با انتقال بيسيم انرژي الكتريكي، روياي تسلا به حقيقت پيوست
محققين MIT (انستيتوي تكنولوژي ماساچوستس) توانستند سيستم آزمايشي انتقال بيسيم نيروي الكتريسيته به انواع لوازم برقي را با موفقيت به انجام برسانند.
اين محققان در اثبات صحت يك تحقيق كتبي كه پاييز گذشته تحويل داده شده بود، توانستند يك پرتو الكتريسيته را-مانند يك موج راديويي- بين دو نقطه ارسال كرده و با اين روش يك لامپ 60 واتي را روشن كنند.
اين گروه توانستند لامپ 60 واتي را با كمك يك منبع انرژي در فاصله 2 متري آن و بدون هيچ اتصال فيزيكي ميان دو نقطه، روشن كنند. اين پروژه به WiTricity - به معناي الكتريسيته بيسيم - شهرت يافته است. اين آزمايش دقيقا نمايشگر همان نقطه نظرهايي است كه اين گروه در پاييز گذشته در تحقيق كتبي خود به آن پرداخته بودند. در حال حاضر اين انتقال نيرو، دامنه محدودي دارد.
اين محققين در اين باره ميگويند: "با اين حال، براي وسيله اي با انرژيي در حد كامپيوتر دستي، مقدار الكتريسيته لازم و حتي بيشتر از حد نياز براي روشن كردن يك كامپيوتر دستي ميتواند از فضايي در اندازه يك اتاق، تقريبا در هر جهتي و حتي زماني كه اشيا كاملا خط ديد بين دو نقطه را مسدود كرده باشند، عبور كرده و دستگاه را روشن كند."
يك لپ تاپ بيسيم يا WiTricity ميتواند بدون اتصال به پريز برق در اتاقي كه يك دستگاه فرستنده در آن باشد، به طور خودكار شارژ شود و بدون باطري كار كند. اين تكنيك شباهت بسياري به القاي مغناطيسي دارد كه در ترانسفورماتورهايي الكتريكي كه در آنها سيم پيچها براي انتقال الكتريسيته در ميانشان در فاصله بسيار نزديك به يكديگر قرار گرفته اند، به كار ميرود. اما با افزايش اين فاصله ، اين سيم پيچهاي فاقد رزونانس نيز به تدريج كارايي خود را از دست ميدهند.
گزارشات منتشر شده از اين آزمايش موجب برپا شدن اعتراضاتي گاه تحقير آميز از سوي جامعه وبلاگ نويساني شد كه يادآوري ميكردند نيكولاي تسلا (Nikolai Tesla)، نابغه علم الكتريسيته، در حدود 100 سال قبل فرستنده الكتريكي بسيار قدرتمندتري به وجود آورده كه در سال 1899، طي آزمايشي نمايشي و مشهور در كولورادو اسپرينگز (Colorado Springs) آنرا آزموده است.
تسلا كه علاوه بر كارهاي ديگر، مدتي نيز با توماس اديسون (Thomas Edison) همكاري ميكرد، مخترع مبدل تسلا است، اين مبدل ترانسفورماتوري است كه با استفاده از تكنيكي به نام "دهانه جرقه"، جريان برق كم ولتاژ با فركانس پايين را به جرياني با ولتاژ و فركانس بالا تبديل ميكند.
به نظر ميرسد كه تسلا در آزمايش كولورادو سعي داشته نيروي الكتريسيته را در فواصل مختلف توليد كرده و انتقال دهد. اما يك برنامه مستند به نام "تسلا: خداي آذرخش" (Tesla: Master of Lightning) كه در سال 2000 از شبكه PBS پخش شد، چنين نتيجه گيري ميكند كه دستاورد واقعي تسلا از آزمايش كولورادو به طور دقيق مشخص نشده است.
در يكي از يادداشتهاي موجود در وب آمده است: "هنوز هم راز و رمز بسياري بر كار تسلا در كولورادو اسپرينگز سايه افكنده است. از يادداشتهاي او نميتوان به طور دقيق متوجه شد كه روش او براي انتقال بدون سيم برق چه بوده است. اما مشخص است كه او هنگام بازگشت به نيويورك كاملا به موفق بودن آزمايش خود اعتقاد داشت."
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)