سهم ایرانیان در تمدن جهان:
اکتشافاتی که در سالهای اخیر در سراسر ایران شده عقیده‌ی سابق علما و باستان شناسان را دایر بر اینکه قسمت عمده‌ی صنایع اولیه از تمدن ملل جلگه‌ی میان رودان گرفته شده نقض کرده است و امروزه تصور قوی می رود که تمدن از فلات ایران روبه مغرب و جلگه‌ی میان رودان رفته باشد."گیریشمن" یاداور شده است که سکنه‌ی بدوی میان رودان همان نژاد و منشا سکنه‌ی‌فلات ایران می باشند .
"ثعالبی" در کتاب "اخبار ملوک الفرس" نکاتی را یاداور می گردد که کشفیات امروز گفته‌ی او را به اثبات می رساند. وی می نویسد:«حکومت ایران قدیمیترین حکومتهای عالم و سلطنت آن مملکت بادوام ترین سلطنتهاست و جمیع اختراعات مفید که موجب متمدن شدن نوع بشر است به پادشاهان ایران منسوب است». وی شیار زمین و گله داری و رمه بانی و قلعه سازی و بنای شهرها و وضع اصول داوری و عدالت و تعیین جشنها و صید و تعلیم جانوران و اختراع آلات موسیقی مانند چنگ را به پادشاهان ایران نسبت می دهد.
"آرتورپوپ" می نویسد: فنون کشاورزی و فلز کاری و مبانی اندیشه های دینی و فلسفی و نوشتن و علم اعداد و نجوم و ریاضی از سرزمینی که امروزه خاورمیانه خوانده می شود آغاز گشت و سرچشمه ی بسیاری از این امور فرهنگی از فلات ایران بوده . کشاورزی و صنایع پیوسته به آن یعنی کوزه گری و بافندگی از فلات ایران آغاز شده است. از چند جهت اساسی تمدن در این ناحیه از تمدن مصر دست کم پنج سده و ازتمدن هند بیش از هزار سال و از تمدن چین دو هزار سال پیش افتاد.هنر هدیه همیشگی ملت ایران به تاریخ جهان بوده است.
"آربری" در یک سخنرانی چنین می گوید:به نظر من مهمترین خدمت ایران خدماتی است که آن کشور برای لذت و بهره مندی از زندگی انجام داده است. ایرانیان وسایلی به بشر هدیه کرده که مرد و زن بتوانند با مسالمت با یکدیگر زیست کنند و تجارت از یک نقطه به نقطه ی دیگر جهان آزادانه جریان داشته باشد.صنعت، علم، طب ، شعر، نقاشی و موسیقی ، یعنی تمام چیزهایی که به زندگانی قدر و ارزش می دهد، هدیه ایران به جهان است.
"فون لوکوک" در کتاب گنجینه های مدفون در ترکستان چین ایرانیان را اولین ملت متمدن آسیا می خواند.
در کتاب "خلاصه عجایب " چنین آمده است:همه اقوام جهان ، برتری ایرانیان را اذعان داشتند خاصه در کمال دولت و تدابیر عالی جنگی و هنر رنگ آمیزی و تهیه غذا و ترکیب دارو و طرز پوشیدن جامه و مراقبت در نهادن هر چیزی به جای خود و شعر و قوت عقل و کمال پاکیزگی و درستکاری و ستایش که از پادشاهان خود می کردند، در همه ی این مسایل برتری ایرانیان بر اقوام جهان مسلم بود. تاریخ این قوم سرمشق کسانی است که پس از ایشان به نظم ممالک می پردازند.
"کریستی ویلسون" در کتاب تاریخ صنایع ایران می نویسد"در طرح صنایع ایران راهنمای تمام عالم بوده است. استعداد و پیشوایی ایران در عالم صنعت مورد تصدیق علما و اشخاص اهل فن می باشد. صنعت ،اساسی ترین فعالیت قوم ایرانی و گران بهاترین خدمت آنها به تمدن جهان است.
"امیل گروسه" می نویسد: ایران حق بزرگی به گردن بشریت دارد زیرا به گواهی تاریخ، ایران با فرهنگ نیرومند و ظریفی که در طی قرون به وجود آورده وسیله ی تفاهم و توافق و هماهنگی را در میان ملل ایجاد کرده است.شعرای ایرانی جهانی را بهره مند ساخته اند. عرفای ایران همان قدر قلب یک مسیحی را به تپش در می آورند که دل یک برهمن را؛ و به همین دلیل تعلق به تمامی بشریت دارند.
همه گمان می بردند که پیل الکتریکی را نخستین بار دانشمند ایتالیایی لوییجی گالوانی در سال1786 اختراع کرد. چقدر مایه تعجب است که وقتی می بینیم اتفاقا گالوانی برای ساختن پیل ، همان فلزهایی را استفاده کرده که 1800 سال پیش از وی ایرانیان برای ساختن پیل به کار برده بودند. اشکانیان از اتصال این پیلها به یکدیگر مقدار قابل توجهی نیروی برق به دست می آوردند.
