آیه 9 سوره مباركه احزاب و شانزده آیه پس از آن، به جنگ احزاب مربوط است كه در سال پنجم هجرى واقع شد . در این جنگ كه یهودیان و مشركان و منافقان قصد تصرّف مدینه را داشتند ، مسلمین با پیشنهاد سلمان فارسى و موافقت پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله اطراف مدینه را خندق كندند و در برابر دشمن استقامت كردند . در حفر خندق نیز ، اوّلین كلنگ را خود رسول اللَّه به زمین زد و هر بار كه بر اثر اصابت كلنگ به سنگ برقى مىجهید ، پیامبر پیروزى اسلام بر منطقهاى از جهان را بشارت مىداد . خداوند در این نبرد به وسیلهى وزش باد و نزول فرشتگان مسلمانان را یارى كرد .
آزمایش بزرگ الهى در میدان احزاب (گذری كوتاه بر آیات 9 تا 11 سوره احزاب)
این آیات و چندین آیه بعد از آن كه مجموعاً هفده آیه را تشكیل مىدهد پیرامون یكى از بزرگترین آزمونهاى الهى در مورد " مؤمنان" و " منافقان" و امتحان صدق گفتار آنها در عمل، سخن مىگوید .
این آیات یكى از مهمترین حوادث تاریخ اسلام ، یعنى جنگ احزاب ، بحث مىكند ، جنگى كه در حقیقت نقطه عطفى در تاریخ اسلام بود و كفه موازنه قوا را در میان اسلام و كفر به نفع مسلمین بر هم زد و پیروزى در آن كلیدى بود براى پیروزیهاى بزرگ آینده ، و در حقیقت كمر دشمنان در این غزوه شكست و بعد از آن نتوانستند كار مهمى صورت دهند .
جنگ " احزاب" چنان كه از نامش پیدا است مبارزه همه جانبهاى از ناحیه عموم دشمنان اسلام و گروههاى مختلفى بود كه با پیشرفت این آئین ، منافع نامشروعشان به خطر مىافتاد .
نخستین جرقه جنگ از ناحیه گروهى از یهود " بنى نضیر" روشن شد كه به مكه آمدند و طایفه " قریش" را به جنگ با پیامبر (صلی الله علیه و آله) تشویق كردند و به آنها قول دادند تا آخرین نفس در كنارشان مىایستند ، سپس به سراغ قبیله " غطفان" رفتند ، و آنها را نیز آماده كارزار كردند .
این قبائل از همپیمانان خود مانند قبیله " بنى اسد" و " بنى سلیم" ، نیز دعوت كردند ، و چون همگى خطر را احساس كرده بودند ، دست به دست هم دادند تا كار اسلام را براى همیشه یكسره كنند ، پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به قتل برسانند ، مسلمین را در هم بكوبند ، مدینه را غارت كنندو چراغ اسلام را خاموش سازند .
مسلمانان كه خود را در برابر این گروه عظیم دیدند به فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) به شور نشستند و قبل از هر چیز با پیشنهاد سلمان فارسى ، اطراف مدینه را خندقى كندند تا دشمن به آسانى نتواند از آن عبور كند و شهر را مورد تاخت و تاز قرار دهد (به همین جهت یكى از نامهاى این جنگ ، جنگ خندق نامیده شده است ).
لحظات بسیار سخت و خطرناكى بر مسلمانان گذشت ، جانها به لب رسیده بود ، منافقین در میان لشكر اسلام سخت به تكاپو افتاده بودند ، جمعیت انبوه دشمن و كمى لشگریان اسلام در مقابل آنها (تعداد لشكر كفر را ده هزار ، و لشكر اسلام را سه هزار نفر نوشتهاند) و آمادگى آنها از نظر تجهیزات جنگى و فراهم كردن وسائل لازم ، آینده سخت و دردناكى را در برابر چشم مسلمانان مجسم مىساخت .
