غضنفر به دوستش میگه بیا نون پنیر انگور بخوریم
دوستش میگه: من اسهال دارم
غضنفر میگه: ولش کن اونو بعدا میخوریم!!!
عضو سایت
غضنفر به دوستش میگه بیا نون پنیر انگور بخوریم
دوستش میگه: من اسهال دارم
غضنفر میگه: ولش کن اونو بعدا میخوریم!!!
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
سلامتی رفقای قدیم که تا دیوار بودن همه بهشون تکیه می کردن ولی تا می ریختن خاک پای بقیه می شدن
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
رخ به رخ كه شدیم ، من مات شدم و تو چونان پادشاهی كه از این فتوحات زیاد دیده بی اعتنا رد شدی
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
دمی بادوست سر بردن دو صد دنیا بها دارد
خوشا آنکس که در دنیا رفیقی با وفا دارد
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
دوست داری دوست پسرت دستشو حلقه کنه دور کمرت بلندت کنه؟
دوست داری وقتی با دوستات میری بیرون پسرا تو رو بیشتر نگاه کنن؟
دوست داری تو استخر و عروسی بیشتر بهت خوش بگذره؟
دوست داری از لباس خریدن لذت ببری؟
دوست داری وقتی ازت عکس میگیرن ریلکس باشی؟
دوست داری ... ؟
.
.
.
.
.
خوب کمتر بخور قربون شکلت !
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
سوداي دلم قسمت هر بي سر و پا نيست
خوش باش كه يك لحظه دلم از تو جدا نيست
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
چنــد ساعتی با هم بودیــم! من بــه تــو نگــاه میکردم .. و .. تــو به ساعتت ؛ تـــو قرار داشتی و .. من بی قــراری!
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
پارســال همت مضاعف رو فقط عزرائیــل فهمیــد ؛
امســال هم جهاد اقتصادی رو فقط ربع سکــه!
خــدا هم کــه فقط نشستــه با ابی چای می نوشــه
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
عبارت «كلاه سرت گذاشتن تا زانو» یعنی چه؟
الف) فروش پراید دوگانه سوز بدون مخزن.
ب) قول تحویل ال نود تا پس فردا.
ج) تحویل پژو 405 با یك مأمور آتش نشانی در صندوق
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
عضو سایت
روزی دو زن نزد حاجی آمدند و هر دو ادعا کردند که مادر یک بچه هستند. حاجی فرمودند: بچه را وسط بگذارید و هر زن از یک طرف دست کودک را بکشد. آن دو زن آنقدر کودک را کشیدند که از وسط نصف شد. حاجی کمی جا خوردند و فرمودند: قاعدتا نباید اینجوری می شد...
[دل خوش از آنیم که حج میرویم؟ ..]غافل از آنیم که کج میرویم
[SIGPIC][/SIGPIC]
پاسخ با نقل قول
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)