واژه های مشترک بین فرانسه و ایران

[align=center][size=medium]ت
[/SIZE]
·تابلو (tableau)

·تن (ماهی) (thon)

·توالت (toilette)

·تومور (tumeur)

·تیره یا خط تیره (tiret)

·تیراژ (tirage)




[size=medium]د[/SIZE]

·دز (dose)

·دوش (douche) فعل se doucher به معنای دوش گرفتن است

·دیسک (disque)

·دیسکت (disquette)





[size=medium]
ر

·رادیاتور (radiateur)

·رژیم (régime)

·رفراندوم (référendum)

·رفوزه (refusé)

·روبان (ruban)

·روب‌دشامبر (robe de chambre) به معنی لباس خانه.




[size=medium][/SIZE] ژ

·ژامبون (jambon) از واژه jambe به معنی ساق پا گرفته شده است.

·ژانر (genre)

·ژست (geste)

·ژله (gelée)

·ژوپ (jupe) به معنی دامن و minijupe به معنی دامن کوتاه است.

·ژورنال (journal) به معنی روزنامه. jour به معنی روز است.

·ژیله (gilet)




[size=medium][/SIZE] س

·ساتن (satin)

·سالن (salon)

·سس (sauce)

·سنکوپ (Syncope)

·سوتین (soutien gorge)

·سوژه (sujet)

[size=medium][/SIZE] ش

·شاپو (chapeau)

·شارلاتان (charlatan)

·شاسی (châssis)

·شال (châle)

·شانس (chance)

·شانتاژ (chantage) ریشه آن فعل chanter به معنی آواز خواندن است

·شوالیه (chevalier) به معنی اسب سوار و Cheval به معنی اسب است

·شوسه (chaussée) به معنی جاده و سواره رو است و chaussure به معنی کفش است.

·شوفاژ (chauffage)

·شوفر (Chauffeur)

·شومینه (cheminée)



[size=medium][/SIZE] ص

·صابون (savon)

·صندل (sandale)




[size=medium][/SIZE] ط

·طلق (talc)




[/SIZE] [size=medium]ف[/SIZE]

·فابریک (fabrique) به معنی کارخانه

·فلش (flèche)

·فویل (feuille) به معنی ورقه یا برگه.



[size=medium]ک
[/SIZE]
·کاپوت (capot)

·کارتابل (cartable) به معنی کیف مدرسه

·کاسکت (Casquette)

·کافه (café)

·کافه گلاسه (caféglacé)

·کامیون (camion)

·کامیونت (camionnette)

·کاناپه (canapé)

·کتلت (côtelette) از واژه côte به معنی دنده بوجود آمده است.

·کراوات (cravate)

·کرست (corset)

·کریدور (corridor)

·کلیه (Collier) به معنی گردن‌بند و cou به معنی گردن است.

·کمدی (comédie)

·کنسانتره (concentré)

·کنسرو (conserve)

·کنسرواتور (conservateur) به معنی نگهبان و محافظ است

·کنکور (concours)

·کودتا (Coupd'État)

·کوران (courant) به معنی جریان بیشتر برای جریان هوا به کار می‌رود.

·کورس (course)

·کوسن (coussin) به معنی نازبالش

[size=medium]گ[/SIZE]

·گاراژ (garage) از فعل garer به معنی نگهداشتن یا پارک کردن گرفته شده است

·گارسون (garçon)

·گیشه (guichet)



[size=medium]

ل


·لژ (loge)

·لوستر (lustre)

·لیسانس (licence)




[size=medium][/SIZE] م

·مامان

·مانتو (manteau)

·مانکن (mannequin)

·مایو (maillot)

·مبل (meuble)

·مرسی (merci)

·مزون (maison) به معنی خانه است

·مغازه (magasin) خود در اصل از عربی مخزن.

·موزه (musée)

·موکت (moquette)

·میزانسن (miseenscene)

·میلیارد (milliard)




[/SIZE] [size=medium]ن[/SIZE]

·نایلون (nylon)




[size=medium]
و

·وانیل (vanille)

·ویتامین (vitamine)

·ویترین (vitrine)

·ویراژ (virage)

·ویلا (villa)[/align[/SIZE]