نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: طنز پردازی در ادبیات مشروطه

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    عضو سایت
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    هر جا که دل خوش باشه
    نوشته ها
    9,369
    تشکر تشکر کرده 
    12,680
    تشکر تشکر شده 
    7,551
    تشکر شده در
    3,656 پست
    قدرت امتیاز دهی
    3149
    Array

    طنز پردازی در ادبیات مشروطه

    طنز پردازی در ادبیات مشروطه

    طنز و مضامین طنز امیز از دیرباز در اثار شعرا و نویسندگان ایرانی سابقه داشته و بیشتر انان به عناوین مختلف و با اهداف گوناگون چاشنی طنز را در شعر خویش راه داده اند . طنز یکی از انواع سخن پردازی است که با بیان سخن در لفافه علاوه بر ایجاد طیبت در ذهن خواننده ، توجه او را به سوی مسائل سیاسی و اجتماعی جلب می کند که با بزرگنمایی و کوچکنمایی برخی خوبی ها و بدی ها همراه است . در اصطلاح ادبی « شیوه خاص بیان مفاهیم اجتماعی و انتقادی و سیاسی و طرز افشای حقایق تلخ و تنفر امیز ناشی از فساد و بی رسمی های فرد یا جامعه را که دم زدن از انها به صورت عادی وبه طور جدی ممنوع و متعذر باشد در پوششی از استهزا و نیشخند به منظور نفی کردن و بر افکندن ریشه های فساد و موارد بی رسمی " طنز " می نامیم . به عبارت ساده تر طنز را می توان انتقاد و نکته جویی امیخته به ریشخند تعریف کرد و انرا طرزی خاص از انواع ادبی برشمرد که با تعریض و به طور غیر مستقیم اظهار می شود .» ( بهزادی ص 6)

    هدف طنز
    به توجه به اینکه پدید امدن هر اثر ادبی در پی تفکر و اندیشه ای است که خالق اثر در ذهن داشته است ، در پروراندن مضامین طنز امیز نیز ناگزیر هدفی موجود است .طنز در واقع قالبی است که فکر گوینده را شکل می دهد و رابطی است برای رساندن حرفهای گوینده به مخاطب . به عبارت دیگر « طنز با تصویر هجو امیزی که از جهات زشت و منفی زندگی اجتماعی ترسیم می کند، معایب و مفاسد جامعه و حقایق تلخ سیاسی و اخلاقی و مذهبی و دیگر جنبه های نا درست ان را به صورتی اغراق امیز یعنی زشت و مشمئز کننده تر از انچه هست به نمایش می گذارد تا صفات و مشخصات انها نمایان تر و روشنتر جلوه کند و تضاد عمیق وضع موجود با اندیشه یک زندگی متعالی و مأمول اشکار گردد.»( ارین پور ص 36ج 2)

    روش های طنز
    طنزدارای روش های مختلفی است که هر گوینده به اقتضای حال و مقام و به سلیقه خود از انها استفاده می کند. این شیوه ها عبارتند از :
    1- کوچک کردن موضوع مورد بحث . در این روش نویسنده شخصی را که می خواهد مورد انتقاد قرار دهد ،از تمام ظواهر فریبنده عاری می سازد و او را از هر لحاظ کوچک می کند این کار می تواند از لحاظ جسمی یا معنوی باشد .
    2- بزرگنمایی. این روش در مقابل کوچک کردن است در این روش نیز طنز نویس سعی می کند با اغراق و غلو مطلبی یا رفتار شخصی را بزرگتر از انچه هست نشان دهد . این روش در کاریکاتور کاربرد زیادی دارد .
    3- تقلید طنز امیز .( حماسه مضحک ) شاعر یا نویسنده با در نظر گرفتن نوشته یا شعر جدی با همان سبک و اسلوب مطلبی طنز امیز را عنوان می کند .
    4- کنایه طنز امیز یا نقل قول مستقیم . « برای اجرای این منظور معمولا طنز نویس داستانی می افریند و چند نفر از شخصیتهای مورد نظر را در ان قرار می دهد و به عنوان دیالوگ از سخنان واقعی ان اشخاص استفاده می کند . در بعضی موارد ممکن است نویسنده نقل قول ها را به طور مضحکی خارج از رشتته اصلی کلام بیاورد و یا بعضی از قسمت حرفها را خودش بنویسد و یا اصلا احتیاجی به این کار نباشد و تمامی مطلب عنوان شده و نحوه بیان ان طوری خنده اور باشد که بشود تمامی یا قسمت اعظم ان را بدون دست بردن و تغییر دادن نقل کرد .»( جوادی 42)


