12

اگه تو مال من بودی ماه از چشات طلوع می كرد

پرستو از رو دست تو نغمه هاشو شروع می كرد

اگه تو مال من بودی كلاغ به خونش می رسید

مجنون به داد اون دل زرد و دیوونش می رسید

اگه تو مال من بودی همه خبردار می شدن

ترانه های عاشقی رو سرم آوار می شدن

اگه تو مال من بودی قدم رو پاییز میزدیم

پاییز می فهمید كه ماها زبونشو خوب بلدیم

اگه تو مال من بودی انقد غریب نمی شدم

من چی می خواستم از خدا دیگه اگه پیشت بودم

اگه تو مال من بودی دور خوشی نرده نبود

دل من اون آواره ای كه شبا می گرده نبود

اگه تو مال من بودی چشام به چشمات شك نداشت

تنگ بلور آرزوم مثل حالا ترك نداشت

اگه تو مال من بودی جهنمم بهشت می شد

قصه ی عشق ما دو تا ، عبرت سرنوشت می شد

اگه تو مال من بودی می بردمت یه جای دور

یه جا كه تو دیده نشی نباشه حتی كمی نور

اگه تو مال من بودی ،‌ می ذاشتمت روی چشام

بارون می خواستی می بارید ، ابر سفید گریه هام

اگه تو مال من بودی برگا تو پاییز نمی ریخت

شمعی كه پروانه داره ، اشك غم انگیز نمی ریخت

اگه تو مال من بودی قفس دیگه اسیر نداشت

آدما دارا می شدن ، دنیا دیگه فقیر نداشت

اگه تو مال من بودی خیال نمی كنم باشی

پس می رم و می كشمت پیش خودم تو نقاشی