نقش رستم
3. آثار ساسانیان
ساسانیان می­کوشیدند تا به دوران شکوهمند پیشینیان خود ، «هخامنشیان» بازگردند. اما یک دوره­ی چهارصد ساله درگیری­های داخلی و خارجی بین آن­ها و هخامنشیان فاصله انداخته بود. با وجود این ساسانیان توانستند فرهنگ و هنر درباری اصیل و بدیع ایرانی­ای به وجود آورند که در مقایسه با هخامنشیان انعطاف پذیرتر به نظر می­آید. برخی از نقش­های ساسانی در نقش رستم دوباره کاری نقش­هایی است که بر دیواره­ی کوه­های پیرامون « بیشابور » و « فیروزآباد » دیده می­شود.
پیش از شرح تک تک نقش­های ساسانی در نقش رستم ، به بیان مشترکات این نقش­ها می­پردازیم :
نقش­های فردی که نشان دهنده­ی خداست یا پادشاهان همیشه بزرگتر و مقدم بر سایر افراد نشان داده می­شود و اغلب شاهزاده­ها کمی کوچک­تر در جلو شاه نمایان هستند.
علامت مشخصه­ی خدایی یا شاهی نوار بلندی است با خط­های افقی که « دیادم »(diadem) خوانده شده است و باید ریشه­ی آن واژه­ی « دیهیم » باشد که به کلاه آویخته شده یا بر شانه­ی فرد افتاده است و گاهی نیز به « حلقه­ی شاهی » آویزان است.
برخلاف ریش شاهان هخامنشی که انتهای آن به گونه­ی افقی بریده شده بود ، پایین ریش « شاهان ساسانی » و « فرد خدایی » تیز است و گاهی نیز در انتهای آن حلقه­ای وجود دارد که ریش از داخل حلقه می­گذرد.
شاهان ساسانی هر کدام تاج یا کلاه ویژه­ی خود را دارند که قسمت بالایی آن شکل « کروی » دارد که « کوریمبوس » نام دارد و شاید مظهر جهان­داری شاهان ساسانی بوده است.
بزرگان ساسانی نیز کلاه بلند گردی بر سر می­نهادند که بیشتر با علامت مشخصی مانند سر سگ ، سر شیر ، یا اسبی که حلقه­ای در بینی دارد آراسته می­شدند.
درود دادن یا ادای احترام ساسانیان با بلند کردن دست مشت کرده و اشاره با انگشت نشانه انجام می­شود.
نشانه­ی صدارت یا شاهی ، حلقه­ی بزرگ و پهنی است به نام « سیداریس » که یک یا دو نوار بلند (دیادم) به آن آویخته است. این حلقه از طرف فرد خدایی ، هنگام تاجگذاری به شاه داده می­شود و در واقع نشان پیمان شاه با خداست.
لباس­های ساسانی بسیار آراسته است و دارای پارچه­های تابدار و تشکیل شده از یک پیراهن کوتاه با کمربند و شلوار گشاد پلیسه­دار که شاه و فرد خدایی گردنبندی نیز بر گردن دارند که از چند دایره تشکیل شده است. شمشیر راست و بلند ساسانی نیز در جلو و تسمه­هایی به آن آویزان است.
در نقش­های ساسانی اسب جایگاه ویژه­ای دارد اما شکل و اندازه­ی اسب به شکل غیر طبیعی بزرگ است. زین و افسار اسب بسیار آراسته است و زیورهای گوناگون به آن بسته شده است. ولی افسارها بدون رکاب هستند و پای سوار آویزان است


الف ) نقش­ برجسته­های ساسانی
1. صفحه­ی بزرگ خالی
روبه روی پلکان ورودی به محوطه­ی نقش رستم ، بخشی وجود دارد كه در دوره­ی ساسانی حجاری شده ، اما به جز سه سوراخ چهارگوش ، نقوشی بر روی آن حك نشده است.
درازی این محل 10 متر و بلندی آن 5 متر است و حدود 2 متر بالاتر از naghsh k 01سطح فعلی زمین کنده­کاری شده است. به نظر می­رسد كه این اثر متعلق به اواخر دوره­ی ساسانی باشد و قصد داشتند حوادث مهم دوره­ی ساسانی را بر آن نقش كنند. عمق این فضا نسبت به سایر آثار ساسانی بیشتر است و تردیدی وجود ندارد كه این به خاطر حفاظت بیشتر از این طرح بوده است.
در قسمتی از این فضا كتیبه­ای 20 سطری حك شده كه مالك زمین­های كشاورزی اطراف نقش رستم ، نحوه تقسیم آب را در آن مشخص كرده است! این كتیبه به زبان فارسی و بسیار جدید و فاقد ارزش تاریخی است.

