خرداد 1390 خورشیدی برابر با 24 جمادي الثاني 1432 هجری و 28 مي 2011 میلادی
رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی 7خرداد 1390
برگزاري كنگره هفتصدمين سال وفات "خواجه نصيرالدين طوسي" (1335ش)
در هفتم خرداد 1335، به مناسبت هفتصدمين سالگرد وفات انديشمند و دانشور بزرگ جهان اسلام، خواجه نصيرالدين طوسي، كنگره بزرگداشتي در تهران برگزار شد و ابعاد گوناگون اين شخصيت عظيم علمي مورد بررسي قرار گرفت. ما نيز در اين مقال، به اين بهانه به گوشههايي از زندگي ايشان ميپردازيم. ابوجعفر محمد بن محمد حسن طوسي معروف به نصيرالدين، استاد البَشَر، محقق طوسي و خواجه در روز يازدهم جماديالاول 597 ق در طوس به دنيا آمد. ايام كودكي او در طوس سپري شد و او در اين زمان، مقدمات علوم را از پدر فاضلش فرا گرفت. در جواني راهي نيشابور شد و از محضر بزرگان آن ديار همچون فريدالدين داماد نيشابوري و عطار نيشابوري استفادههاي فراوان برد. محقق طوسي در طي ساليان متمادي به كسب دانش پرداخت و به مدارج والاي علمي دست يافت. در زمان حضور او در عراق، واقعه هجوم سپاهيان مغول به ايران روي داد و او به ايران بازگشت تا حضورش كمكي براي ديگران باشد. خواجه نصيرالدين از آن پس به دعوت يكي از حاكمان فرقه اسماعيليه به قهستان و سپس قلعه الموت در نزديك قزوين رفت و نزديك به 26 سال در اين قلعهها به سر برد، اما در اين دوران، لحظهاي از تلاش علمي باز نايستاد و كتابهاي متعددي به رشته تحرير درآورد. با هجوم مغولان و فروپاشي اسماعيليان، خواجه درصدد برآمد تا به هر نحو ممكن، از خونريزي و ويرانگري قوم مغولان جلوگيري نمايد. از اينرو با استفاده از موقعيت علمي خود، به هلاكوخان مغول نزديك شد و پس از مدتي از مقربان درگاه آنان گرديد. همچنين مقام علمي و ارزش فكري خواجه نصيرالدين موجب شد تا هلاكو او را در شمار بزرگان دانسته، نسبت به حفظ و حراست از جان وي كوشا باشد. خواجه نصيرالدين در طول ساليان بعد، به شهرها و كشورهاي مختلفي مسافرت نمود و شاگردان فرهيختهاي را پرورش داد كه علامه حلي، كمال الدين ميثم بن علي بحراني، سيد ركن الدين استرآبادي و مجدالدين طوسي از آن جملهاند. وي همچنين با نفوذ خود مانع از قتل عام مردم و دانشمندان ميگرديد و در حفاظت از ميراث عظيم اسلامي و علمي سعي زيادي نمود. خواجه نصيرالدين طوسي در علومي همچون رياضيات، فلسفه، كلام، اخلاق، ادبيات، هيئت و نجوم و... مهارتي بسزا داشت و آثار متعددي به وجود آورد كه قواعدالعقايد، اخلاق ناصري، اوصاف الاشراف، اساس الاقتباس و زيج ايلخاني از آن جملهاند. وي سرانجام در 18 ذيعقده 673 ق در 76 سالگي جان به جان آفرين تسليم كرد و در حرم حضرت امام موسي كاظم(ع) به خاك سپرده شد.
