لمس کن دلنوشته هایم را
که برايت مي نويسم
تا بخواني و بدانی که چقدر
جايت خاليست
تا بداني آزارم مي دهد نبودنت
لمس کن
دلنوشته هايم را که
لمس نشدنی، لخت و عريان است
كه ازته قلبم بر قلم و كاغذ مي چكد
لمس کن
گونه هايم را که خيس اشك است
لمس کن
لحظه هايم را ...
تويي که نمي داني من كه هستم!
لمس کن
اين بی تو بودن ها را
بی تو ماندن ها را
لمس کن