بنی قریظه در کنار دیگر قبایل یهود توانستند اداره و حکومت شهر را به دست گیرند. فرمانروای آنان القیطوان یا فطیون خراجگزار مرزبان ایرانی الزاره (در بحرین ) بود (یاقوت حموی ، ج 5، ص 83، 85). شکست دولت یهودی یمن از پادشاه مسیحی حبشه که تحت حمایت روم بود (سال 525 میلادی )، قدرت یهودیان را در مدینه کاهش داد. سرانجام ، در جنگ قبیلة خزرج با یهودیان ، فرمانروای یهود به قتل رسید و اعراب ادارة شهر را به دست گرفتند (مقدسی ، ج 4، ص 130). سلطة قبایل عرب بر مدینه موجب شد که بسیاری از یهودیان مدینه را ترک کنند. در دوران نزدیک به ظهور اسلام ، قبایل یهود در بیرون شهر در دژها و قلاع خود می زیستند. بنی قریظه ، که در این زمان به لحاظ جمعیت و نفوذ از دو قبیلة دیگر یعنی بنی نَضیر * و بنی قَینُقاع * مقتدرتر بودند، در جنوب شرقی مدینه سکونت داشتند و عمدتاً کشاورزی می کردند. تنها گزارش مستقل دربارة بنی قریظه راجع به جنگ مسلمانان با آنان درسال پنجم هجری است .سایر گزارشهای احوال آنان مربوط به تاریخ اوس و خزرج ، دوقبیلة عرب مدینه ،وعمدتاًمربوط به دوران نزدیک به ظهوراسلام است .

غزوة بنی قریظه در اواخر ذیقعده و اوایل ذیحجة سال پنجم هجری ، آخرین جنگ مسلمانان با یهود مدینه بود. حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم در همان روز پراکنده شدن دشمنان در جنگ خندق به جنگ بنی قریظه رفت . علت جنگ ، پیمان ***ی بنی قریظه و خیانت آنان به مسلمانان از طریق همکاری با گروههای شرکت کننده (احزاب ) در جنگ خندق بود. مسلمانان قلاع و مساکن بنی قریظه را محاصره کردند. مدت محاصره بین 15 تا 25 روز گزارش شده است . بنی قریظه خود پیشنهاد دادند که با همان شرایط بنی نضیر تسلیم شوند. بنی نضیر از اموال و دارایی خود چشم پوشیده و مدینه را ترک کرده بودند. ولی حضرت رسول صلّی اللّه علیه وآله وسلّم جز این که به حکم او گردن نهند، هر پیشنهادی را رد کرد (واقدی ، ج 2، ص 501). حضرت رسول اکرم حکمیت را به سَعدبن مُعاذ، رئیس قبیلة بنی عبد اَشْهَل از اشراف اوس ، واگذار نمود. بنی قریظه نیز حکمیت سعدبن معاذ را پذیرفتند، زیرا اوس قبل از اسلام متحد ایشان بود. سعد حکم به قتل مردان قبیله ، اسارت زنان و کودکان و ضبط اموالشان داد. حضرت رسول این حکم را مطابق خواست پروردگار دانست . آیات 56 تا 58 سورة انفال و 26 و 27 سورة احزاب راجع به جنگ بنی قریظه است (طبری ، سلسلة اول ، ص 1493؛ ابن هشام ، ج 3، ص 265ـ266؛ ابن سعد، ج 2، ص 75). مردان بنی قریظه و پسران بالغشان ، که تعداد آنان بین ششصد تا هشتصد نفر گزارش شده است ، به قتل رسیدند. یک زن قریظی نیز، که یک مسلمان را کشته بود، به قتل رسید. یکی از مردان قبیله به نام رفاعة بن سِموال به وساطت سَلمی ' دختر قیس ، از خاله های رسول اکرم بخشیده و جوانی نابالغ به نام عطیة قُرظی آزاد شد. این دو مسلمان شدند و نامشان در ردیف صحابه آمده است (طبری ، سلسلة اول ، ص 1497، 1500؛ ابن هشام ، ج 3، ص 263ـ264).

اموال بنی قریظه بین مسلمانان تقسیم شد. برای اولین بار، سهم سوار و پیاده مشخص گردید؛ به سوار دو سهم و به پیاده یک سهم تعلق گرفت . از فهرست اموال ، بخصوص فهرست سلاح ، که منابع ذکر کرده اند، بر می آید که مقدار غنایم به دست آمده از بنی قریظه زیاد بوده است . احتمالاً همین امر شیوة جدید تقسیم غنایم را ممکن ساخت