2. تاجگذاری نرسه به دست آناهیتا
« نرسه » یا « نرسی »(302 – 293 میلادی ) پسر کوچک­تر « شاپور » پس از دوره­های کوتاه پادشاهی « هرمزد اول » و « بهرام اول » و « بهرام دوم » و « بهرام سوم » به شاهی رسید.
در این نقش نرسی حلقه­ی قدرت را از دست آناهیتا (ایزد بانوی آب­ها) دریافت می­كند. نرسه در این نقش تاجِ گوی مانندی دارد كه بالاتر از تاج آناهیتا است. نرسه بالا پوشی روی شلوار چین­دار خود پوشیده و زینت آلات ، تاج ، لباس و... وی در حجاری ، دارای ارزش هنری بسیار بالایی است. آناهیتا نیز لباسی با شکوه بر تن دارد و گردن بندی از مروارید بر گردن دارد در حالت ایستاده و موهای بلندش از میان تاجی شبیه به تاج اهورامزدا بر شانه­هایش ریخته است. بین نرسی و آناهیتا كودكی ایستاده كه احتمال دارد ولیعهد ، یعنی « هرمزد دوم یا سوم » باشد. نقش صورت این كودك آسیب دیده است. مراسمی که در این­جا برگزار می­شود شبیه مراسم تاجگذاری « اردشیر » است.

3. دو نقش نبرد اسب سواران
پایین آرامگاه « داریوش بزرگ » دو نقش ساسانی یکی بالای دیگری کنده شده است که هر دو نبرد اسب سواران را نشان می­دهند.
در این نقش­ها بهرام دوم (298 – 276 میلادی) در حال نبرد است و سوار بر اسب ، چهار نعل با نیزه به سوی دشمن حمله می­كند و نیزه­ی دشمن شكسته است. پارچه­ی زین (برگستوان) اسب با لگام در اطراف گردن اسب جمع شده و naghsh k 09یك تیردان بلند نیز نزدیك پای راست شاه بسته شده است. اسب بهرام فرد سالمندی را با کلاه رومی را كه در صحنه­ی جنگ به خاك افتاده ، با پا لگدكوب كرده است.
این نقش­ها در واقع دو صحنه از یک نبرد را مجسم می­كنند كه با خطی برجسته از هم تمیز داده می­شود. پشت سر بهرام یك سرباز ایرانی درفشی را به اهتراز در آورده است. یك قطعه چوب به صورت افقی در بالای درفش قرار دارد و به وسیله سه گوی ، یكی در وسط و دو گوی دیگر در انتهای چوب مشاهده می­شود. دو قطعه پارچه­ی ابریشمی از قسمت فوقانی پرچم آویزان است. این نشان ، فرمان حمله بوده است.

4. پیروزی شاپور بر امپراطور روم
این نقش ، « شاپور اول »(240 - 272 میلادی) را نشان می­دهد كه به پیروی از پدر برجسته­اش « اردشیر اول » ، امپراطور سالخورده­ی روم ، « والرین »(Valerian) را در سال 260 میلادی در شهر « ادسا »(Edessa) شكست داد. آن­گاه نمک بر زخم امپراطوری روم پاشید و به سیریادس (Cyriades) نامی از شهر آنتیوخ (****och) ، لقب قیصری داد و naghsh k 07قبای ارغوانی فرمانروایی برتن او کرد. این پیروزی شگفت انگیز یک شاه جوان ایران زمین ، دنیای قرن سوم پس از میلاد را متحیر ساخت.
از لحاظ هنری این نقش زیباترین نقش دوره­ی ساسانی « نقش رستم » است. در این نقش « شاپور » سوار بر اسب ، در حالی که دست چپ روی شمشیر دارد ، با دست راستش آستین فردی را که در مقابل او ایستاده گرفته و بالا برده است. این فرد که لباس رومی بر تن دارد باید همان « سیریادس » باشد که اینک از حمایت شاهنشاه ایران قرار گرفته است.
« والرین »(253 - 260 میلادی) نیز جلوی اسب شاه ایران زانو بر زمین زده با دست­های دراز کرده در حال تسلیم است.
به روایتی دیگر که درست نمی­نماید ، فرد ملتمس والرین نبوده بلکه امپراطور دیگری از رومیان است به نام « فیلیپ » مشهور به « عرب »(244 - 249 میلادی) که البته این امپراطور با « شاپور » جنگ نکرد ، اما قراردادی با شاه ایران بست که کمتر از شکست نبود.
پشت سر شاه ، بالا تنه­ی یکی از بزرگان ساسانی (احتمالا کرتیر) در حال درود و احترام نشان داده شده است. پایین این نقش ، سنگ نبشته­ای به خط پهلوی وجود دارد که در آن موبد موبدان « کرتیر » از پیشرفت­های خود در زمان درخشان « شاپور » و « بهرام سوم » شرح داده است و ادامه­ی سنگ­نبشته­ی زیر كعبه زرتشت است.

5. دو نقش نبرد اسب سواران
این دو نقش در پایین آرامگاه « اردشیر اول » هخامنشی می­باشد و شبیه نقش قبلی نبر اسب سواران هستند.naghsh k 08
نقش بالایی ، « آذر نرسه » یا « شاپور ذوالاكتاف » ، را نشان می­دهد که البته نقش­ها تقریبا محو شده­اند. نقش زیرین نیز ، « هرمزد دوم » یا « بهرام چهارم » است و صحنه­ی پیروزی این پادشاه را بر دشمن نشان می­دهد. در این نقش برجسته ، هرمزد با اسب ، چهار نعل بر دشمن خود تاخته و اسب او را سرنگون كرده است ، دشمن دارای ریشی بریده است و كلاه خود بر سر دارد.

