نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: الو ... الو... سلام .کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    مدیر سایت
    نمی‌دانم در کدامین کوچه جستجویت کنم ؟ آسوده بخواب مادر بیمارم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    13 78 57
    نوشته ها
    13,577
    تشکر تشکر کرده 
    15,753
    تشکر تشکر شده 
    17,227
    تشکر شده در
    4,905 پست
    حالت من : Khoonsard
    قدرت امتیاز دهی
    24983
    Array

    پیش فرض الو ... الو... سلام .کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

    الو ... الو... سلام .کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟ پس چرا

    کسی جواب نمیده؟ یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس .بله با کی کار

    داری کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم.. قول داده امشب جوابمو بده.بگو من

    میشنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...

    هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم . صدای بغض آلودش آهسته گفت

    یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟ فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه

    خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟ بلور اشکی که

    در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان

    بغض گفت :اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنما... بعد از چند لحظه هیاهوی

    سکوت ؛


    بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو..دیگر بغض امانش را بریده

    بود بلند بلند گریه کرد وگفت:خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم میخواستم بهت بگم

    تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ

    بشی؟آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ

    شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم

    بره هر شب باهات قرار داشتم؟مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.مثل

    بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم .مگه ما باهم دوست

    نیستیم؟پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه ؟خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه

    اینطوری نمی شه باهات حرف زد...

    خدا پس از تمام شدن گریه های کودک:آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش

    رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه...کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب

    من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت.کاش همه مثل تو مرا

    برای خودم ونه برای خودخواهی شان میخواستند .دنیا برای تو کوچک است ... بیا تا

    برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...

    کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو

    رفت.....
    کاش روزی تو آغوش خدا همه ما خوابمان ببره ...

    82396957608523192769
    زندگی در بردگی شرمندگی است * معنی آزاد بودن زندگی است
    سر که خم گردد به پای دیگران * بر تن مردان بود بار گران




  2. 6 کاربر مقابل از Mohamad عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/