اگر جرات دریافت احساس خوشبختی را نداری، یعنی نمی دانی چه جاذبه هایی در وجودت در انتظار ظهورند! چرا که حتی داشتن احساس خوشبختی دل و جرات می خواهد! برخیز و از همین لحظه به دنبال اتفاق های تازه باش، هر اتفاقی، حادثه ای عجیب و زیبا می آفریند و لحظه های خاکستری و یکنواخت زندگی ات را متحول می کند! با آوای کلاغ ها برخیز، یک آدم برفی بساز و در کنار آدم برفی، به عظمت خواستن و توانستن دست هایت فکر کن و بدان هیچ چیزی سخت نیست اگر تو در مقابلش نرم باشی!!
همیشه آغاز راه کمی دشوار است حتی کبوتر ها به هنگام گذشتن و دل کندن از زمین « پر » می ریزند اما در اوج آسمان ها حتی از بال زدن بی نیازند.
آری کبوتر ها در اوج آسمان ها احساس خوشبختی می کنند، زیرا جرات رهایی از جاذبه زمین را داشته اند!!
شاد بودن را از آدم برفی بیاموز که با یک پا و دو دست چوبی در سرمای زمستان به عمر کوتاه و تنهاییش می خندد.