در عصر يخبندان بسياري از حيوانات يخ زدند و مردند.

مي گويند خارپشتها وخامت اوضاع را دريافتند تصميم گرفتند دورهم جمع شوند و بدين ترتيب هميديگر را حفظ كنند...


وقتي نزديكتر به هم بودند گرمتر ميشدند ولي خارهايشان يكديگر را زخمي ميكرد.

بخاطر همين تصميم گرفتن از هم دور شوند ولي از سرما يخ زده ميمردند...

از اينرو مجبور بودند يا خار هاي دوستان را تحمل كنند يا نسلشان منقرض شود.

پس دريافتند كه بهتر است بازگردند و گردهم آيند و آموختند كه:با زخم هي كوچكي كه همزيستي با كسان بسيار نزديك بوجود مي آورد زندگي كنند چون گرماي وجود ديگري مهمتر است...

و اين چنين توانستند زنده بمانند...

بهترين رابطه اين نيست كه اشخاس بي عيب و نقص گردهم مي آورد بلكه آن است كه هر فرد بياموزد با معايب ديگران كنارآيد و خوبيهاي آنان را تحسين نمايد...