    طنز در دوره مشروطه
    در استانه انقلاب مشروطه تحولات سیاسی اجتماعی موجب انتقال شعر از دربار به میان مردم شد و این تحول شگرفی بود که برای اولین بار اتفاق می افتاد . در این شرایط گویندگان خود را موظف به رعایت زبان مخصوص مردم نموده ، زبان سابق خود را کنار گذاشته وارد حوزه تازه ای شدند . در این راستا طنز و هجو نیز رشد روز افزون داشته و با وارد شدن واژه ها و مثل ها و گفتارهای روزمره که تاکنون جایی در شعر نداشت ، به مایه های طنز شعر و نثر افزوده شد. به ویژه که روشنفکران ایرانی به خوبی اگاهی داشتند شعر یکی از مهمترین عوامل مؤثر در بیداری ملتهاست و ساده ترین و شناخته شده ترین وسیله ای است که می شود با ان روح قهرمانی و حماسی و اندیشه های ازادیخواهانه وطن پرستانه را در ملت نا اگاه و بی خبر و خواب الود ایران دمید ... به همین دلیل در کنار اشعار و نثر های پخته و ادیبانه خواص ، نوعی شعر و نثر ساده و عوام فهم به وجود امد که از هزل و طیبت و طنز چاشنی داشت یعنی حقایق وسایل مهم اجتماعی را برای اینکه همه مردم فهم کنند لباس مزاح و شوخی و هزل می پوشانیدند یا در قلب اهنگهای شناخته شده در بعضی سروده ها و نوحه ها و تصنیف ها لالایی ها نفرین نامه ها می ریختند تا به شیرینی و سهولت قبول عام یابد.
    «طنزهای مطبوعاتی را اغلب در قالب مستزاد و مسمط و مثنوی های کوتاه و قطعه می سرودند . البته قالب غزل و قصیده نیز استفاده می شد . در این قالبها از اوزان ساده و کوتاه و ضربی استفاده می شد که عوام الناس در ان قالبها با نوحه ها ، تصنیف ها ،سروده ها ، ترانه ها ، لای لایی ها و ... اشنایی داشتند . خصوصا که زبان این طنزها اغلب ساده و نزدیک به لهجه محاوره بود که از اصطلاحات و ضرب المثلها و کنایه ها و تمثیل های متداول بین عوام الناس مایه و چاشنی داشت ...و در انها ذوق و سلیقه و تمهیدها و ارزوهای مردم انعکاس می یافت و نه تنها حوادث و اتفاقات و جریان های سیاسی و اجتماعی روز را بازگو می کرد بلکه با کنایه و اشاره ها ضعف های موجود را به رخ مسئولان و اولیای امور می کشید و انانرا با طنز و لعن مورد ریشخند قرار می داد .»( بهزادی، ص 579-580)
    « در شعر مشروطه هم با طنز خنده اور روبرو هستیم و هم طنز جدی و گاه ترکیبی از طنز و جد . از گلایه های سطحی و خنده اور زندگی جز در مواردی چند از سید اشرف در باب سمنو و فسنجون و غیر ذلک خبری نیست و به جای ان جوهره اعتراض است به وضعیت ناهنجار رفتارها و کردارهای اجتماعی سیاسی و ارزش طنز شعر مشروطه هم در همین مقوله مضمر است . اعتراض ها حیطه های گوناگون تجربه های سنتی جامعه را در بر می گیرد و در مقابل انسان های سنتی دیوار می کشد و با نقد و طنز باد انها را می خواباند . »(اژند، 260)

