تعريف مهندسي صنايع
تعريف مهندسي صنايع 2- تعريف مهندسي صنايع
تعريف رسمي زير توسط Iie16 براي مهندسي صنايع ارائه شده است كه بدون هيچ تغييري قابل كاربرد براي مهندسي صنايع و سيستمهاست:
«مهندسي صنايع عبارتست از طراحي، بهبود و استقرار سيستمهاي مركب از انسان، مواد، اطلاعات، تجهيزات و انرژي. مهندسي صنايع با دستيابي به دانش و مهارت تخصصي در علوم رياضي، فيزيكي و اجتماعي به همراه اصول و روشهاي تحليل و طراحي مهندسي نتايج و خروجيهاي مورد انتظار چنين سيستمهايي را تعيين، پيشگويي و ارزيابي ميكند».
اگر چه واژه صنايع معمولاً براي سازمانهاي توليدي بكار ميرود اما قابل كاربرد براي هر گونه سازمان است.
3- نقش مهندسي صنايع و سيستمها در سازمان
با توجه به تعريف ارائه شده از مهندسي صنايع و سيستمها، چنين ميتوان نتيجه گرفت كه در هر سازمان، مهندسي صنايع و سيستمها به عنوان مركز هماهنگكننده بين تمام عناصر سازمان عمل ميكند. اين نقش ميتواند در قالب ابزار پشتيبان مديريت ظاهر شود. همانطور كه قبلاً نيز اشاره شد مهندسين صنايع و سيستمها نقش طراح، تحليلگر و برنامهريز را به عهده دارند و مديريت سازمان مجري طرحها و برنامههاي ارائه شده خواهد بود. اگر چه مهندسين صنايع و سيستمها ميتوانند در قالب مديراني كارآمد نقش ايفا كنند اما با درگير شدن در مشكلات اجرايي، از نقش اصلي خود باز ميمانند. نمودار زير نقش هماهنگكنندگي مهندسي صنايع و سيستمها را نمايش ميدهد.
بسته به حجم فعاليت و اندازه سازمان، واحد مهندسي صنايع و سيستمها ميتواند در سطح مديريت يا زيرمجموعه يكي از مديريتها مطرح گردد. ساختار سازماني داخلي يك واحد مهندسي صنايع و سيستمها بايد بر اساس اصول طراحي سازماني و شرايط خاص سازمان مورد نظر طراحي گردد. همچنين بايد حيطه فعاليت موردنياز براي عملي ساختن مأموريت محول شده به اين واحد تحليل شده و در قالب گروههاي منطقي از وظايف و فعاليتها شكل داده شود. اين گروهها ميتوانند به عنوان بخشهاي مختلف اين واحد در نظر گرفته شوند.
4- حوزههاي فعاليت مهندسي صنايع و سيستمها
در اين بخش فعاليتهاي مختلف مهندسي صنايع در قالب نمونههاي عملي و پرسش معرفي شده و شرح مختصري از هر يك از فعاليتها ارائه ميشود. لازم به ذكر است كه نمونههاي اشاره شده واقعي نبوده و فقط براي استفاده در معرفي فعاليتها بيان شدهاند. همچنين توضيحات ارائه شده به شكل عمومي بوده و با هدف معرفي مهندسي صنايع و سيستمها به صورت كلي تهيه شده و معطوف به يك سازمان خاص نيستند. نميتوان گفت كه توضيحات ارائه شده به تمام فعاليتهاي مهندسي صنايع و سيستمها اشاره ميكند ولي بخش اعظم فعاليتهاي اين رشته را پوشش ميدهد. توضيحات مختصر بوده و به جزئيات تكنيكها و روشها اشارهاي نشده است.
4-1- مطالعات امكانپذيري
در چند سال گذشته تعدادي كارخانه توليدكننده فرش ماشيني در سطح كشور احداث شده است. گفته ميشود مجموع ظرفيت توليد اين كارخانهها بيش از نياز داخلي بوده و در اين شرايط به دليل كيفيت پايين توليدات و ناتواني در رقابت با كشورهايي چون آلمان، توانايي جذب بازارهاي خارجي را ندارند. در احداث اين كارخانهها چه ملاحظاتي بايد در نظر گرفته ميشد تا وضعيت فعلي پيش نيايد؟
قبل از احداث هر واحد توليدي يا خدماتي بايد مطالعه و بررسي بازار، پيشبيني ميزان فروش، اقتصادي بودن و . . . تحت مطالعات امكانپذيري و در سه دسته امكانپذيري اقتصادي، فني و مالي مد نظر قرار گيرند. اقتصاد مهندسي و تكنيكهاي تحليل هزينه و سود از جمله ابزاري هستند كه در اين راستا بكار گرفته ميشوند.
امكانپذيري اقتصادي: آيا توليد مقرون به صرفه خواهد بود؟ از لحاظ هزينه آيا قابل رقابت با ساير توليدكنندگان ميباشد؟
امكانپذيري فني: آيا فناوري موجود پاسخگوي نياز است؟ تخصص لازم در كشور وجود دارد؟ خريد ماشينآلات امكانپذير است؟ آيا مشكل لوازم يدكي، نگهداري و تعميرات و . . . وجود ندارد؟
امكانپذيري مالي: با فرض امكانپذيري اقتصادي و فني، آيا بازار مصرف پذيراي محصول توليد شده خواهد بود؟ آيا سود معقول بدست ميآيد؟ نقطه سربسر هزينه و سود كجاست؟
4-2- استقرار كارخانه يا سازمان
گفته ميشود مكان فعلي استقرار بعضي از سازمانهاي توليدي و خدماتي مناسب نيست و به همين دليل هزينههاي زيادي را بايد متحمل گردند؟ چه نكاتي در استقرار و انتخاب مكان اين سازمانها بايد در نظر گرفته ميشد؟
عواملي از قبيل دسترسي به نيروي كار، تاريخچه كارگري منطقه، تأثير صنايع موجود بر نيروي كار، دسترسي به نيروي برق، آب، گاز و ديگر سوختها، آلودگي آب، امكان دفع فاضلاب، ميزان حمل و نقل و دسترسي به جاده، منابع مواد اوليه و فاصله آن از محل كارخانه، دسترسي به بازار مصرف، امكان استفاده از بازار محلي، منازل و واحدهاي مسكوني، سطح تحصيلات، رفاه و بهداشت، امكانات تفريحي، مشخصات جغرافيايي و اقليمي منطقه، وضعيت آب و هوا، وجود مركز آتشنشاني و امدادرساني، وجود هماهنگي بين واحدهاي توليدي در منطقه، رويكرد مسئولين منطقه، وضعيت صنايع مكمل در منطقه و ميزان سهولت دسترسي به منابع مالي براي سرمايهگذاري بايد در استقرار و انتخاب مكان در نظر گرفته شوند. در مبحث استقرار سازمان يا كارخانه، اين عوامل به شكل سيستماتيك و تحليلي مورد بررسي قرار گرفته و بر اساس آنها بهترين مكان استقرار انتخاب ميشود. روشهاي تصميمگيري، رتبهبندي و مدلهاي رياضي مكانيابي از جمله تكنيكهايي هستند كه براي اين منظور بكار گرفته ميشوند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)