صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 15 , از مجموع 15

موضوع: ســـــــــــــــــــــکوت

  1. #11
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    شب است و دل پر از شرار است و من سكوت غم انگيز يار است و من شب و عقده هاي گره خورده ام شب و درد دلهاي نا گفته ام شب درد و محنت شب اشك و آه شب تيره بختي شب مرگ ماه فروغ دل انگيز آن ماه كو؟ بگو يوسف خفته در چاه كو؟ ملائك چرا غرق در ماتمند؟ سيه پوش جمله بني آدمند؟ بگو يوسف مصر ايمان چه شد؟ نداي دل انگيز قرآن چه شد؟ كجا رفت سوز دل سوخته؟ شرار جگر هاي افروخته؟ چرا داغ لاله فزونتر شده؟ چرا سينه با اشك خون؛ تر شده؟ چرا جرعه نوشان جام الست؟ چنين سينه چاكند و افتاده مست؟ مگر شور و هنگامه محشر است؟ كه اين لرزه بر چرخ نيلوفر است؟ مگر باز هنگامه كربلاست كه زينب به اندوه و غم مبتلاست سهي قامت آن سرو بستان كجاست؟ اميد دل دردمندان كجاست؟ كه بشكسته آن سرو آزاده را به دست اجل داده آن باده را اجل؛ كاش مي مردي از اين ستم فلك بشكند پشتت از بار غم تو اي آسمان؛ اشك خون گريه كن ز بيداد چرخ زبون گريه كن زمين؛ سينه خويش را چاك كن زمان؛ زين مصيبت به سر خاك كن به رخ برقع غم كش اي آفتاب به جشم نحيفش سبكتر بتاب نداني كه اين خفته در خاك كيست؟ ز اندوه و غم سينه صد چاك كيست؟ تو اي ماهتاب شب افروز عشق به دل داري از او دو صد سوز عشق كه او سالها با تو سر برده است پس اندوه و خون جگر خورده است الا آلاله هاي گلستان عشق شهيدان خفته؛ به بستان عشق كنون صف به صف چون ملائك شويد به ديدار فرزند زهرا رويد كه با دامني پر ز آه آمده تن خسته از رنج راه آمده غبارش بيافشانده خارش كنيد انيس دل داغدارش شويد غريب است و خون جگر آمده به دل داغدار پسر آمده ز خون دل اشك تر آورده است كه او زهر در ساغر آورده است الا خفته در طور سيناي عشق پرستوي عاشق مسيحاي عشق تو از عشق شولا به تن داشتي لباس علي (ع) را به تن داشتي دو دستان سبزت بهار آفرين مدار دو چشمت مدار زمين چنان بود سيماي پر مهر تو كه باغ گل آيينه چهر تو تو با لاله مگر خويشي داشتي كه صد داغ اندر جگر داشتي؟ تو بر دار غربت چه خواندي مگر كه اندر دل عاشقان؛ زد شرر؟ كدامين دئي سيرت بد نهاد شرنگ عداوت به كامت نهاد؟ كه اين گونه اندر كفن گشته اي جگر لخته همچون حسن (ع) گشته اي چه خويش تو با قدسيان داشتي كه در باغ خلد؛ آشيان داشتي؟ الا ناي من بانگ و فرياد زن ز بيداد سفيانيان داد زن ز نامردي نابكاران بگو ز رنج و غريبي ياران بگو بگو از فراموشي لاله ها به دل داغ خاموشي لاله ها كجايند سروران سر باخته ستبران سينه سپر ساخته شهيدان در خاك و خون غوطه ور يلان شرار افكن شعله ور كه بينند خاموشي شمع را ز داغش سيه پوشي جمع را الا سينه چاكان شور آفرين علمدار مردان والاي دين دل خويش از سينه بيرون كنيد به خون دل اين دشت جيحون كنيد كزاين خطه مولائي از دست رفت عنان شكيبائي از دست رفت بهار دل انگيز ما شد خزان دگر رفت زين خطه آن باغبان الا پور احمد سليل بتول تو اي سرو بستان باغ رسول تو بر عرش سكني مگر داشتي كه بر وجه رحمن نظر داشتي؟ دو چشم تو آيينه حق نما كلامت؛ كلامت؛ كلام خدا عجب شعله اي در دل افروختي ز داغت جهاني جگر سوختي؟ ز هجران رويت جگرها كباب از اين غصه گردد دل سنگ آب به دستان همچون بهارت قسم به زخم دل داغدارت قسم كه اين خاك چون طور سينا كنيم اقامتگه پور زهرا كنيم هواي وصال تو دارد ( صبا ) كه اين باغ بي تو ندارد صفا

