شخصی در حالت نزع افتاد وصیت کرد که در شهر کرباس پاره های کهنه و پوشیده طلبند و کفن او سازند گفتند غرض از این چیست گفت تا ن****** منکر بیایند پندارند که من مرده کهنه ام و زحمت من ند هند
شخصی در حالت نزع افتاد وصیت کرد که در شهر کرباس پاره های کهنه و پوشیده طلبند و کفن او سازند گفتند غرض از این چیست گفت تا ن****** منکر بیایند پندارند که من مرده کهنه ام و زحمت من ند هند
وقتی با خدا گل یا پوچ بازی می کنی ، نترس ، تو برنده ای
چون خدا همیشه دو دستش پره
[SIGPIC][/SIGPIC]
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)