در اين تاپيك به بررسي و نقد صوفي گري ميپردازيم
آیا تصوف ، اسلامی است؟؟
صوفیان در آثار مختلف خود همیشه سعی دارند تصوف را اسلامی معرفی کنند ومعمولا آنرا با پسوند تصوف اسلامی می نویسند. دلیل این مساله این است که اصولا تصوف جریانی است بیگانه با اسلام واز بیرون بر امت اسلامی تحمیل شده است وعقاید صوفیان عمدتا از سایر ملل ونحل گرفته شده است.
علی میر فطروس در کتاب حلاج در مورد اعتقادات صوفیه می نویسد:ابتدا فاقد یک جهان بینی ومبانی فکری مدون بود واین تنها با آغاز خلافت عباسی وبا انقلاب فرهنگی ایرانیان بود که مبانی نظری تصوف با بهره گیری از عرفان ایرانی،یونانی وهندی تدوین گردید(حلاج ص 16)
علی دشتی در دیار صوفیان می نویسد:خمیرمایه تصوف از تعالیم ونحوه معتقدات اقوام غیر عرب از قبیل بودایان،مانویان،زرتشتیان است که به آن رنگ داده اند(دردیار صوفیان ص9)
دکتر طه حسین مصری می گوید:تصوف یک مذهب اسلامی خالص نیست،بلکه مذهبی است هندی که نزد رواقیان وحکمای اسکندرانی رنگ یونانی گرفته سپس در ایام بنی عباس رنگ اسلامی؟ گرفته است(تاریخ فلسفه در جهان اسلامی ص 249)
ابوریحان بیرونی نیز در تحقیقاتی وسیع در ماللهند مطالب مفصلی در مورد شباهت های اعتقادی صوفیه با آیین های دیگر بویژه هندوییسم بیان نموده که نشانگر همین موضوع است.
از اینرو صوفیان که با این بحران هویت روبرو گشته اند سعی کردند با جعل حدیث وداستانهای خیالی تصوف را مسلکی اسلامی معرفی کنند.
این در حالیست که ائمه شیعه صلوات الله علیهم در روایات خود به شدت به این مسلک ومذهب ساختگی تاخته اند وصوفیگری را نفی نموده اند.
از همین روست که امام انس وجان حضرت علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء می فرمایند:
لا يقول أحد بالتصوف الا لخُدعة أو ضلالة أو حماقة و أمّا مَن سمّي نفسه صوفيا للتّقية فلا إثم عليه و علامته أن يكتفي بالتّسمية فلا يقول بشيئ من عقائد هم الباطلة:كسي قائل به تصوف نميشود مگر از روي خدعه [و مكر] يا گمراهی يا حماقت؛ اما اگر كسي از روي تقيه خود را صوفي بنامد، [تا از شر آنها در امان بماند]، بر او گناهي نيست؛ و علامتش این است که به نام اکتفا کند و به چيزي از عقاید باطلشان قائل نشود(اثنی عشریه، ص33.)
حال چگونه اين مسير شيطاني واين برهوت نفسانيت مي خواهد انسان را به خداوند برساند نمی دانم ؟!
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)