حرفهايي هست براي نگفتن



و ارزش عميق هركس



به اندازه ي حرفهايي است كه براي نگفتن دارد.



و كتاب هايي نيز هست براي ننوشتن



و من اكنون رسيده ام به اغاز چنين كتابي



كه بايد قلم را بكنم و دفتر را پاره كنم



و جلدش را به صاحبش پس بدهم



و خود به كلبه ي بي در و پنجره اي بخزم



و كتابي را اغاز كنم كه نبايد نوشت.



و شما



اي گوش هايي كه تنها گفتن هاي كلمه دار را مي شنويد



پس از اين جز سكوت سخني نخواهم گفت.



و شما



اي چشم هايي كه تنها صفحات سياه را مي خوانيد



پس از اين جز سطور سپيد نخواهم نوشت



و شما



اي كساني كه هر گاه حضور دارم بيشترم تا انگاه كه غايبم



پس از اين مرا كمتر خواهيد ديد.