    طنز پردازان مشروطه
    در دوره مشروطه طنز پردازان بیشتر از طریق روزنامه ها و مجلات مطالب طنز آمیز خود را ارائه می دادند .
    در این دوران روزنامه ها و مجلات طنز امیز تنوع و کثرت پیدا کرداز قبیل :صور اسرافیل، نسیم شمال ، ملا نصرالدین، کشکول ، تنبیه ، حشرات الارض ،بهلول ، شیدا ،شیخ چغندر و ... که اغلب انها خوشمزه و ظریف و قابل مطالعه بودند .
    معروفترین طنز پردازان این دوره عبارتند از :

    علی اکبر دهخدا
    دهخدا مقالات طنز امیز خود را در روزنامه صور اسرافیل با امضای مستعار دخو ، سگ حسن دله ، خرمگس و...به چاپ می رساند .
    « با انتشار صور اسرافیل معنا و جهت تازه ای در طنز نویسی پیدا می شود چون میرزا علی اکبر خان دهخدا با مطالب خود تحت عنوان چرند و پرند نثر طنز امیز را به مرحله تازه ای می برد . این روزنامه صورتی دیگر از طنز پیش رو می نهد که تا ان روزگار سابقه ندارد . روی سخن چرند و پرند با مردم است . از زبان انها وام می گیرد . مضامین دست اموز زندگی را پرورش می دهد و معنایی تازه به انها می بخشد و کلیت هم تافته ای پدید می اورد و به طنزی تازه نفس بدل می کند.» (آژند ص 249)
    خرافات مذهبی ، صبر و تسلیم به قضا و قدر و گوشه گیری ، موهومات و تعصبات ، مستبد خویی و فساد دستگاه قدرت و خیانت و خبائث مشتی ستم پیشه و ریاکاری انها و ...درونمایه ها و مضامینی هستند که در فحوای کلام طنز امیز دهخدا سرریز می شوند و با عبارات ساده و قوی ترین نظم و اسلوب بیان می گردند.
    «این شعر طنز امیز را دهخدا خطاب به محمد علی شاه قاجار سرود . در روزنامه صور اسرافیل مورخه 20 نوامبر 1907به چاپ رسانید . با کلمه ریشخند اکبلای ، محمد علیشاه را مردود خلق و خدا می شمارد و خیانتها و ظلم های او را به یادش می اورد :
    مردود خدا رانده هر بنده اکبلای از دلقک معروف نماینده اکبلای
    با شوخی و با مسخره و خنده اکبلای نز مرده گذشتی و نه از زنده اکبلای
    هستی تو چه یک پهلو و یک دنده اکبلای ...»
    ( بهزادی ،580)

    ایرج میرزا
    شعر مشروطه گاهی از طعنه و ریشخند به پرخاش و هتاکی می رسد و مستقیم و سرراست در موضوع غلیان می کند و خشم و انزجار عمومی را بیان می دارد . اینگونه خشم اغلب به هجو تنزل می یابد و بدل به ناسزا می شود . در این قلمرو اشعار ایرج مثال زدنی است .
    «اگر در شعر مشروطه در پی بازیابی هم امیزی جد و طنز و هجو باشیم باید در ایستگاه شعر ایرج میرزا دمی تأمل کنیم و به شعر او و طرز طنز وی نظری بیفکنیم . می دانیم که شعر ایرج ساده و روشن و بدون تقید است و طنز او نیز از این قاعده مستثنی نیست و در نهایت سادگی جریان دارد . ویژگی دیگر شعر او طنز سیاسی است که در مسامات شعرش حکم فرماست ... او شوخ طبعی و نکته سنجی را با ساده گویی می امیزد و در ابزار اندیشه و گفتارش هم دلیری نشان می دهد . شاید نمونه والای انرا عارفنامه بدانیم که در ان به سادگی با بذله و هزل هر چه در دل دارد به زبان می اورد و طنز و هزل را در هم می امیزد و ولوله در شهر می اندازد و شعرش بر سر زبان ها می افتد.»(اژند 263)
    عارفنامه که به سبک جلایر نامه قائم مقام فراهانی سروده شده در شکایت از اوضاع و احوال مردم و کشور در ان روزگار حکایت ها دارد. این اثر به هر دلیلی که سروده شده باشد طنز و ظرافت و هجو و هزل را به تمامی در خود دارد . از هجو شخصی شروع و به طنز اجتماعی ختم می شود و تجدد دوستی را برای عارف به ارمغان می اورد :
    انقلاب ادبی محکم شد فارسی با عربی توأم شد
    در تجدیئد وتجدد وا شد ادبیات شلم شوربا شد
    می کنم قافیه ها را پس و پیش تا شوم نابغه دوره خویش
    همه گویند که من استادم در سخن داد تجدد دادم

