانه که بوی وفا شنید


    ساقی بیا که عشق ندا می‌کند بلند

    کان کس که گفت قصه ما هم ز ما شنید


    ما باده زیر خرقه نه امروز می‌خوریم

    صد بار پیر میکده این ماجرا شنید


    ما می به بانگ چنگ نه امروز می‌کشیم

    بس دور شد که گنبد چرخ این صدا شنید


    پند حکیم محض صواب است و عین خیر

    فرخنده آن کسی که به سمع رضا شنید


    حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس

    دربند آن مباش که نشنید یا شنید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #285
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    معاشران گره از زلف یار باز کنید

    شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید


    حضور خلوت انس است و دوستان جمعند

    و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید


    رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند

    که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید


    به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد

    گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید


    میان عاشق و معشوق فرق بسیار است

    چو یار ناز نماید شما نیاز کنید


    نخست موعظه پیر صحبت این حرف است

    که از مصاحب ناجنس احتراز کنید


    هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق

    بر او نمرده به فتوای من نماز کنید


    وگر طلب کند انعامی از شما حافظ

    حوالتش به لب یار دلنواز کنید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #286
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    الا ای طوطی گویای اسرار

    مبادا خالیت شکر ز منقار


    سرت سبز و دلت خوش باد جاوید

    که خوش نقشی نمودی از خط یار


    سخن سربسته گفتی با حریفان

    خدا را زین معما پرده بردار


    به روی ما زن از ساغر گلابی

    که خواب آلوده‌ایم ای بخت بیدار


    چه ره بود این که زد در پرده مطرب

    که می‌رقصند با هم مست و هشیار


    از آن افیون که ساقی در می‌افکند

    حریفان را نه سر ماند نه دستار


    سکندر را نمی‌بخشند آبی

    به زور و زر میسر نیست این کار


    بیا و حال اهل درد بشنو

    به لفظ اندک و معنی بسیار


    بت چینی عدوی دین و دل‌هاست

    خداوندا دل و دینم نگه دار


    به مستوران مگو اسرار مستی

    حدیث جان مگو با نقش دیوار


    به یمن دولت منصور شاهی

    علم شد حافظ اندر نظم اشعار


    خداوندی به جای بندگان کرد

    خداوندا ز آفاتش نگه دار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #287
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    عید است و آخر گل و یاران در انتظار

    ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار


    دل برگرفته بودم از ایام گل ولی

    کاری بکرد همت پاکان روزه دار


    دل در جهان مبند و به مستی سؤال کن

    از فیض جام و قصه جمشید کامگار


    جز نقد جان به دست ندارم شراب کو

    کان نیز بر کرشمه ساقی کنم نثار


    خوش دولتیست خرم و خوش خسروی کریم

    یا رب ز چشم زخم زمانش نگاه دار


    می خور به شعر بنده که زیبی دگر دهد

    جام مرصع تو بدین در شاهوار


    گر فوت شد سحور چه نقصان صبوح هست

    از می کنند روزه گشا طالبان یار


    زان جا که پرده پوشی عفو کریم توست

    بر قلب ما ببخش که نقدیست کم عیار


    ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود

    تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار


    حافظ چو رفت روزه و گل نیز می‌رود

    ناچار باده نوش که از دست رفت کار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #288
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار

    وز او به عاشق بی‌دل خبر دریغ مدار


    به شکر آن که شکفتی به کام بخت ای گل

    نسیم وصل ز مرغ سحر دریغ مدار


    حریف عشق تو بودم چو ماه نو بودی

    کنون که ماه تمامی نظر دریغ مدار


    جهان و هر چه در او هست سهل و مختصر است

    ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار


    کنون که چشمه قند است لعل نوشینت

    سخن بگوی و ز طوطی شکر دریغ مدار


    مکارم تو به آفاق می‌برد شاعر

    از او وظیفه و زاد سفر دریغ مدار


    چو ذکر خیر طلب می‌کنی سخن این است

    که در بهای سخن سیم و زر دریغ مدار


    غبار غم برود حال خوش شود حافظ

    تو آب دیده از این رهگذر دریغ مدار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #289
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر

    زار و بیمار غمم راحت جانی به من آر


    قلب بی‌حاصل ما را بزن اکسیر مراد

    یعنی از خاک در دوست نشانی به من آر


    در کمینگاه نظر با دل خویشم جنگ است

    ز ابرو و غمزه او تیر و کمانی به من آر


    در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم

    ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر


    منکران را هم از این می دو سه ساغر بچشان

    وگر ایشان نستانند روانی به من آر


    ساقیا عشرت امروز به فردا مفکن

    یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر


    دلم از دست بشد دوش چو حافظ می‌گفت

    کای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #290
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار

    ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار


    نکته‌ای روح فزا از دهن دوست بگو

    نامه‌ای خوش خبر از عالم اسرار بیار


    تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام

    شمه‌ای از نفحات نفس یار بیار


    به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز

    بی غباری که پدید آید از اغیار بیار


    گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب

    بهر آسایش این دیده خونبار بیار


    خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست

    خبری از بر آن دلبر عیار بیار


    شکر آن را که تو در عشرتی ای مرغ چمن

    به اسیران قفس مژده گلزار بیار


    کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست

    عشوه‌ای زان لب شیرین شکربار بیار


    روزگاریست که دل چهره مقصود ندید

    ساقیا آن قدح آینه کردار بیار


    دلق حافظ به چه ارزد به می‌اش رنگین کن

    وان گهش مست و خراب از سر بازار بیار

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 29 از 64 نخستنخست ... 1925262728293031323339 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/