تصويب قانون الحاق دولت ايران به قرارداد تبادل نامههای پستي جهان (1336 ش)
![]()
افتتاح اولين دوره مجلس شوراي اسلامي (1359 ش)
هفتم خرداد، روز قانون و آغاز هفته مجلس، يادآور هفتم خرداد ماه 1359 ش ميباشد. در چنين روزي، اولين دوره مجلس شوراي اسلامي افتتاح شد و از آن پس نيز در سالهاي 79 75 71 67 63 و 83 دورههاي دوم تا هفتم مجلس شوراي اسلامي آغاز شده است. افتتاح اولين دوره مجلس قانونگذاري در جمهوري اسلامي ايران، يك نقطه عطف به شمار ميرود. وظيفه اين مجلس، قانونگذاري و نظارت مستقيم بر عملكرد رييس جمهوري و هيئت دولت است. تعداد نمايندگان مجلس، 290 نفر است و با رأي مستقيم مردم انتخاب ميشوند. هر شهر به تناسب جمعيت، تعدادي از كرسيهاي مجلس را به خود اختصاص ميدهد. اقليتهاي ديني شناخته شده در ايران با وجود آنكه، اكثر آنان، از لحاظ جمعيت، حد نصاب لازم يعني 150 هزار نفر براي به دست آوردن يك كرسي را ندارند، اما در پارلمان داراي نماينده ميباشند. انتخابات اولين دوره مجلس شوراي اسلامي، در فاصله حدود يك سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي در 24 اسفند 1358 برگزار شد. در اين انتخابات، ملت ايران با شركت حدود يازده ميليون نفر در انتخابات به نمايندگان خود رأي دادند. و با برگزاري مرحله دوم، مجلس شوراي اسلامي، تركيب خود را يافت و با احتساب انتخابات مياندورهاي، مجموعاً 263 نماينده به مجلس راه يافتند كه در اين ميان، تعداد 4 زن، 130 روحاني و 133 غيرروحاني مشاهده ميشد.
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری 24جمادي الثاني 1432
درگذشت "يحيي بن قاسم ثَعْلَبي" ملقب به "ابوزكريا" اديب و شاعر مشهور عرب(616 ق)
ابوزكريا، يحيى بن قاسم ثَعْلَبي، فقيه، قاري، مفسّر، نحوي، لغوي، عروضي و شاعر ماهر بود. او سالها در مدرسهي نظاميهي بغداد به تدريس اشتغال داشت و شاگردان زيادي پرورش داد. از ابوزكريا كه در ميان اعراب بيشتر به عنوان اديب و شاعر مطرح ميباشد، ديوان شعري به جاي مانده است. سرانجام ابوزكريا در سال 616 ق در 95 سالگي بدرود حيات گفت.
تولد فقيه و مرجع بزرگوار تقليد حضرت آيتاللَّه "حاج شيخ محمدعلي اراكي" (1312 ق)
حضرت آیت اللّه العظمی حاج شیخ محمدعلی اراکی(ره) در 24 جمادي الثاني 1312 ق. در اراك ديده به جهان گشود. پدرش، حجه الاسلام حاج احمد آقا، مشهور به ميرزا آقا فراهاني از علماي مشهور آن سامان بود. مادرش نيز از نوادگان امامزاده سيد حسن واقف است.وي پس از يادگيري خواندن و نوشتن، در نوجواني وارد حوزه علميه اراك شد و در درس استاد سيد جعفر شيثي حضور يافت و مقدمات علوم اسلامي را از او فرا گرفت. دروس سطح حوزه را نزد آيه الله العظمي سيد محمد تقي خوانساري به خوبي پشت سر گذراند. آيه الله اراكي هم زمان با تحصيل دوره سطح، در درس شرح منظومه آيه الله شيخ محمد باقر اراكي معروف به سلطان آبادي شركت كرد و از دانش آن حكيم فرزانه خوشهها چيد،ايشان سالها در درس آيه الله العظمي آقا نور الدين اراكي و آيه الله العظمي شيخ عبدالكريم حائري يزدي شركت كرد و از دانش و تقواي آن دو مرجع بزرگ تقليد شيعيان، بهرهها برد. آيه الله حائري علاقه زيادي به او داشت. نبوغ فكري آيه الله اراكي مورد توجه استاد قرار گرفت. آيه الله اراكي به سفارش استاد معمم شد. با يكي از بستگان ازدواج نمود.
