براي نگاه پاک و سرشار از نجابت تو
دلم تنگ است
براي لحظه اي در کنار تو بودن
براي لحظه اي همقدم شدن با تو
دلم تنگ است
براي دستي که دستانم را به مهر در خود بگيرد
دلم تنگ است
براي صداي که هميشه از ته قلب اسمم را صدا بزند
دلم تنگ است
با رفتن تو همه چيز تمام شد
و من به انتظار بازيهاي روزگار نشسته ام تا ببينم اينبار چه برايم خواهد نوشت
بعد تو با جسم بي روحم چه ميکند ؟
تقدير ...
مصلحت ...
قسمت ...
سرنوشت ...
واااااااااي
از اين واژه ها ميگريزم
دلتنگ تو ام .
زنده ماندنم بهانه ايست براي انتظار کشيدن تو
و ميدانم که پايان اين انتظار ...
خدايا ؛ به فريادم برس
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)