  2. #12
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض


    ميترسيداز باد

    سبزی دشت آزارش ميداد

    بيکران آسمان لرزه بر اندامش می انداخت

    آبی موج چشمهايش را ميزد .

    فکر چاره افتاد

    ديوار ساخت و سقف

    ....بدون در و پنجره و روزنه

    تا نه صدای باد بيايد

    و نه سبزی دشت و آبی موج و بيکران آسمان ميهمان چشمهايش شوند.

    ..........................................

    دير بازی است که ميترسد از سکوت

    از نبود دشت...از نديدن بيکران آسمان

    از رنگ بيرنگی تنهايی

    باز هم چاره بايد انديشيد

    بايد در ساخت و پنجره و روزنه

    .....بدون سقف و ديوار

  3. #13
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    در هجوم سایه های تردید، لحظه های احساس هوس پرواز در کوچه پس کوچه های ادراک میکرد، مرغ هوای آسمان آبی زندگی را پرواز میزد؛ دختری غمگین در هوای یار سکوت دریا را با خود نجوا میکرد؛ در هجوم کشمکش عقل و احساس، کوی یار با صلابت خود را برای ماندن مهیا میکرد، جایی که هوای یار بر دل نشیند عقل و منطق در هوا به پرواز درمی آید و مدهوشان و پریشان به هر سو نظری می اندزد تا رد پایی از یار دلربای خود بیابد غافل از یار خوش خط و خال خود... نه چرا این گونه نازیبا.. شاید یار عزیزتر از جانش چون خود او در انتظار رسیدن پیغامی و یا لحظه دیداری باشد...

  4. #14
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    سکوت عشق تو می رسی و غمی پنهان همیشه پشت سرت جاری همیشه طرح قدم هایت شبیه روز عزاداری تو می نشینی و بین ما نشسته پیکر مغمومی غریب وخسته و خاک آلود؛ به فکر چاره ناچاری شبیه جنگل انبوهی که گر گرفته از اندوهِ - هجوم لشکر چنگیزی... گواهت این غم تاتاری بیا و گریه نکن در خود که شانه های زمین خیسند مرا تحمل باران نیست؛ تو را شهامت خودداری همین که چشم خدا باز است به روی هرچه که پیش آید ببین چه مرهم شیرینیست برای سختی و دشواری!! کمی پرنده اگر باشی در آسمان دلم هستی رفیق ماهی و مهتابی؛عزیز سرو وسپیداری... چقدر منتظرت بودم !ببینمت کمی آسوده... دوباره آمده ای اما؛ همان همیشه عزاداری!

  5. کاربر مقابل از Sara12 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  6. #15
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    Jun 2010
    نوشته ها
    7,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,069
    تشکر تشکر شده 
    4,117
    تشکر شده در
    2,249 پست
    قدرت امتیاز دهی
    866
    Array

    پیش فرض

    سکوت کن.................... حرمت کلام را برده اند

    سکوت کن..................... حرمت نگاه را برده اند

    سکوت کن ................... آبروی نگآه را برده اند

    سکوت کن ............. زیبایی! را به تاراج برده اند

    در سکوت توشاید شبی بشکفد گل یاسی که نشانی دارد ازپآکی آُفتاب

    سکوت کن

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/