رحلت آيتاللَّه "شيخ مرتضي حائري يزدي" فرزندِ موسس حوزهي علميهي قم(1406 ق)
شيخ مرتضي فرزند ارشد آيتاللَّه شيخ عبدالكريم حائري يزدي موسس حوزهي علميهي قم در 1334 ق در اراك به دنيا آمد. وي پس از اتمام دروس مقدماتي، به محضر درس اساتيد بزرگ حوزه از جمله آيات عظام: گلپايگاني، سيدمحمدتقي خوانساري، محقق داماد، حجت كوه كمرهاي، بروجردي و امام خميني راه يافت و نيز از درس والد خود، خوشهها چيد. ايشان بيش از چهل سال در حوزهي علميهي قم به تدريس پرداخت و شاگردان زيادي تربيت نمود. در زمان حكومت طاغوت، با قوانين ضد خدايي شاه مخالفت ميورزيد و با آن مبارزه ميكرد. اين عالم رباني سرانجام در 25 اسفند 1364 ش درسن 72 سالگي به لقاي معبود شتافت و در پايين پاي پدر بزرگوار خود آرميد.
ارتحال عالم بزرگ آيتاللَّه "سيدمحمدرضا گلپايگاني" زعيم حوزهي علميهي قم(1414 ق)
سيدمحمدرضا فرزند سيدمحمدباقر موسوي گلپايگاني در سال 1316 قمري در "گوگد" گلپايگان ديده به جان گشود. پس از چندي جهت فراگيري علوم اسلامي به اراك عزيمت نمود و از محضر آيتاللَّه شيخ عبدالكريم حائري بهره جست. پس از تأسيس حوزهي علميهي قم، به اين شهر مهاجرت نمود و بعد از درگذشت آيتاللَّه حائري، به تدريس خارج فقه و اصول پرداخت. معظم له از آغاز نهضت 15 خرداد 1342 تا پيروزي انقلاب اسلامي همراه امام خميني(ره) بوده و از پشتيبانان آن امام محسوب ميشد. پس از رحلت امام خميني(ره)، از بزرگترين مراجع تقليد شيعيان به حساب ميآمد. آيت اللَّه گلپايگاني بيش از هفتاد و پنج سال بر مسند تدريس تكيه زد و شاگردان بيشماري را به جامعهي اسلامي عرضه نمود. حضرات آيات مرتضي حائري يزدي، عبدالرحيم رباني شيرازي، مرتضي مطهري، محمدعلي قاضي طباطبايى، سيداسداللَّه مدني، محمد مفتح، سيدمحمد بهشتي، علي مشكيني، ناصر مكارم شيرازي، جعفر سبحاني، لطف اللَّه صافي گلپايگاني، احمد جنتي و دهها نفر از علما و فضلاي حوزه، از جمله شاگردان اين مرجع بزرگوار تقليد ميباشند. آيت اللَّه گلپايگاني داراي تاليفات و تقريرات متعددي نيز ميباشند كه كتاب الحج، كتاب القضا و الطهاره و... از آن جملهاند. اولين مدرسهي علوم ديني به سبك جديد، اولين موسسهي بزرگ قرآني در قم، اولين فهرست بزرگ فقهي و حديثي بااستفاده از دانش و اختراعات جديد بشري و تاسيس و ساخت صدها مدرسه، مسجد، موسسهي ديني در كشور و خارج ازكشور از جمله خدمات اين عالم رباني ميباشند. سرانجام اين فقيه جليل و مرجع كبير در 18 آذر 1372 ش در 96 سالگي بدرود حيات گفت و در كنار اساتيد بزرگ خود در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) مدفون شد.
