صداي پاهاي خستم روي سنگ فرشاي كوچه
داره مي گه كه دل من چقد تنگه بعد كوچت
تو هميشه هستي و من فقط از تو مي نويسم
سهم من از بودن تو اينه كه اشكي بريزم
اما تو هميشه هستي توي اين قلب شكسته
قلبي كه باسه همه عمر دل به چشماي تو بسته
من هنوز به يادت هستم تو شباي بي ستارم
نه باسه چي بي ستاره وقتي هستي تو ستارم