نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: هوشنگ شاه - آغاز تمدن

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Jan 2011
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,383
    تشکر تشکر کرده 
    763
    تشکر تشکر شده 
    846
    تشکر شده در
    352 پست
    قدرت امتیاز دهی
    232
    Array

    هوشنگ شاه - آغاز تمدن

    در آغاز مردمان پراکنده می زیستند و پوشش از برگ می ساختند و خورش آنان از گیاه و میوه درختان بود.
    کیومرث پادشاه نخستین جهان، مردمان را گرد کرد و به فرمان خود درآورد و آئین شاهی را بنیاد گذارد و مردم را به خورش و پوشش بهتر رهبری کرد. سیامک به دست فرزند اهریمن کشته شد و امان نیافت تا در این راه گامی بردارد.
    هوشنگ

    اما هوشنگ پادشاهی هوشمند و بینا دل و به آبادانی جهان کمر بست. هوشنگ نخستین کسی بود که آهن را شناخت و آن را از دل سنگ بیرون آورد. چون بر این فلز گرانمایه دست یافت، پیشه آهنگری را بنیاد گذاشت و تبر و اره و تیشه از آهن ساخت. چون این کار ساخته شد، راه و رسم کشاورزی را آغاز نهاد.
    نخست به آبیاری گرایید و با کندن جویها آب رودخانه را به دشت و هامون برد. آنگاه بذرافشاندن و کاشتن و درودن را به مردمان اموخت و مردمان کارآمد را به برزگری گذاشت.
    بدینگونه کار خورش مردم بسامان رسید و هرکس توانست در خانه خود نان تهیه کند .
    در کیش و آیین یزدان پرستی ، هوشنگ پیرو نیای خود کیومرث بود و گرامی داشتن آتش و نیایش آن نیز از زمان هوشنگ آغاز شد ، چه نخست او بود که آتش را از سنگ پدید آورد .
    پدیدار شدن آتش
    و آن چنان بود که یک روز هوشنگ با گروهی از یاران خود به سوی کوه می رفت، ناگاه از دور، ماری سیاه رنگ و تیزتاز و هول انگیز پدیدار شد. دو چشم بر سر داشت و از دهانش دود برمی خواست. هوشنگ دلیر و چالاک بود. سنگی برداشت و پیش رفت و آنرا به نیروی تمام، به سوی مار پرتاب کرد.
    مارپیش از آنکه سنگ به آن برسد، از جا برجست وسنگی که هوشنگپرتاب کرده بود، به سنگی دیگر خورد و هردو در هم شکستند و شراره های آتش به اطراف جستن کرد و فروغی رخشنده پدید آمد.
    هرچند مار کشته نشد اما راز آتش گشوده شد. هوشنگ جهان آفرین را ستایش کرد و گفت این فروغ، فروغ ایزدی است. باید آنرا گرامی بداریم و بدان شاد باشیم.
    چون شب فرارسید فرمان داد تا به همان گونه شراره از سنگ جهاندند و آتشی بزرگ برپا کردند و به پاس فروغی که ایزد بر هوشنگ آشکار کرده بود جشن ساختند و شادی کردند. می گویند که «جشن سده» که نزد ایرانیان قدیم بسیار گرامی بود و به هنگام آن آتش می افروختند از آن شب به یادگار مانده است.
    کوشش هوشنگ به اینجا پایان نگرفت. فره ایزدی با وی بود و او را بر کارهای بزرگ توانا می کرد. هوشنگ بود که دامهای اهلی را چون گاو و خر و گوسفند، از دامهای نخجیری چون گور و گوزن جدا ساخت، تا هم مایه خوراک مردمان باشند و هم در ورزیدن زمین و کشاورزی به کار آیند.
    از جانوران دونده آنها را که چون سنجاب و قاقم و روباه و سمور، پوست نرم و نیکو داشتند برگزید تا مردمان پوست آنها را بر خود بپوشند. بدینگونه هوشنگ، عمر خود را به کوشش و اندیشه و جستجو برای آبادانی جهان و آسایش مردمان بکار برد و جهان را آبادتر از آنچه به وی رسیده بود، به طهمورث سپرد.
    تهمورث (طهمورث)
    طهمورث کارهای پدر را دنبال کرد و بر دانش و آگاهی مردمان افزود . او بود که رشتن پشم بره و میش را به مردمان آموخت و آنان را به بافتن فرش و جامه راهنما شد .او بود که سبزه و کاه و جو را غذای دام های اهلی قرار داد . جانوران شکاری را نیز نخست او برگزید : از ددان رمنده یوز و سیاه گوش و از پرندگان تیز چنگ باز و شاهین را او رام نمود و شیوه رام کردت آنان را برای شکار به مردمان آموخت .ماکیان را نیز او به خانه ها آورد و با دیوان و آفتهای جهان ستیزه کرد و آنها را در هم شکست و فرونشاند .
    نوشتن خط هم از دوران او آغاز گردید ، با این همه هنوز دانش مردمان فراوان نبود و آموختنی بسیار . طهمورث جای به چمشید سپرد و چمشید بود که به کمک فر ایزدی و نیروی اندیشه اش آیین زندگی را ( تمدن) رونق بخشید و دانش های نوین به مردمان آموخت .
    24 jack bauer 7

  2. کاربر مقابل از king 2011 عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/