در «کافی» از أبی المغرا روایت کرده است که او گفت: یعقوب أحمر برای من حدیث کرد و گفت که ما بر حضرت امام جعفر صادق علیه السلام وارد شدیم که آن حضرت را بر رحلت فرزندش إسمعیل تعزیت و تسلیت گوئیم. حضرت برای إسمعیل طلب رحمت کرد و پس از آن گفت: پروردگار تبارک و تعالی خبر مرگ پیغمبرش را به او داد، و گفت: «إِنکَ مَیتٌ وَ إِنهُم مَیتُونَ ؛ قطعا تو خواهی مرد و آنها (نیز) خواهند مرد» (آیه ۳۰ از سوره زمر). و نیز فرمود: «کُل نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ ؛ هر کسی مرگ را می چشد» (آیه ۱۸۵ از آل عمران و آیه ۳۵ از سوره انبیاء و آیه ۵۷ از سوره عنکبوت). و سپس حضرت شروع به سخنانی نمود و فرمود: تمام اهل زمین می میرند بطوریکه یک تن در روی زمین باقی نمی ماند. و اهل آسمان می میرند حتی یک نفر از آنها باقی نمی ماند مگر ملکُ الموت و حَمَلة عرش و جبرائیل و میکائیل.
حضرت فرمود: در این حال ملک الموت می آید تا در نزد پروردگار عزوجل حضور پیدا نموده می ایستد و به او گفته میشود ـ در حالیکه خدا داناتر است ـ که باقی مانده است؟ ملک الموت میگوید: ای پروردگار من! هیچکس باقی نمانده است مگر ملک الموت و حملة عرش و جبرئیل و میکائیل. به او گفته میشود که: به جبرئیل و میکائیل هم بگو بمیرند. فرشتگان در اینحال میگویند: ای پروردگار! اینان دو رسول تو و دو امین تو هستند. خداوند میفرماید: من حکم مردن را بر هر که دارای نفس باشد که زنده و دارای روح است نوشته ام. ملک الموت پس از انجام مأموریت خود می آید تا در نزد پروردگار خود حضور یافته و می ایستد. به او گفته میشود ـ در حالیکه خدا داناتر است ـ که باقی مانده است؟ ملک الموت میگوید: ای پروردگار من! باقی نمانده است مگر ملک الموت و حملة عرش. خداوند میفرماید: بگو حملة عرش نیز بمیرند. در اینحال ملک الموت با حالت اندوه و غصه می آید، و در حالیکه سر خود را پائین انداخته و چشمان خود را بر نمی گرداند در نزد خدا حضور می یابد. به او گفته میشود: که باقی مانده است؟ میگوید: ای پروردگار من! غیر از ملک الموت کسی باقی نمانده است! به او گفته میشود: بمیر ای ملک الموت! پس می میرد. در اینحال خداوند زمین را بدست قدرت خود میگیرد، و آسمانها را بدست قدرت خود میگیرد؛ و میگوید: « أَیْنَ الذِینَ کَانُوا یَدْعُونَ مَعِی شَرِیکًا؟ أَیْنَ الذِینَ کَانُوا یَجْعَلُونَ مَعِی إلَهًا ءَاخَرَ؟؛ کجا هستند آن کسانی که با من در کارهای من شریک می پنداشتند؟ کجا هستند آن کسانی که با من خدای دگری قرار میدادند»؟
درباره أمیرالمؤمنین علیه السلام نیز میفرماید: « وَ یُنْفَخُ فِی الصورِ فَتَزْهَقُ کُل مُهْجَةٍ، وَ تَبْکَمُ کُل لَهْجَةٍ، وَ تُدَک الشم الشوَامِخُ، وَ الصم الروَاسِخُ؛ فَیَصِیرُ صَلْدُهَا سَرَابًا رَقْرَقًا، وَ مَعْهَدُهَا قَاعًا سَمْلَقًا؛ فَلاَ شَفِیعٌ یَشْفَعُ، وَ لاَ حَمِیمٌ یَدْفَعُ، وَ لاَ مَعْذِرَةٌ تَنْفَعُ؛ و در صور دمیده میشود، و به پیرو آن هر صاحب نفسی می میرد، و هر زبان گویائی لال میگردد، و بناهای عظیم و رفیع فرومیریزند، و چیزهای صُلب و سخت، بی بنیان و پوچ میگردند؛ امور محکمه و مستحکمه و واقعیات این عالم چون سرابِ بی اعتبار واهی جلوه می کنند، و محل و موطن این امور هموار و مستوی میگردد؛ در آن هنگام هیچ شفیعی نیست که به دردِ انسان خورد و شفاعت کند، و هیچ یار مهربانی نیست که از انسان دفاع کند، و هیچ پوزش و عذرخواهی ای نیست که بکار آید».
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)