    اشرف الدین گیلانی
    روزنامه نسیم شمال هر هفته توسط سید اشرف الدین منتشر می شد که غالبا حاوی سروده ها و نوشته های خود او بود که به طنز بیان می کرد . روزنامه وی به قدری در میان مردم مشهور ومحبوب بود که برای خواندن ان لحظه شماری می کردند و خود سید اشرف را هم اقای نسیم شمال می نامیدند .او یکی از مهمترین طنز پردازان این دوره محسوب می شود .
    « طنز نسیم شمال طنز تفسیری است و گاه مستقیم و سرراست با نگرشی هزل امیز ، نظرگاه بزله پرداز دارد با روحی لطیف در پس پشت ان .»(اژند ص 246)
    چرخش های ذهنی سید اشرف ساحتهای مختلفی را در بر می گیرد . او تفسیر کننده عادتها و انگارهای زمانه به شیوه طنز و بذله است . انبان روزنامه او انباشته از مضامین پوشیده و پنهان و نکته های روشن و ناروشن اجتماعی- سیاسی است . قلمش تلخ و گزنده است و حکایت از بی خبری ما دارد . طنز او نوعی دهن کجی به واقعیت است :
    « ای قلم پنداشتی هنگامه دانشوری است
    دوره علم امده هر کس به عرفان مشتری است
    تو نفهمیدی که اوضاع جهان خر تو خری است
    خر همانست و عوض گردیده پالان ای قلم
    نیستی ازاد در ایران ویران ای قلم » (دیوان ،301)
    «نسیم شمال علاوه بر اشعار جدی خود با استفاده از شگردها و ساختارهای گوناگون طنز ساز با شعار شوخ طبعانه به انتقاد از ستمگران و زورمداران و متحجران و تمام عوامل و عناصر عقب ماندگی ملت پرداخت و با کنار هم قرار دادن کلمات عناصر و مفاهیم نامتجانس و گاهی متضادو متناقض فضایی طنز امیز دراثار شعری خود به وجود می اورد.» ( شاعر مردم ، ص 92)
    همچنین با استفاده از تضاد ، تشبیه ، تلمیح ، تشخیص و ساختن عبارات و کلمات و اسامی غیر متعارف و امثال ان ساختار سخن طنز امیز خود را مستحکم نمود . او با این ساختار طنز امیز به نقد و بررسی مضامین مهم سیاسی مثل انتقاد از شاه، وزیران ، وکیلان مجلس ، حکام محلی ، بیگانگان و بیگانه پرستان و امثال ان و همچنین به مسائل فرهنگی اجتماعی چون طبقات اجتماعی و ویژگی های آنها ، فقر و بدبختی ، رواج نیرنگ و فریب، مشکلات زنان ، اداب و رسوم تحمیلی و خرافی و امثال ان پرداخته است .
    وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای

    چون خدا همیشه دو دستش پره


    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. کاربر مقابل از mozhgan عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/