«نماز اول وقت، دروغ نگفتن، غیبت نکردن پشت سر دیگران و اینکه به شهر نرفتم و روابطم با دیگران در حد صله رحم باعث شد که من زیاد عمر کنم.»
گروه مجلات همشهری: اسمــــش خدیجـه خانم است. ساکن یکی از روستاهای ورامین. همه اهالی او را به واسطه سن و سال زیادی که دارد میشناسند.
نوه و نتیجههایش او را ننهخدیجه صدا میکنند. وقتی پای صحبتهای پیرزن بنشینید میگوید که تا زمان احمد شاه را به خاطر دارد اما حالا به خاطر سن زیادش حال و حوصله حرف زدن ندارد.
میگوید نمیخواهد زیاد سر زبانها بیفتد؛ چرا که از دور و بر شنیده آنهایی که سن زیادی داشتهاند و روزنامهها گزارششان را چاپ کردهاند چشم خورده و بعد از مدتی جانشان را از دست دادهاند؛ «من در کودکی مادرم را از دست دادم. در 15سالگی بهطور غیابی از سوی پدرم، دایی و عموهایم به عقد مردی به نام نوروز درآمدم و بعد از یک سال که از ازدواجمان گذشت صاحب فرزندی شدم که الان 110 سال از تولدش میگذرد.» اما این تنها فرزند ننه خدیجه نیست.
او در طول سالهای زندگیاش صاحب بیش از 10 فرزند شد و تا حالا بیش از 100 نوه، نتیجه و نبیره دارد؛ «هیچ وقت نگفتم فرزند کمتر زندگی بهتر. این حرفها برای امروزیهاست. ما باید به بزرگی خدا توجه داشته باشیم. خدا قبل از اینکه بچهای را به مادری بدهد روزیاش را قبل از آن میدهد.»
به گفته خدیجه خانم از آنجا که آنها تعدادشان زیاد بود، سالی یکبار آنهم شب عید پلو میخوردند. این پیرزن معتقد است که در طول سال، غذای دائمی را خدا برایشان میرساند؛ «آبگوشت، دمی گوجه، بادمجان و گوجه، آش و املت غذاهایی بودند که من برای بچههایم میپختم. مثلا برای املت دو تا تخممرغ میزدم و یک کیلو گوجه قاتیاش میکردم تا به همه برسد.»
ننه خدیجه زیاد اهل خوردن گوشت و برنج نبود. اگر سر سفرهشان پیدا میشد یکی دو لقمهای میخورد در غیر این صورت زیاد لب به گوشت و برنج نمیزد. چون میدانست که سلامتش به خطر میافتد.
او درباره راز طول عمرش میگوید: «نماز اول وقت، دروغ نگفتن، غیبت نکردن پشت سر دیگران و اینکه به شهر نرفتم و روابطم با دیگران در حد صله رحم باعث شد که من زیاد عمر کنم.» پیرزن ورامینی همیشه از خدا میخواهد تا عمر با عزت و سلامتی به او بدهد.
خدیجه خانم موقع غذا خوردن عادت دارد که سفره پارچهای پهن کند. او معتقد است سفره پارچهای سراسر برکت و رزقوروزی است؛ «شاید اعتقادم به برکت خداست که آنقدر زنده ماندهام.» یکی از شاخصههای ننه خدیجه رفتار خوبی است که با پرندهها دارد.
به آنها غذا میدهد و هر از گاهی خودش را با آنها سرگرم میکند. این پیرزن 125 ساله تصور میکند پرندهها در قبال غذایی که او به آنها میدهد، برای سلامتیاش با زبان بیزبانی دعا میکنند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)