ای باد حدیث من نهانش می‌گو

سر دل من به صد زبانش می‌گو

می‌گو نه بدانسان که ملالش گیرد

می‌گو سخنی و در میانش می‌گو



ای سایه‌ی سنبلت سمن پرورده

یاقوت لبت در عدن پرورده

همچون لب خود مدام جان می‌پرور

زان راح که روحیست به تن پرورده