قورباغه ها
قورباغه ها
داستانی از منوچهر احترامی
مارها قورباغهها را می خوردند و قورباغهها غمگین بودند
قورباغهها به لك لكها شكایت كردند
لك لكها مارها را خوردند و قورباغهها شادمان شدند
لك لكها گرسنه ماندند و شروع كردند به خوردن قورباغهها
قورباغهها دچار اختلاف دیدگاه شدند
عده ای از آنها با لك لكها كنار آمدند و عدهای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند
مارها باز گشتند و همپای لك لكها شروع به خوردن قورباغهها كردند
حالا دیگر قورباغهها متقاعد شدهاند كه برای خورده شدن به دنیا می آیند
تنها یك مشكل برای آنها حل نشده باقی مانده است
اینكه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان !
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)