در اتیوپی پدر داماد با نیزه ای در دست راست و شاخه زیتونی در دست چپ به همراه تعدادی از بستگان و دوستان خود به خواستگاری دختر می رود. خانواده دختر بنا بر رسم قبیله حتی اگر با این وصلت موافق نباشند، پدر داماد و همراهان او را به خانه می پذیرند. در بعضی موارد هیبت نیزه کار را به سفره عقد هم می کشاند! در آیین بودا با ربودن عروس، به زور میشد ازدواج کرد. نیز میشد زنی را خرید یا پس از جلب رضایت دختر با وی ازدواج کرد، ولی ازدواج از روی رضایت طرفین، کمی غیر آبرومندانه(!) تصور میشد و زنان ترجیح میدادند که خریده شوند. اگر هم که دزیده میشدند برایشان جنبه کلاس(!) داشت.
تنوع مراسم و آیین ازدواج در سراسر دنیا غیرقابل انکار است. مراسمی که به عنوان اعلان شروع زندگی رسمی دو نفر برگزار می شود. به خصوص در دوران قدیم که اجرای دقیق و موبه موی این رسوم اهمیت زیادی داشت از آن جهت که ثبت رسمی ازدواج به شکل امروزی صورت نمی گرفت.
مثلا در ایران برای اینکه ازدواج دختر و پسری به رسمیت شمرده و مشروع شود، در زمان فراغت از کار، جشنی برای ازدواج برپا می شد و قوم و قبیله دعوت می شدند. این مراسم به این منظور انجام می گرفت که در آینده اگر اتفاقی برای مرد خانواده می افتاد و منجر به فوت او می شد، قبیله شهادت به ازدواج آنها داده و فرزند این ازدواج مشروع شمرده و وارث متوفی محسوب شود. آیین این جشنها در طول تاریخ سینه به سینه به نسل های بعد منتقل شد و به صورت امروزی به ما رسید. البته در آن زمان نه کسی خیابان و محل عبور و مرور مردم را برای ابراز شادی بند می آورد و نه کسی پشت نیم پز بودن پلوی عروسی و بد بودن میوه و شیرینی حرف می زد. همه چیز ساده برگزار می شد. ساده اما صمیمی!
بد نیست درباره مراسم جالب و البته نه چندان جالب بعضی از کشورها در مورد ازدواج اشاره کنیم. باشد که از مراسم ازدواج خود دلشاد شوید و قدر عافیت بدانید! البته بعضی از رسم و رسومها در بعضی از کشورها یکسان است. مثل گریه عروس در شب عروسی! اشک شوق البته؛ اما در بعضی نقاط این گریه اجباری است!
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)