ولى خدا مىخواست در اینجا آخرین ضربه بر پیكر كفر فرود آید ، صف منافقین را نیز از صفوف مسلمین مشخص سازد ، توطئهگران را افشا كند و مسلمانان راستین را سخت در بوته آزمایش قرار دهد .
شرط دریافت امدادهاى الهى ، ایمان و تلاش است : «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ» (مسلمین آمادهى دفاع شدند ، خندق كندند و سپس یارى شدند)
سرانجام این غزوه به پیروزى مسلمانان تمام شد ، طوفانى سخت به فرمان خدا وزیدن گرفت، خیمه و زندگى كفار را در هم ریخت ، رعب و وحشت شدیدى در قلب آنها افكند و نیروهاى غیبى فرشتگان به یارى مسلمانان آمدند ..
قدرتنمائیهاى شگرفى همچون قدرتنمایى امیر مؤمنان على (علیه السلام) در برابر عمرو بن عبدود بر آن افزوده شد و مشركان بى آنكه بتوانند كارى انجام دهند ، پا به فرار گذاردند .
این آیات هفده گانه نازل شد و با تحلیل هاى كوبنده و افشاگرانه خود به عالیترین وجه از این حادثه مهم براى پیروزى نهایى اسلام و كوبیدن منافقان بهرهگیرى كرد .
این مطلب دورنمایى بود از جنگ احزابكه در سال پنجم هجرى واقع شد . (آنچه گفته شد فشرده بحث مشروحى است كه مورخان اسلامى از جمله" ابن اثیر" در" كامل" آوردهاند.)
و می توان با بررسی اجمالی آن به نتایجی دست یافت از جمله اینكه :
آیه 9 سوره مباركه احزاب : «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ إِذْ جاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً» و شانزده آیه پس از آن، به جنگ احزاب مربوط است كه در سال پنجم هجرى واقع شد. در این جنگ كه یهودیان و مشركان و منافقان قصد كودتا و تصرّف مدینه را داشتند، مسلمین با پیشنهاد سلمان فارسى و موافقت پیامبر اكرم صلى اللَّه علیه و آله اطراف مدینه را خندق كندند و در برابر دشمن استقامت كردند. در حفر خندق نیز، اوّلین كلنگ را خود رسول اللَّه به زمین زد و هر بار كه بر اثر اصابت كلنگ به سنگ برقى مىجهید، پیامبر پیروزى اسلام بر منطقهاى از جهان را بشارت مىداد. خداوند در این نبرد به وسیلهى وزش باد و نزول فرشتگان مسلمانان را یارى كرد.
اگر خداوند ببیند كه ما به وظیفه خود عمل مىكنیم ، امدادهاى خود را بر ما نازل مىكند : «كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً»
پس می توان دریافت كه :
1ـ شرط دریافت امدادهاى الهى ، ایمان و تلاش است : «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ» (مسلمین آمادهى دفاع شدند ، خندق كندند و سپس یارى شدند .)
2ـ یاد نعمتها ، مورد سفارش خداوند است : «اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ» یاد امدادهاى الهى ، روحیّهى رزمندگان را بالا مىبرد .
3ـ انسان در معرض فراموشى نعمت است و به تذكّر نیاز دارد : «اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ»
4ـ پاسخ جنود را باید با جنود داد : «جاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا ... جُنُوداً»
5ـ پیروزىها را از خدا بدانیم ، ( امام خمینى قدس سره در فتح خرمشهر فرمود: خرمشهر را خدا آزاد كرد.) : «فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ»
6ـ با اراده خداوند بادها هم سرباز مىشوند : «فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً»
7ـ فرشتگان ، هم به مؤمنان دعا مىكنند و هم آنان را بشارت و امداد مىدهند : «فَأَرْسَلْنا ... جُنُوداً»
8ـ اگر خداوند ببیند كه ما به وظیفه خود عمل مىكنیم ، امدادهاى خود را بر ما نازل مىكند : «كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً»
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)