در دفتر دل، ياد تو سرمشق من است / يادم نرود ياد تو تکليف من است
.
.
.
وقتي گفتي به اندازه ي تمام برگهاي درخت سيب خونمون دوستت دارم، اونقدر خوشحال شدم که فراموش کردم زمستونه!
.
.
.
باز شب شد و من ناله سرايم / از عشق تو دلبر دگر نا ندارم / کي ميشود آيي به سويم نازنينم / تا شب رود و من به سويت آيم
.
.
.
بي تو آغاز ميکنم من روزهاي زرد را / اشک و آه و ناله ها و درد را / مينويسم بي تو بودن هاي من پايانم است / بي تو حامل ميشوم اندوه و اشک سرد را
.
.
.
( نوشتم دوستت دارم، پرانتز را نبستم، بگذار اين حقيقت تا ابد جريان بيابد...
.
.
.
کاش به جاي جدايي، مردن بود، چون مردن يک لحظه است و جدايي ذره ذره مردن
.
.
.
ميشود در آسمان زندگي يک سبد از غنچه هاي ياس داشت يا که در سوز و گذاز شمع عشق مثل پروانه کمي احساس داشت
.
.
.
يه کفش همه ي وجودشو فداي کسي ميکنه که پا تو دلش ميذاره،... کفشتم رفيق!
.
.
.
هر آنچه خواستم نيامد به دست، چون که بيگانه بودم به اين دنياي پست، پي آب بودم کوزه به دست، چون که آب يافتم، کوزه شکست
.
.
.
ميگن شبا فرشته ها از آرزوي آدما، قصه ميگن واسه خدا، خداکنه همين شبا گفته بشه قصه ي تو واسه خدا
.
.
.
خوشا اس ام اسي که از تو باشد / درونش ردي از پاي تو باشد / درآور کفش و جورابت، بفرما / به روي چشم ما جاي تو باشد!
.
.
.
قسم خوردم هميشه با تو باشم / در اين دنيا فقط مال تو باشم / اگر ماندي در اين دنيا عاشق / من هم به خاطر تو زنده باشم
.
.
.
عجب موجود سخت جاني ست دل! هزار بار تنگ ميشود، ميشکند، ميسوزد، ميميرد و باز هم برايت ميتپد
.
.
.
بي تو در سينه ي من دل ديگه جايي نداره / زندگي بي گل روي تو صفايي نداره / از غم دوري تو اي گل يکدونه ي من / دردي افتاده به جونم که دوايي نداره
.
.
.
بيا جهانو قسمت کنيم، آسمون واسه تو ابراش واسه من، دريا واسه تو موجاش واسه من، خورشيد واسه تو ماه واسه من..... اصلا دنيا مال تو، تو مال من!
.
.
.
احتياج به مستي نيست،! يک استکان چاي هم ديوانه ام ميکند وقتي ميزبان چشمان تو باشد
.
.
.
من شعرهايم را از چشم هاي تو ميدزدم، ديوان قشنگيست چشمانت!!!
.
.
.
دعا ميکنم هيچگاه چشمهاي زيباي تو را در انحصار قطره هاي اشک نبينم، و تو برايم دعا کن ابر چشمهايم فقط براي تو ببارد
.
.
.
هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشکن: اعتماد، قول، رابطه، قلب زيرا وقتي اينها ميشکنند صدا ندارند
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)