6. نبرد اسب سواران
زیر آرامگاه « داریوش دوم » هخامنشی و روبه­روی كعبه­ی زرتشت ، نقشی احتمالا از « شاپور دوم »(379 - 309 میلادی) یا « هرمزد دوم » وجود دارد. در این نقش ، سواری كه دارای تاج است ، نیزه­ی خود را بر گردن دشمن فرو كرده و هر دو ، زره به تن دارند. اسب شاه یک ردیف مدال به زیر شکم دارد و زنگوله­ها به هوا رفته­اند که نشان حرکت سریع اسب است ، پشت شاه پرچمداری دیده می­شود که پرچمی به شکل یک تیر با سه بر آمدگی حمل می­کند.
7. بهرام و درباریانش
این نقش به دو دوره­ی متفاوت تعلق دارد ، یكی دوره­ی ایلامی و دیگر نقش « بهرام دوم »(294 - 274 میلادی) كه روی نقش ایلامی حك شده است.naghsh k 11
در این نقش پادشاه در حالی كه شمشیری را به نشانه قدرت با دو دست گرفته ، در میان اعضای خانواده سلطنتی ایستاده است. تاج پادشاه با بال عقاب به نشانه رب النوع ( خدای ) پیروزی تزیین شده است. در سمت چپ بهرام دوم ، چهره­ی سه شخصیت در حالی كه به بهرام می­نگرند ، نقش شده است. نخستین فرد از سمت راست یك شاهزاده است و دو نقش دیگر كلاه­هایی با سر گاو و پلنگ دارند كه احتمال دارد ملكه و شاهزادگان باشند. برخی اظهار نظر كرده­اند كه این نقش ، نقش « آناهیتا » است. سمت راست پادشاه پنج نفر حضور دارند که دو نفر اول جوان هستند و ریش ندارند و بعدی یک بچه و پس از آن یک بزرگسال دیده می­شود كه انگشت دست خود را در برابر پادشاه به حالت احترام نگاه داشته­اند. نخستین نفر باید جانشین شاه « بهرام سوم » باشد ، پس از او شاهزاده­ی دیگر و سپس ملکه استاده است. شاه دو دست خود را روی شمشیری بلند در جلوی خود گذاشته است.

8. تاجگذاری « اردشیر اول »
اردشیر اول سلسله­ی اشکانیان را بر انداخت. در این نقش ، تاجگذاری اردشیر پاپكان (240 - 224 میلادی) تصویر شده است. در این جا اردشیر و اهورامزدا بر دو اسب كوچك سوارند و اردشیر در حال گرفتن حلقه­ی قدرت یا اورنگ پادشاهی از اهورامزدا است. اهورامزا چوبی در دست دارد که شاید ترکه­ی به هم پیچیده باشد که احتمالا نشان خدایی بوده و « بارسوم » نامیده شده است. پشت سر شاه پیشخدمتی ایستاده و مگس پرانی را روی سر شاه نگه داشته است. دو naghsh k 12فرد دیگر زیر اسبان نقش شده­اند و سم اسب­ها بر گردنشان نشان شکست کامل آنان است که بی تردید اردوان پنجم (ارتابانوس) پادشاه اشكانی است. اهورامزدا نیز اهریمن را كه دو مار از پیشانی او بیرون آمده ، لگدكوب می­كند. در این نقش ، اردشیر با اهورامزدا، برابر است. روی سینه­های اسب اردشیر بابكان و اهورامزدا ، دو كتیبه ، هر یك به سه زبان یونانی ، پهلوی اشكانی و ساسانی حك شده است. ترجمه­ی متن روی شانه­ی اسب اهورامزدا از زبان یونانی به انگلیسی ، بنابر تفسیر جی.ان. کروزن (G.N. Curzon) چنین است:
« این شمای خدا زئوس (Zeus) است. »
و نوشته­ی روی شانه­ی اسب شاه :
« این شمای پرستش کننده­ی اهورامزدا ، اردشیر شاه است. شاه شاهان ، آریایی ، از نژاد خدایان ، پسر پاپک شاه. »
naghsh k 13
ب ) استودان­ها یا آتشدان
دو اثر سنگی به صورت چهار گوش مخروطی شکل كوچك که در بالای هر دو فرورفتگی وجود دارد. که برخی به عنوان آتشدان شناخته­اند. اما امروزه نظر بر این است كه این دو جایگاه « استودان » یا محل نگهداری استخوان­های پاك شده­ی دو تن از بزرگان ساسانی بود.
علاوه بر این در دامنه­ی پایین كوهستان حفره­های مكعب شكلی در سینه­ی كوه تعبیه شده است كه اصلا برای نهادن استخوان مردگان شكل گرفته بود. برخی از این استودان­ها دارای كتیبه هستند و همگی به قرن هفتم و هشتم میلادی تعلق دارند.