رویدادهای مهم این روز در تقویم ميلادي 28مي 2011
درگذشت "اوژن بورنوف" خاورشناس نامدار فرانسوي و كاشف رمز خطّ ميخي (1852م)
اوژن بورنوف خاورشناس فرانسوي و بزرگترين دانشمند سانسكريتشناس، در دوازدهم اوت 1801م در پاريس به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات متوسطه، در علم حقوق فارغالتحصيل گرديد و ضمن اشتغال به عنوان وكيل دعاوي، به زبان و ادبيات مشرق زمين و شگفتيهاي سرزمين هند، علاقهمند شد. از اين رو به فراگيري زبانهاي سانسكريت و پالي همت گماشت و به كار مطالعه و تحقيق روي آورد. اين دانشمند جوان در ضمن مطالعه در كتابخانه ملي پاريس، به نسخههايى از كتب مذهبي زرتشتيان برخورد كرد كه پس از مطالعه آن، توانست عقايدي را كه بر اثر مرور زمان حتي در بين زرتشتيان، منحرف شده بود دوباره برقرار نمايد. بورنوف در سال 1835م تفسير يِسْنا را كه يك متن مهم زرتشتي است انتشار داد و به كمك زبان سانسكريت آن را نوشت. وي با اين كار علمي بزرگ، كليد و كشف رمز خواندن كتيبههاي خطي ميخي در زبانهاي ايران باستان را به دست ديگر دانشمندان داد. بورنوف همچنين پس از مطالعات فراوان، كتاب بودا و مذهب او را به تنهايى و بدون كمك ديگران نگاشت و اثري بيمانند پديد آورد. بورنوف، از دانشمندان بزرگ سانسكريتشناسي بود و بر زبانهاي ايران باستان نيز تسلط داشت. بورنوف در دوران زندگي علمي خود، به عضويت مؤسسات علمي و انجمنهاي متعدد خاورشناسي درآمد و در دانشسراي عالي پاريس به تدريس پرداخت. اوژن بورنوف سرانجام پانزده روز پس از انتخاب به عنوان سردبير فرهنگستان كتيبهها و ادبيات فرانسه، در 28 مه 1852م در 51 سالگي درگذشت.
مرگ "ارنست رنان" اديب و فيلسوف فرانسوي (1892م)
ژوزِف اِرنِسْتْ رنان، اديب و فيلسوف فرانسوي در پنجم اوت 1823م در فرانسه به دنيا آمد. وي در ابتدا به درخواست والدين خود به فراگيري الهيات پرداخت و همين مطالعه او درباره مذهب و كتابهاي آسماني باعث شد كه دست از همه آنها شسته و تفسير كاتوليكها را از انجيل رد كند. به اين ترتيب، از ابتداي زندگي، مذهب را رها كرد و به دنبال نويسندگي، فلسفه و تاريخ رفت. رنان اگرچه به تدريس متون مذهبي نيز اشتغال يافت اما به شخصيتهاي مذهبي، از ديدگاه تاريخ مينگريست. او امثال حضرتعيسيمسيح(ع) را اگرچه مردي بينظير توصيف ميكرد اما وي را بشري ميدانست كه عنوان معجزه براي او پذيرفته نيست. رنان با نگارش كتاب زندگي مسيح(ع)، با حذف قوانين تعبّدي و كنار نهادن معارف مرتبط با اسرار مذهبي، به خيال خود، دين مسيح(ع) را نجات داد. اما اين اثر در واقع قابل بحث بود نه اثري علمي. وي در ادامه مسير فكري و در تضادهاي روح شكاك خود، عقايد خويش را عرضه نمود و جمعي از جوانان را شيفته خود ساخت. رنان در آثار خود الگوها و نمونههاي رسمي عقايد را كه به مردم معرفي شده بود، مسخره ميكرد و در عين حال كه تنها عقل را براي حاكميت ميپذيرفت، مركز شكاكيت فكري بود. از اين رو، رنانيسم عبارت از سبكي شد كه همه انديشهها و افكار را در زمينه نسبيّت بررسي ميكرد و هيچ گونه تعبد، تقيد و مطلق بودن را برنميتافت. رنان كه در زمينه شرقشناسي نيز مطالعات فراواني انجام داده، بر تشريح تاريخ اديان مختلف به ويژه يهود تكيه كرده است. آينده علم، اصول مسيحيت و مكالمات و درام فلسفي از جمله آثار اوست. ارنست رنان سرانجام در 28 مه 1892م در 69 سالگي جان سپرد.
