عمری شدیم محرم اسرار دیگران
بستیم دل به رشته ی گفتار دیگران
گرچه به مجلس از همه پائین نشسته ایم
بالا نرفته ایم ز دیوار دیگران
حرمت نهاده ایم حرام و حلال را
برگی نچیده ایم زگلزار دیگران
نیشی به خود بزن که بدانی ز فرط کبر
شمشیر طعنه نیست سزاوار دیگران
انداخت همرهی ز بلندی به پستی ام
تا ره شود به جامعه هموار دیگران
جان ساده می دهیم دل آزرده ایم اگر
هرگز نگشته ایم دل آزار دیگران
عبرت گرفته ایم ز نخوت حذر کنیم
چون دیده ایم عاقبت کار دیگران