اختراع "خط قاطع" که ابوالوفا قطر ظل می خواندرا بر خلاف واقع به کوپر نیک نسبت داده اند.
بیشتر فرضیه های "هویگنس"، نیوتن و دکارت در باره ی فرضیه نور و انعکاس و انکسار آن ، از ابن سینا و ابن هیثم و ابوالحسن فارسی ست .
در سال 1585 ریاضیدان بلژیکی به نام سیمون استون کتابی منتشر کرد که در آن کسور دهدهی (اعشاری) کاملا تشریح شده بود.مورخین ریاضیات فکر می کردند این کتاب اولین شرح این کسور است ولی در سال 1948 پل لوکی که از دانشمندان آلمانی بود اعلام کرد که یکسد و شست سال پیش از استوین ، در شهر سمرقند کتابی توسط "غیاث الدین جمشید کاشانی"به نام مفتاح الحساب نوشته شده که در آن کتاب تعریف و کاربرد کسور دهدهی بیان گشته.
دو جمله ای نیوتن و مثلث پاسکال بیش از چهار قرن پیش از این دو دانشمند توسط خیام کشف شده است . در یکی از همایشهای جهانی تاریخ علوم که در رم بر پا گردید، دانشمندان به این امر اشاره کردند و روزنفلد از استادان دانشگاه مسکو پیشنهادی درباره ی تغییر نام دو جمله ای نیوتن و مثلث پاسکال به نام "دوجمله ای خیام" و "مثلث خیام"به همایش تقدیم داشت.
با تذکراتی که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه می دهد معلوم می شود که بدون شک ابوریحان بیرونی نقشه ی مرکاتور را که مبنای تسطیح استوانی است اختراع کرده و چون مرکاتور چند قرن بعد از بیرونی پا به عرصه ی حیات نهاده ، لذا حق اینست که تسطیح استوانی را ما ایرانیان "تسطیح بیرونی "بنامیم نه تسطیح مرکاتور.

دوستان گرامی موارد بالا تنها گوشه ای بود از تاریخ پرشکوه ایرن که شوربختانه بیشتر آنها را به فراموشی سپرده ایم و غربیها در زمان نا آگاهی ما تمامی این علوم را ناروا به خود بسته اند .موارد اشاره شده گوشه ای از پیشرفت علم را در ایران زمین نشان می دهد که که اگر آن کتاب سوزیهای تازیان وحشی نبود اکنون موارد بیشتری از پیشتازی ایرانیان در علوم و فنون را شاهد بودیم. بازگویی مطالب بالا همچنین جوابی است سخت به کسانیکه در روز روشن و زیر آفتاب ایستاده اند و قطره قطره در حال آب شدن هستند اما ادعا می کنند که اینجا شب است. مشت محکمی است بر دهان یاوه گویانی که تاریخ ایران بزرگ را یکسره رد میکنند، خاندان هخامنشی را اسلاوهای اجیر شده ی یهودیها می دانند، تخت جمشید را بنایی نیمه کاره می پندارند که پادشاهان هخامنشی از پس اتمام آن بر نیامده اند، مدعی هستند که قوم پارس فقط از 150 سال اخیر برای ما شناخته شده هستند و باید هموطنی خویش را اثبات کنند!!!!!!، سلسله ی اشکانیان را گریختگان یونانی پس از فرو ریزی آتن می دانند که در ایران با تشکیل یک حکومت در تبعید، فرهنگ و سنن و دین و باور یونانی را تا زمان آزادی مجدد سرزمین آتن ادامه داده اند و خنده دار اینکه زبان پارسی را ساخته یهودیان در فاصله ی سالهای سده اول تا سده سوم هجری می دانند. ای! بی سوادی، که خود را استاد تحول خواه می دانی اگر تو در فهم و معنا کردن واژه هایی نظیر :بیژن و منیژه ،زرتشت، رستم، گیو، فریدون و جمشید ... ناتوانی گناه بقیه چیست. شمایی که پاسارگاد را یک مجتمع قلابی میدانی که تا پیش از سال 1960 میلادی یعنی تقریبا 46 سال پیش بر روی کره ی زمین نبوده و آنرا ساخته ی باستان شناسان می دانی واقعا خودت را به نفهمی زده ای یا اینکه اطرافیان خود را اینقدر ساده انگاشته ای که به اراجیف جنابعالی ارزشی بنهند. استاد اعظم، اگر شما این ادعای خود را در مورد پاسارگاد را با یک بچه ی ده ساله در میان بگذاری و آن بچه شما را لجن مال نکرد بنده به تمامی ادعا های بی سر و ته شما ایمان می آورم