زیبا سلاممانده ام در تاریکی شب
اشیان گرفته ام در تاریکی شب و تاب دیدن روز را ندارم. ...
این مرد خود پرست
این دیو. این رها شده از بند
مست مست
استاده رو به روی من و
خیره در منست
گفتم به خویشتن
ایا توان رستنم از این نگاه هست؟
مشتی زدم به سینه ی او.
ناگهان دریغ
ائینه ی تمام قد رو به رو شکست.
(مصدق-خودشکن)
امدم تو را ببینم ولی نشد
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)