امضاي قرارداد نفتي "دارسي" بين ايران و انگليس (1901م)
در سال 1889م حق استخراج كليه معادن ايران و از جمله نفت طي امتيازنامهاي به بارون دورويتر بازرگان انگليسي واگذار شد، اما تأخير وي در عملي كردن مفاد قرار داد، باعث لغو حق انحصاري وي گرديد. در اين ميان ويليام ناكْسْ دارسي سرمايهدار انگليسي، در اواخر قرن نوزدهم از وجود نفت در ايران مطلع گرديد و در سال 1901م نمايندگاني جهت امضاي قرارداد نفتي و دريافت امتياز از ايران به تهران گسيل داشت. پس از مخالفت اوليه مظفرالدين شاه با اعطاي امتياز، نمايندگان دارسي با امينالسلطان صدراعظم شاه وارد مذاكره شدند و با پرداخت رشوه و نيز سوء استفاده از سادهلوحي مقامات ايران، در نهايتْ قرارداد دارسي در 21 مه 1901م به امضاء دو طرف رسيد. براساس اين قرارداد، امتياز استخراج و بهرهبرداري از نفت در سراسر ايران به استثناي ايالات شمالي شامل گيلان، مازندران، گرگان، خراسان و آذربايجان براي مدت 60 سال به دارسي واگذار گرديد. حذف مناطق شمالي ايران از چارچوب قرارداد، براي پيشگيري از عكسالعمل و يا مخالفت روسها انجام شده بود. همچنين بر اساس اين قرارداد، دارسي متعهد گرديد ظرف دو سال، شركت و يا شركتهايى براي بهرهبرداري از اين امتيازات تأسيس نمايد و ساليانه مبلغ 20 هزار ليره وجه نقد و معادل همين مبلغ از سهام شركت و نيز 16درصد از منافع خالص خود را به دولت ايران بپردازد. شركت نفت دارسي، پس از هفت سال، سرانجام در 26 مه 1908م در منطقه مسجد سليمان به نفت رسيد. با اين حال از آن جا كه پس از مشروطه و تدوين قانون اساسي، دادن هرنوع امتياز، به تصويب مجلس نياز داشت، مجلس اول مشروطه به بحث درباره قرارداد دارسي پرداخت اما نه امتياز نفت دارسي را تأييد كرد و نه آن را رد نمود. اين امتيازنامه به نوعي ديگر در زمان رضاخان به تصويب مجالس رسيد كه البته مفاد آن بيشتر از گذشته، به ضرر ايران بود. موافقتنامه دارسي در سال 1933م (1312ش) جاي خود را به قرارداد 26 مادهاي جديدي داد كه به قرارداد 1933 موسوم گرديد. در نهايتْ ملي شدن صنعت نفت در سال 1951م (اسفند 1329ش) كه نتيجه قيام مردمي و رهبري روحانيت آگاه بود به حضور مستقيم استعمارگر انگلستان در اقتصاد و شريان نفتي ايران خاتمه داد.
تصرف كشور بلژيك توسط ارتش آلمان نازي در جريان جنگ جهاني دوم (1940م)
چند ماه پس از آغاز جنگ جهاني دوم، هيتلر تصميم گرفت تا فرانسه را به تصرف خود درآورد. از اينرو به جاي حمله مستقيم به خطوط دفاعي فرانسه در طول مرزهاي آلمان، حمله به خاك فرانسه از طريق مرزهاي بلژيك را در پيش گرفت. به همين جهت، نيروهاي آلمان در سحرگاه دهم مه 1940م، هر سه كشور كوچك بلژيك، هلند و لوكزامبورگ را مورد حمله قرار دادند. اين امر باعث واكنش سريع نيروهاي انگلستان شد و به مقابله در برابر آلمان پرداختند. اما اين مقاومت چندان ديري نپاييد و در نهايت، مردم بلژيك پس از 18 روز مقاومت در برابر هجوم ارتش آلمان، به فرمان پادشاه بلژيك، جنگ را متوقف كردند و بلژيك در 27 مه 1940م به دست آلمان افتاد. اين تصميم باعث نارضايتي مردم بلژيك و در نهايت بركناري رسمي پادشاه اين كشور از سلطنت در سال 1951م شد.
عقبنشيني نيروهاي متفقين از بندر دونْكِرْك فرانسه
همزمان با پيشروي نيروهاي آلمان نازي و تصرف كشورهاي همسايه، خطوط دفاعي فرانسه در برابر آلمان در هم شكسته شد و 335 هزار نفر از قواي فرانسه و انگليس در بندر دونكرْكْ به محاصره مهاجمان درآمدند. با ادامه هجوم آلمان به طرف شمال، بندر دونكرْكْ، آخرين گريزگاه نيروهاي محاصره شده نيز در خطر سقوط قرار گرفت و از روز 27 مه 1940م، عمليات تخليه نيروهاي انگليس و فرانسه آغاز شد. در اين عمليات، 774 كشتي جنگي متفقين براي نجات حدود 350 هزار سرباز انگليسي، فرانسوي و بلژيكي شركت كردند. اما در اثر حملات هوايي و محاصره بندر دونكرك توسط ارتش آلمان نازي، نزديك به 50 هزار نفر از نيروهاي متفقين كشته و 400 كشتي جنگي آنها نيز نابود شد. در نهايت، پس از شكست نيروهاي متفق در فرانسه، اين كشور نيز به طور كامل به اشغال آلمان در آمد.
روز ملي و استقلال "آذربايجان" از اتحاد جماهير شوروي سابق (1991م)
سرزمين آذربايجان در زمانهاي گذشته در تصرف ايران بود تا اين كه پس از شكست ايران در نبردهاي توسعه طلبانهي روسيه در زمان فتحعلي شاه قاجار، به موجب عهدنامهي گلستان، به روسيه ضميمه شد. در پي وقوع انقلاب روسيه، اين كشور پس از مدتي كه از اعلام استقلالِ آن گذشته بود، به يكي از جمهوريهاي شوروي تبديل گشت. در اواخر دههي 1980، فعاليتهاي استقلال طلبانه در اين جمهوري و نيز منطقهي ارمني نشينِ قرهباغ شدت يافت. جمهوري آذربايجان در 30 اوت 1991 در حالي استقلال خود را رسماً اعلام كرد كه با همسايهي خود، ارمنستان، بر سر منطقهي قره باغ به شدت اختلاف و درگيري داشت كه هنوز نيز ادامه دارد. جمهوري آذربايجان در غرب آسيا و در كنارهي درياي خزر، 86/600 هزار كيلومتر مربع مساحت دارد و با كشورهاي ايران، ارمنستان، گرجستان و روسيه همسايه است. جمعيت آذربايجان نزديك به 8 ميليون نفر ميباشد كه اكثريت مسلمان بوده و به زبان تركي صحبت ميكنند، پيشبيني جمعيت آذربايجان تا سال 2025 بيش از 9 ميليون نفر ميباشد. پايتخت آذربايجان باكو و واحد پول آن منات ميباشد. مردم آذربايجان مليت آذري داشته و سفيدپوست هستند. گنجه، سومقاييت و مينگه چوير از شهرهاي مهم آن هستند. نظام سياسي حاكم بر آذربايجان جمهوري فدرال ميباشد. آذربايجان داراي دو روز ملي ميباشد يكي 28 مه روز اعلام جمهوري در آذربايجان و ديگري 30 اوت روز استقلال آن كه روزهاي ملي آذربايجان نام گرفتهاند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)